7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سید خیلی شبیه حرفاش بود . چیزی که می گفت خودش عمل می کرد و شعار نبود... .
حیف شد
@Modafeaneharaam
با سلام و احترام
#اعمال ایام البیض
روزهای ١٣ و ١۴ و ١۵ ماه رجب
🔍 توضیحات در تصویر ببینید👆
💌برای دوستانتان ارسال کنید و در ثواب اعمال آن شریک شوید.
@Modafeaneharaam
مـادر جان...
حال که نامه می نویسم ،داغ ۷۵ دوست شهید دیگر بر جگر دارم.
۷۵ دوستم در این عملیات شهید شدند.
مـادر جان..
مقداری خاک تربت از آن مکان که دوستانم شهید شدند ،برایت فرستاده ام...
آن را عطر بزن و نگهداری کن و اگر روزی شهید شدم و جسدم آمد با جسدم آن را در قبر بگذار.
🌷سردار شهید جلیل اسلامی🌷
@Modafeaneharaam
✍شرم و حیای شهید سیروس پیروزی طبق روایت مادر شهید...
🔹پسرم همیشه می گفت مادر خدا کند طوری شهید شوم که شسته نشوم آخر از لخت شدن شرم دارم.
🔸روزی که پیکرش را آوردند چون ترکش به شکم شهید اصابت کرده بود گفتند اگر پانسمان را باز کنند خونریزی خواهد کرد و باید با تیمم به خاک بسپاریم و اینگونه پسرم به آرزوش رسید.
💢فرازی از وصیت شهید سیروس پیروزی...
🔹ایها الناس بدانید که دنیا گذرگاهی بیش نیست و ما دیروز شاهد شهادت های برازنده ها عبادت ها بهمنی ها فدایی ها پتیره ها و مسافرها و شما امروز شاهد ما هستید.
🔸به ناچار می بایست از دنیا رفت ولی چه زیباست مرگ کسی باعث پیروزی و از بین رفتن کفار ستمگر باشد.
#شهید_سیروس_پیروزی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچوقت یادتون نره 💔🌹🌹
چه پدرهایی رفتند تا ما در کنار پدرهایمان باشیم ...💔
@Modafeaneharaam
14.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | همسایه حرم
🔹️روایتی از سیره اخلاقی و مراودات آیتالله سیّدجواد خامنهای(ره)، پدر رهبر انقلاب اسلامی
@Modafeaneharaam
9.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خدا یه روز بابامو بهم قرض بده
🎥لحظاتی از وداع دختر شهید مدافع حرم #مرتضی_کریمی در معراج شهدا
#روز_پدر
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 #ساعت۱۶بهوقتحلب 🌹روایتهایی از اسناد جنگهای نامتقارن سردار
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🥀 #ساعت۱۶بهوقتحلب
🌹روایتهایی از اسناد جنگهای نامتقارن سردار شهید #حسین_همدانی
قسمت 6⃣1⃣
✨ فریب دشمن و خودی
راوی: شهید حسین همدانی
خردادماه ۱۳۶۱
مدت کوتاهی از آمدن محمود نیکومنظر به تدارکات تیپ ۲۷ میگذشت. ایشان مو را از ماست میکشید به همین دلیل مدتی بود از کمپوت و کنسرو و.... خبری نبود.
شبی دوستان تصمیم گرفتند نگذارند آن شب عراقی ها آرام و قرار داشته باشند. خواستیم عملیاتی مجازی انجام دهیم؛ عملیاتی که فقط روی کاغذ بود. عملیات واقعی نبود طرحی نوشتیم، بی سیمها را فعال کردیم، جلسه برقرار کردیم و به همه فرماندهان گردانها گفتیم که موضوع چیست. همه چک لیستها را آماده کردیم. وقتی عملیات شروع شد و رمز را گفتیم بچه ها پشت بیسیم سیم شلوغ کردند. داد و فریاد بالا رفت. مثلاً میگفتیم:
" به مرز رسیدیم " و " اسیر گرفتیم " و...
بین خودمان میگفتیم که اگر اینها را بگوییم و شروع کنیم این جنگ و درگیری را حاج آقا نیکومنظر مسئول آماد و تدارکات مستقر در انرژی اتمی کمپوت ها را میریزد عقب تویوتا و یخ می ریزد رویش و به خط می آید و همه را تقسیم میکند.
در عملیات فتح المبین به یاد دارم صبح که به تنگ ابوغریب رسیدیم از این کمپوت های خنک برای بچه ها آوردند که به بچه ها روحیه داد؛ به قول معروف، کمپوت تگری.
یکی از نقشه هایمان همین بود. یک نقشهمان فریب دشمن و ارتش عراق بود و یکی هم فریب خودمان. میخواستیم تدارکات را فریب بدهیم.
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@Modafeaneharaam