سـلام و عرض ادب خدمت رفقـاے شهـدایـے✋☺️
امروز سالگـرد #شهــادت شهیـد بزرگوار مدافـع حـرم "حسیـن محـرابـے" هست 🕊🍃
و چون بنده علاقـهے زیادے به این شهیـد دارم❤️ مخصوصا با لبخنـد بسیـارزیباشون☺️😍
امروز میخوام هر چقدر در توانم بود ازشون مطلب و عکس و فیلم بزارم☺️❤️
امیدوارم که شما هم به عنوان رفیق شهیـدتون ایشون رو انتخاب کنید🌹🍃
روزتون شهـدایـے💐
روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خواندهاند و اسم حسین آقا در فهرست نبوده است.
حسین آقا برای گرفتن رضایت فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند. همسرم که اصرار را بیفایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچهی مشهدم ❤️ اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم امام رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم☝️...
فرمانده محور وقتی صحبتهای شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد☺️😍
در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیهی #مدافعانحرم میگوید: همهی ما از مشهد آمدهایم، فردا #شهادت_امام_رضا(ع) است و خوش بحال کسی که فردا #شهیـد شود🕊🌹
هنوز حرف این مدافعحرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش میگوید:" آن کسی که میگویی فردا #شهیـد میشود من هستم🕊☺️❤️
فردای آن روز تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در #سجـده بودند و آخرین کلمهای که گفتند #یاابالفضل بود به #شهـادت رسیدند🕊🕊🕊
راوی همسرشهید حسین محرابے❤️
#سالگردشهـادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مــادر شهیـد مدافـع حــرم
حسیـــن محـــرابــے:🌹
عکسـای کوچیکیه.. ولی حاجـتای بزرگی میده....🌺🍃
🍃🌹🍃
#خاطره ای از شهید #حسین_محرابی :
بعد از پیاده روی اربعین سال(94) که از #کربلا اومده بود دیدمش واحوال پرسی وقبول باشه گفتم بهشو ازش پرسیدم چطور بود؟
شب اربعین حرم رفتی یا نه؟
گفت واقعا جز زیبایی چیزی نبود🌺 عالی🌹 ولی اگه به من بود میگفتم همه پیاده از #کربلا به #سامرا برن
با تعجب گفتم چرا سامرا؟😳
اخه سامرا ناامن بودو صدای انفجار به گوش میرسید💣
گفت اخه خیلی پر رو شدن داعشی ها😡 تانزدیکی حرم میان.😡
اگه مردم پیاده روی کنند به سمت سامرا و از اون طرفشم برن جنگ با دشمن خیلی سریع به هدف (قدس)میرسیم.👌✌️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃
خاطره ای از سید رضا علیزاده از ذاکرین اهل بیت از شهید محرابی:🍃
او گفت: یک روز به بهشت رضا رفته بودم در کنار مزار شهید مدافع حرم رضا اسماعیلی خلوت کرده بودم. شهید حسین محرابی کنارم آمد و دستم را گرفت و گفت بیا. گفتم کجا؟ گفت بیا یک #روضه_حضرت_رقیه(س) برام بخون. گفتم شما برو من میام. یک ربع منتظرم شد تا رفتم پیشش. خانواده شهید محرابی هم اونجا حضور داشتند. کنارش نشستم. گفت برام روضه حضرت رقیه(س) را بخون. گفتم کدوم روضه ایشان را بخونم. گفت روضه ای که تو همه ی مراسمات او می خونی بعد ادامه داد روضه ای که سه ساله امام حسین(ع) را زدند.😔😔
گفتم من روضه را می خونم ولی نقد چی بهم میدی؟ گفت: شفاعت.👌 بعد ادامه داد وقتی من را میارن چهره غرق به خون من را خواهی دید.☝️🕊🍃
سپس ادامه داد من روضه را با دو سه مصرع شروع می کنم شما بقیه اش را بخون
موهام و کشید بابا بابا
هی گفتم بهش میام میام
موهام و نکش میام میام
😭😭😭
20181129_005.amr
1.22M
صدای شهیـد محـرابی🌹
شب شهـادت حضـرت رقیـه سلام الله علیه💔
خاطره ای کوتاه از شهيد مدافع حرم حاج حسین محرابى به روايت يكى از همرزمان
"شهادت" ...
داشتیم می رفتیم حرم حضرت زینب [سلام الله علیها ]. توی راه بودیم که حاج حسین شروع کرد از #شهادت گفتن. می گفت: اگه میخواین شهید بشین باید خالص بشین👌، به مادیات دنیوی دل نبندید☝️ که میان سینه ات را بو می کنند اگه بوی شهادت می دادی می برنت بالا ...🕊🍃
اول باید از خود بی بی زینب و ائمه اطهار طلب کنید و دوم اینکه از همه چی این دنیا ... پدر، مادر، زن و بچه و دارایی هایت دل بکنی. چون شهادت آسان نیست و شهادت رو به هر کسی نمی دهند. تنها کسانی به این درجه والا دست پیدا می کنند که سعادت و لیاقت اش رو داشته باشند ...
از ماشین پیاده شدیم اشک تو چشماش حلقه زد😔. مسافت کمی را طی کردیم که رسیدیم به درب ورودی حرم. از بازرسی که رد شدیم تا چشمش به گنبد افتاد شروع کرد زار زار گریه کردن😭😭. بعد اینکه زیارت کردیم و می خواستیم برگردیم پاهایش شل شده بود. نمی تونست راه بره. می گفت: چجوری از این جا دل بکنم ...😭💔
آخرش هم برات شهادتش رو همون شب گرفت.🍃🕊
ارادت خاصی به علی ابن موسی الرضا [عليه السلام] داشت ... که شب شهادتش هم مصادف شد با سالروز شهادت امام رضا [عليه السلام] ...
خیلی صاف و ساده بود و اهل اشک و گریه. هر موقع با خودش خلوت می کرد به یه جا خیره می شد و اشک می ریخت ... 💔
خوش به حال شهیدان ...
میگن اگه رفیق شهید داشته باشی آنقدر باهاش انس می گیری که ظاهر و باطنت مثل اون شهید میشه و در آخر اینکه اون رفیق شهیدت نمیزاره که بمیری. آخر شهیدت می کند.
سعی کنیم با شهدا خو بگیریم ..
🍃🌺🍃🌺
28.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 مستند زندگے شهیــد مدافــع حـــرم #حسیــن_محــرابـے
🍃🌺🍃🌺🍃
💠فقط برای #رضای_خدا کار کنید👇👇
✍همسر_شهید:
حسین بہ #خوابم اومد. تا دیدمش شروع ڪردم سؤال ڪردن
گفتم: کجایی؟؟
✅ در محضر #سیدالشهدا
یہ ڪم ساڪت شد.
✅ گفت:
جز #شهادت هیچے بہ دردم نخورد.
پرسیدم: #نماز_شب؟
✅ براے رضاے خدا نبود... میدونے فقط چیزے پذیرفتہ میشہ ڪہ فقط و فقط براے #رضاے_خدا باشہ
گفتم: هیئت رفتن هات؟
✅ ڪامل براے رضاے خدا نبود.
دیگہ نگذاشت چیزے بپرسم، خودش ادامہ داد ڪه:
💖شهادت من رو برد بالا
اگہ شهید نمیشدم، دست #خالے بودم
✨خیلے ڪار دارم،
اگہ #میمردم بدبخت میشدم...
✨نفس ڪشیدن هم باید براے رضاے خدا باشہ
بہ سختے صحبت میڪرد، انگار اجازہ صحبت ڪردن نداشت. دوبارہ تأڪید ڪرد:
🌹جز شهادتم هیچے بہ دردم نخورد، اعمال دیگم براے #دل_خودم بود
آخرش هم گفت:
🔶 خیلے زود دیر میشہ
بهش گفتم حسین جان سفارش منم بڪن.
خندید
هیچے نگفت
رفت
🎤راوی:
همسر شهید مدافع حرم
#شهید_حسین_محرابی🌷
#سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
مدافعان حرم 🇮🇷
#داستان_های_اخلاقی ⭕️ سوزن و انار @modafeaneharaam
#داستان_های_اخلاقی
⭕️ سوزن و انار
✍️از یکى از ستارگان علم و فضیلت حکایتى نقل شده که آیات و روایات و تجربه نیز، با آن مطابقت دارد:
این دانشمند اسلامى در مسجد جامع اصفهان نماز مى خواند. شبى پسرش را با خود به #مسجد آورده بود. پسر از ورود به مسجد خوددارى کرد و در حیاط مسجد نشست . پس از رفتن پدر، به مشک آبى که در حیاط مسجد بود، سیخى فرو برد و با آبى که از آن مى ریخت ، بازى مى کرد!
🔸پس از پایان #نماز، پدر از این موضوع خبر یافت و بسیار ناراحت شد، به خانه رفت و به همسرش گفت :
من در تغذیه و رعایت آداب و رسوم اسلامى ، پى و پیش از انعقاد نطفه و در دوران کودکى فرزندمان سعى تمام کرده ام ، ولى عمل امروز این کودک ، نشانگر تقصیر یکى از ماست .
مادر گفت : یاد دارم که در هنگام باردارى به منزل همسایه رفته بودم که درخت انار آنها توجه مرا به خود جلب کرد، به یکى از انارها سوزنى فرو بردم مقدارى از آب انار را چشیدم !
🔅آرى ، غذاى #حرام و شبه ناک در هر دورانى از زندگى ، اثر نامناسب بر انسان مى گذارد و در رفتار او بروز خواهد کرد و مى بینم که سوزنى که مادر، در دوران باردارى به انار درخت همسایه فرو کرده ، در تکوین شخصیت کودک اثر گذاشته است!
📚( خانواده در اسلام / ۱۶۱.)
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ابووصال کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری #قسمتسیوهشتم همدم شهرستانیها در
ابووصال
کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری
#قسمتسیونهم
آخرین عکس یادگاری💔
حجره جدیدمان در دانشگاه مطهری را تازه تمیز کرده بودیم.خسته و کوفته😪 سر سفره ناهار نشسته بودیم که ناگهان در باز شد.😐محمدرضا بود.اصرار کرد که بیرون برویم،چون کفش های بندی پایش بود.👞👞به زور ما را پای سفره به بیرون کشاند تا چند عکس یادگاری📸 بگیریم.آن لحظه آخرین دیدار ما بود😔.خداحافظی👋 کرد و رفت.💔
راوی:دوستشهید
#ادامهدارد...
@modafeaneharaam