eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.7هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
11.9هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافعان حرم 🇮🇷
🌹 رمان #دمشق_شهر_عشق بر اساس حوادث حقیقی زمستان ۸۹ تا پاییز ۹۵ در #سوریه و با اشاره به گوشه‌ای از رش
✍️ 💠 ساعت از یک بامداد می‌گذشت، کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ۱۳۹۰ مانده بود و در این نیمه‌شب رؤیایی، خانه کوچک‌مان از همیشه دیدنی‌تر بود. روی میز شیشه‌ای اتاق پذیرایی ساده‌ای چیده بودم و برای چندمین بار سَعد را صدا زدم که اگر نبود دلم می‌خواست حداقل به اینهمه خوش‌سلیقگی‌ام توجه کند. 💠 باز هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد، سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکی‌اش را می‌دیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس می‌شد. می‌دانستم به خاطر من به خودش رسیده و باز از اینهمه سرگرمی‌اش کلافه شدم که تا کنارم نشست، گوشی را از دستش کشیدم. با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد و همین روشنی زیر سایه مژگان مشکی‌اش همیشه خلع سلاحم می‌کرد که خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم :«هر چی خوندی، بسه!» 💠 به مبل تکیه زد، هر دو دستش را پشت سرش قفل کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد :«شماها که آخر حریف نظام نشدید، شاید ما حریف نظام شدیم!» لحن محکم وقتی در لطافت کلمات می‌نشست، شنیدنی‌تر می‌شد که برای چند لحظه نیم‌رخ صورت زیبایش را تماشا کردم تا به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد. 💠 به صفحه گوشی نگاه کردم، سایت باز بود و ردیف اخبار که دوباره گوشی را سمتش گرفتم و پرسیدم :«با این می‌خوای کنی؟» و نقشه‌ای دیگر به سرش افتاده بود که با لبخندی مرموز پاسخ داد :«می‌خوام با دلستر انقلاب کنم!» نفهمیدم چه می‌گوید و سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود که خندید و بی‌مقدمه پرسید :«دلستر می‌خوری؟» می‌دانستم زبان پُر رمز و رازی دارد و بعد از یک سال زندگی مشترک، هنوز رمزگشایی از جملاتش برایم دشوار بود که به جای جواب، کردم :«اون دلستری که تو بخوای باهاش انقلاب کنی، نمی‌خوام!» 💠 دستش را از پشت سرش پایین آورد، از جا بلند شد و همانطور که به سمت آشپزخانه می‌رفت، صدا رساند :«مجبوری بخوری!» اسم انقلاب، هیاهوی سال ۸۸ را دوباره به یادم آورده بود که گوشی را روی میز انداختم و با دلخوری از اینهمه بی‌نتیجه، نجوا کردم :«هر چی ما سال ۸۸ به جایی رسیدیم، شما هم می‌رسید!» با دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشه‌ها را روی میز نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :«نازنین جان! انقلاب با بچه‌بازی فرق داره!» 💠 خیره نگاهش کردم و او به خوبی می‌دانست چه می‌گوید که با لحنی مهربان دلیل آورد :«ما سال ۸۸ بچه‌بازی می‌کردیم! فکر می‌کنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟» و من بابت همان چند ماه، مدال مبارز را به خودم داده بودم که صدایم سینه سپر کرد :«ما با همون کارها خیلی به ضربه زدیم!» در پاسخم به تمسخر سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت :«آره خب! کلی شیشه شکستیم! کلی کلاس‌ها رو تعطیل کردیم! کلی با حراست و درافتادیم!» 💠 سپس با کف دست روی پیشانی‌اش کوبید و با حالتی هیجان‌زده ادامه داد :«از همه مهمتر! این پسر سوریه‌ای یه دختر شرّ ایرانی شد!» و از خاطرات خیال‌انگیز آن روز‌ها چشمانش درخشید و به رویم خندید :«نازنین! نمی‌دونی وقتی می‌دیدم بین اونهمه پسر میری رو صندلی و شعار میدی، چه حالی می‌شدم! برا من که عاشق بودم، به دست اوردن یه همچین دختری رؤیا بود!» در برابر ابراز احساساتش با آن صورت زیبا و لحن گرم عربی، دست و پای دلم را گم کردم و برای فرار از نگاهش به سمت میز خم شدم تا دلستری بردارم که مچم را گرفت. صورتم به سمتش چرخید و دلبرانه زبان ریختم :«خب تشنمه!» و او همانطور که دستم را محکم گرفته بود، قاطعانه حکم کرد :«منم تشنمه! ولی اول باید حرف بزنیم!» 💠 تیزی صدایش خماری را از سرم بُرد، دستم را رها نمی‌کرد و با دست دیگر از جیب پیراهنش فندکی بیرون کشید. در برابر چشمانم که خیره به فندک مانده بود، طوری نگاهم کرد که دلم خالی شد و او پُر از حرف بود که شمرده شروع کرد :«نازنین! تو یه بار به خاطر قید خونواده‌ات رو زدی!» و این منصفانه نبود که بین حرفش پریدم :«من به خاطر تو ترک‌شون کردم!» مچم را بین انگشتانش محکم فشار داد و بازخواستم کرد :«زینب خانم! اسمت هم به خاطر من عوض کردی و شدی نازنین؟» از طعنه تلخش دلم گرفت و او بی‌توجه به رنجش نگاهم دوباره کنایه زد :« هم به‌خاطر من گذاشتی کنار؟ اون روزی که لیدر دانشکده بودی که اصلاً منو ندیده بودی!»... ... ✍نویسنده: @Modafeaneharaam
ختم به نیت:🔰 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و مولا امیرالمومنین علیه السلام و برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺 مهلت: تا فردا شب ساعت۲۱ تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید👇 @Ahmad_mashlab1115
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#سلام_امام_مهربانم بِنَفْسي أنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهی ای نعمت‌ خاصّ خدا سلام ؛ به قَلبَت سلام ؛ به چَشمَت سلام ؛ به رنج و به بغض و به صبرت سلام #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج صبحت بخیر آقا🌸🍃 @Modafeaneharaam
🔅امیرالمؤمنین علیه السلام: 🌱إِنَّمَا الدُّنْيَا مُنْتَهَى بَصَرِ الْأَعْمَى، لَا يُبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَيْئاً، وَ الْبَصِيرُ يَنْفُذُهَا بَصَرُهُ وَ يَعْلَمُ أَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا، فَالْبَصِيرُ مِنْهَا شَاخِصٌ وَ الْأَعْمَى إِلَيْهَا شَاخِصٌ، وَ الْبَصِيرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ وَ الْأَعْمَى لَهَا مُتَزَوِّدٌ 🍃همانا دنيا نهايت ديد كوردل است که آن سوى دنيا را نمى نگرد، امّا انسان آگاه، نگاهش از دنيا عبور كرده از پس آن سراى جاويدان آخرت را مى بيند. پس انسان آگاه به دنيا دل نمى بندد و انسان كور دل تمام توجّه اش دنياست. بينا از دنيا زاد و توشه برگيرد و نابينا براى دنيا توشه فراهم مى كند 📚قسمتی از خطبه 133 نهج البلاغه @Modafeaneharaam
نگویید جا مانده‌ایم! 😔 کسی که قلب و روحش رفته، جامانده نیست. جامانده کسی است که عشق و شور و طلب زیارت اربعین به ذهنش هم نرسیده و علاقه‌ ندارد. اگر به هر دلیلی اشتیاق رفتن هست و شرایطش نیست خیری بوده و ثواب نیت را برده‌اید. شاکر باشید و نگویید جا مانده‌ایم. آیت‌الله جوادی آملی @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 افشاگری مجری شبکه راشاتودی از پشت پرده انتشار جزئیات ترور شهید "فخری‌زاده" در این مقطع زمانی توسط نیویورک‌تایمز! 👤 ریچارد مدهرست، مجری معروف شبکه‌های خبری بین‌المللی: 🔸نیویورک‌تایمز دستگاه تبلیغاتی اسرائیل است، به همین دلیل به دنبال جبران آبروریزی فرار ۶ فلسطینی از زندان‌های فوق امنیتی این رژیم هستند! @Modafeaneharaam
🌱باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمدیم، و شیعه بدنیا آمدیم، که موثر در تحقق ظهور مولا باشیم! و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی‌ها، غربت‌ها و دوری‌هاست.. و جز با فدا شدن محقق نمی‌شود حقیقتا.. شهید محمودرضا بیضایی❣️ @Modafeaneharaam
💢زائر پا برهنه مزار حاج قاسم 🔴تصویری از زائرِ سودانی که با پای برهنه در گلزار شهدای کرمان و مزار سردار دلها حضور یافته است. @Modafeaneharaam
: 🕊 🍁اگر خواستید نذری چیزی کنید فقط گناه نکنید... مثلا بگید نذر میکنم یه روز گناه نمیکنم هدیه به حضرت صاحب الزمان از طرف مجید...❤️ یعنی از طرف من عمل رو انجام بدید برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان... یکی از مجرب ترین کارها برای آقا امام زمان اینه.. ۹۵ @Modafeaneharaam
نامه تأثرانگیز اسیر فلسطینی به مادرش؛ هدیه برایت عسل آورده بودم 🔹«محمود العارضه» اسیر فلسطینی و مغز متفکر فرار بزرگ از زندان «جلبوع»، از طریق وکیل خود، نامه‌ای خطاب به مادر و سایر اعضای خانواده‌اش ارسال کرد. 🔹نامه در عین سادگی، نشان‌‌دهنده محرومیت طولانی‌مدت اسرا و وضعیت سخت ۶ اسیر پس از فرار از زندان و تلاش برای یافتن غذا و ادامه مخفی‌ ماندن از چشم مأموران رژیم صهیونیستی را نشان می‌دهد. @Modafeaneharaam
بی کلید و با توکل هر که در زد باز شد قفل‌ها تا بر زبان نام تو آمد باز شد من شنیدم راه دارد دل به دل با این حساب دل هوائی شد و راه رفت و آمد باز شد @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی نماز خواندن در کپنهاگ عمل تروریستی تلقی می‌شود! 👤مادر مهاجر ایرانی: 🔸فرزندم را به این علت که او را به عمل تروریستی تشویق کردم، از من گرفته‌اند! 🔸در کپنهاگ دانمارک از هر پنج بچه‌ای که از خانواده‌هایشان جدا کرده‌اند چهار کودک مهاجر مسلمان بوده‌اند! @Modafeaneharaam
محمد حسین اهل کردن و کردن بود😁 نامزدی ما هم شیرینی خاصی داشت. 4 ماه دوست‌داشتنی! دائماً حسین‌آقا می‌کرد. مثلاً تماس می‌گرفتم و با حالت دلتنگی‌ می‌پرسیدم «آخر هفته تهران می‌آیی؟» می‌گفت «باید ببینم چه می‌شود!» چند ثانیه بعد، آیفون به صدا در می‌آمد و حسین‌آقا پشت در ایستاده بود!😍 یادم هست یک‌بار دیگر می‌خواستم برای خرید به بروم. . هرچه فکر کردم چه کنم، به نتیجه‌ای نرسیدم! خجالت می‌کشیدم از پدر و مادرم پول بخواهم. نشستم به مطالعه اما تمام فکرم به خرید بود. مشغول ورق‌زدن کتابم بودم که دیدم هزار پول لای آن است!😊 از پدر و مادرم سوال کردم که آنها پول برایم گذاشته‌اند؟ گفتند نه! مامان گفت «احتمالاً کار حسین‌آقاست!» خریدم را انجام دادم و بعداً هرچه تماس گرفتم و از او پرسیدم، طفره می‌رفت. می‌گفت «نمی‌دونم! من؟ من پول بگذارم؟» حتی این مدل کارها را برای خانواده‌ام هم انجام می‌داد عادتی که بعدها هم ترک نشد! 🌹 @Modafeaneharaam
🏴کاروان اربعین امسال از ره مانده است! حاج قاسم، نائبم شو در زیارت های خود... 🌷 شاعر: تینا دامنکشان @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کلیپ | حاج قاسم سلیمانی: دوران دفاع مقدس؛ تجربه موفقی است که ما برای همه ی دوره‌های انقلابمون، نه فقط برای دوره‌های انقلابمون؛ فقط خاص انقلابی ها ما نیازمند اون هستیم. ما برای حفظ عزت خودمان، ما برای تربیت دقیق و درست درست جامعه‌ی خودمان، ما برای حفظ منافع خودمان، ما برای استقلال کشور خودمان، ما نیاز به برپایی آن دوره در همه ی دوره ها داریم. آن دوره یک قلّه و یک الگو و اسوه ای‌ است برای همه ی دوره‌های ما. @Modafeaneharaam
نذر اربعین طرح نذری اربعین با ما همراه باشید از طریق شماره کارت به نام هیئت حراس الحرم ۵۸۵۹۸۳۷۰۰۸۶۸۵۱۳۹ هیئت حراس الحرم شهرک طالقانی @Modafeaneharaam
هفته دفاع مقدس گرامی باد🌹 @Modafeaneharaam
📍"شب‌های پرستاره" زمان ۳۱ شهریور لغایت ۲ مهرماه ۱۴۰۰ همزمان با نماز مغرب و عشاء قم، گلزار شهدا علی ابن جعفر 🎙با روایتگری حاج @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا