7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #ببینید
1️⃣2️⃣3️⃣4️⃣ مجموعه #صدای_دستها
قسمت ششم
▫️پیام شهید حاجقاسم سلیمانی به فرماندهان مقاومت فلسطینی:
«منظرههای دردناک فلسطین قلبها را خون میکند و سینهها را اندوهی شدید در بر میگیرد.
اندوهی که در جوهرهٔ خود، خشمی عمیق دارد؛ خشمی که جام آن در زمانی مناسب، بر سر صهیونیستهای جنایتکار خواهد ریخت.»
⬇️کیفیت اصلی | 🎞 آپارات
📖دیگر قسمتها: اول | دوم | سوم | چهارم | پنجم
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بوسه ساره جوانمردی بر قرآن کریم بعد از کسب مدال طلای پارالمپیک پاریس
@Modafeaneharaam
@Modafeaneharaam
از بچگی این شهید را میشناسم وی روحیه انقلابی داشت و از زمانی که عموی شهیدش در دوران جنگ به مقام شهادت رسیدند روحیه جنگ و جبهه داشت و در 13 سالگی عازم جبهه حق برعلیه باطل شد و از آن لحظه زندگی این شهید با شهادت رقم خورد.✅
روحیات و چهره شهید نشان میداد که عاشق امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) بودند❤️ و تا زمانی که جنگ تمام شد در قرارگاه جهادی و بسیج شرکت میکردند و دست مردم را می گرفتند.☝️
شهید زندگی سادهای داشت و دنبال تجملات نبود، در بسیج حضور فعال داشت و آخر به هدفی که میخواست رسید.💔
شهید مدافع حرم سید رضا حسینی🌹
@Modafeaneharaam
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻زائر فلسطینی در کربلا: فلسطینی: ما به شیعه افتخار ميکنیم. شیعه شرافت و مردانگی و اخلاق و دین خود را ثابت کرده است.
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
@Modafeaneharaam
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
به نام خدا #بدون_تو_هرگز قسمت 0⃣7⃣ 💫خدا را ببین چند لحظه مکث کرد ... - چون حاضر شدم به خا
به نام خدا
#بدون_تو_هرگز
قسمت 1⃣7⃣
💫غریب آشنا
بعد از چند سال به ایران برگشتم ... سجاد ازدواج کرده بود و یه محمدحسین 7 ماهه داشت ... حنانه دختر مریم، قد کشیده بود ... کلاس دوم ابتدایی ... اما وقار و شخصیتش عین مریم بود ...
از همه بیشتر ... دلم برای دیدن چهره مادرم تنگ شده بود...
توی فرودگاه ... همه شون اومده بودن ... همین که چشمم بهشون افتاد ... اشک، تمام تصویر رو محو کرد ... خودم رو پرت کردم توی بغل مادرم ... شادی چهره همه، طعم اشک به خودش گرفت ...
با اشتیاق دورم رو گرفته بودن و باهام حرف می زدن ... هر کدوم از یک جا و یک چیز می گفت ... حنانه که از 4 سالگی، من رو ندیده بود ... باهام غریبی می کرد و خجالت می کشید ... محمدحسین که اصلا نمی گذاشت بهش دست بزنم ... خونه بوی غربت می داد ... حس می کردم توی این مدت، چنان از زندگی و سرنوشت همه جدا شدم که داشتم به یه غریبه تبدیل می شدم ... اونها، همه توی لحظه لحظه هم شریک بودن ... اما من ... فقط گاهی ... اگر وقت و فرصتی بود ... اگر از شدت خستگی روی مبل ... ایستاده یا نشسته خوابم نمی برد ... از پشت تلفن همه چیز رو می شنیدم ... غم عجیبی تمام وجودم رو پر کرده بود ...
فقط وقتی به چهره مادرم نگاه می کردم ... کمی آروم می شدم ... چشمم همه جا دنبالش می چرخید ...
شب ... همه رفتن ... و منم از شدت خستگی بی هوش ...
برای نماز صبح که بلند شدم ... پای سجاده ... داشت قرآن می خوند ... رفتم سمتش و سرم رو گذاشتم روی پاش ... یه نگاهی بهم کرد و دستش رو گذاشت روی سرم ... با اولین حرکت نوازش دستش ... بی اختیار ... اشک از چشمم فرو ریخت ...
- مامان ... شاید باورت نشه ... اما خیلی دلم برای بوی چادر نمازت تنگ شده بود ...
و بغض عمیقی راه گلوم رو سد کرد ...
#ادامه_دارد...
@Modafeaneharaam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رسانه انگلیسی تسلیم شد؛ درخشش دختران قهرمان ایران در عرصه جهانی، بیبیسی را هم مجبور به تعظیم در برابر آنان کرد!
🔺تمجید کمنظیر بیبیسی یکی از شبکههای جریان اصلی حامی "زنزندگیآزادی" از عملکرد درخشان دختران قهرمان ایران و اعتراف این رسانه انگلیسی به نقش مدیران موفقی مانند "هادی ساعی" در کسب این افتخارهای بزرگ ملّی!
@Modafeaneharaam
@Modafeaneharaam
😔واقعا زشته که بچه شیعه با قرآن رفیق نباشه...
🤲از امروز نیت کن و روزی
حداقل یک آیه با معنی و تفسیر
خلاصه و مفید یاد بگیر...
من این کار رو براتون ساده کردم...
👇عضویت در کانال آیات زندگی👇
https://eitaa.com/joinchat/2718564795C9a5ff406ec
18.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام على عليه السلام:
الفُرصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ، فانتَهِزُوا فُرَصَ الخَيرِ
فرصت، چون ابر مى گذرد. پس، فرصتهاى كار خوب را غنيمت شمريد
حکمت 21 نهج البلاغه
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ ️ #ببینید | لحظاتی از شادی شهیدحاج قاسم سلیمانی در کنار مردم آمرلی
✅ بهمناسبت سالروز آزادسازی آمرلی
@Modafeaneharaam
@Modafeaneharaam
💢فرزند دومم در آستانه به دنیا آمدن بود اما حال همسرم اصلاً مساعد نبود.
4، 5 روز درد می کشید. روز پنجم بود. در بیمارستان نشسته بودم، قرار بود همسرم را به اتاق عمل ببرند.
دیدم در بالای راهرو عکس کریم را نصب کرده اند. چشمم در چشمانش افتاد. گفتم: «کریم من سرتا پا تقصیرم، دعایم مستجاب نمی شود.از خدا بخواه همسرم نجات پیدا کند!»
دو سه دقیقه بعد مادرم آمد و مژده به دنیا آمدن پسرم و سلامت همسرم را داد. نامش را کریم گذاشتم تا همیشه به یاد کریم باشم.
چند سال بعد، همین پسرم از طبقه سوم پائین افتاد.
وقتی در راه بیمارستان بودم گفتم: «کریم، این پسرم هم اسم توِ، از خدا بخواه که سالم بماند.
وقتی به بیمارستان رسیدم دیدم پسرم سالم است و تنها کمی پایش درد دارد!»
🌱🌷🍃
#شهید عبدالکریم گلخنی
#شهدای_فارس
@Modafeaneharaam