ماه رمضان
🌸خاطره ای از همسر شهید 🌸
هرساله درایام ماه مبارک رمضان دو سه نفرازدختر خانم های تازه به سن تکلیف رسیده و روزه اولی از اقوام به اصرارآقامصطفی مهمان مابودند.ایشان میگفتند:چون دختری که به سن تکلیف میرسد به دلیل سن کم وجثه ضعیف برخی ناتواني اورا بهانه گرفته وفتوابه روزه نگرفتنش می دهند😏باوجود درآمد کم بسیاربه تغذیه آنها رسیدگی می کردند🍉🍌🍏بعداز افطار یه ساعته خاصی تا سحر پارک واماکن تفریحی می بردیمشون وجذابیت وزیبائی این ماه را به خوبی درذهن کودکان ونوجوانان ثبت می کردند و در آخرماه نیز برای همون مهمونهای روزه دار هدیه می خریدند🎁
شهید مدافع حرم مصطفی عارفی
@Modafeaneharaam
Menshavi04.mp3
7.78M
ترتیلخوانی جزء چهارم قرآن ڪریم 🌺
🎤 با صدای استاد منشاوی
به نیابت از شهدا و به نیت فرج مولا 🌹
@Modafeaneharaam
بهش گفتم حاجی عکس بچه تو زدی جلوی چشمت سنگینت میکنه،
نمیزاره راحت بپّری ،🕊
دلت دنیایی میشه...
خندید و گفت :
داداش !🙂
عکس نازنین زهرا رو آوردم اینجا که با تمام دلبستگی هام فدایی امام زمانم بشم.🍃
منظره ی پشت این شیشه جبهه ایه که حق رو سر میبرّن و باید عشق به ولایت رو ترجیح بدیم به عشق های زمینی.
من که هیچ ، دخترم ، عشقم ، زندگیم....
شهید مدافع حرم
مرتضی مسیب زاده🌺
@Modafeaneharaam
🔴 کانال های دیگر ما
شهید بزرگوار محمد ابراهیم همت👇
http://eitaa.com/joinchat/551419918Cc6533406d8
امام زمان عجل الله👇
http://eitaa.com/joinchat/2779709457Cea40fa4630
او شاید منتظر توست💔☝️
از همهی دوستان دعوت میکنم تشریف بیارید🌹
مدافعان حرم 🇮🇷
#داستان_عارفانه قسمت۳ آن سالهادرایام تابستان,به همراه بچهابه دماوندرفتیم وسه ماه روستا🏕می ماندیم.بچ
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه
قسمت۴
#امتحان
توی محل ازبچگی باهم بودیم.منزل احمدعلی توی کوچه چهل تن ضلع شمالی مسجد🕌امین الدوله بود.کوچه ای که الان به نام شهیدنیری نام گذاری شده.دردوران دبستان حال وهوای احمدباهمه فرق داشت.رفتارش خیلی معنوی وخوب بود.احمدیکی ازبهترین دوستان 💞من بود.همیشه نون وپنیرخوشمزه ای😋 باخودش به مدرسه می آورد.هیچ وقت هم تنهانمی خورد!به ماتعارف می کرد.من وبقیه ی دوستان کمکش می کردیم!رفتاروبرخورداحمدبرای همه ی ماالگوبود.احمدبهترین دوست دوران نوجوانی من بود.باهم بازی⚽️ می کردیم.مدرسه می رفتیم.باهم برمی گشتیم و...ازدوره دبستان تادبیرستان بااحمدعلی هم کلاس بودم.بهترین خاطرات من برمی گشت به همان ایام.می گفت:بیاتوی راه مدرسه سوره های کوچک قرآن رابخوانیم.درزنگ های تفریح هم می دیدم که یک برگه ای📃 دردست گرفته ومشغول مطالعه است.
یک بارازاوپرسیدم :این کاغدچیه❓گفت:این برگه ی اسماءالله است.نام های خدای متعال روی این کاغذنوشته شده.کم کم بزرگترمی شدیم فاصله معنوی من بااورفته رفته بیشترمی شد.اوپله پله بالامی رفت ومن...بیشترین چیزی که احمدبه آن اهمیت می دادنمازبود👌هیچ وقت نمازاول وقت راترک نکرد.حتی زمانی که دراوج کاروگرفتاری بود.معلم گفته بودامتحان دارید.ناظم آمدسرصف وگفت:برخلاف همیشه خارج ازساعت آموزشی امتحان برگذارمیشه.فردازنگ🔔 سوم که تمام شدآماده امتحان باشید.آمدیم داخل حیاط گفتند: چن دقیقه ی دیگه امتحان شروع می شه.صدای 📢اذان مسجدمحل بلندشد.احمدآهسته حرکت کردورفت به سمت نمازخانه,دنبالش رفتم وگفتم: احمدبرگرد.این آقامعلم خیلی به نظم حساسه,اگه دیربیای ازت امتحان نمیگیره 🚫و...می دانستم نمازاحمدطولانی است.احمدمقیدبودکه اگرذکر📿تسبیحات راهم بادقت اداکند.هرچه گفتم بی فایده بود😕احمدبه نمازخانه رفت ومشغول نمازشد.همان موقع همه مارابه صف کردند.واردکلاس شدیم.ناظم گفت:ساکت باشیدتامعلم سوالهاروبیاره.مرتب ازداخل کلاس سرک می کشیدم وداخل حیاط ونمازخانه رانگاه 👀می کردم.خیلی ناراحت احمدبودم.حیف بودپسربه این خوبی ازامتحان محروم بشه😞
بیست دقیقه همین طورتوی کلاس نشسته بودیم.نه ازمعلم خبری بودنه ازناظم ونه ازاحمد🙁همه داشتندتوی کلاس پچ پچ می کردندکه یکدفعه درب کلاس بازشدمعلم بابرگه های امتحان واردشد.همه بلندشدند
.معلم باعصبانیت😡 گفت:ازدست این دستگاه تکثیر!کلی وقت ماروتلف کردتااین برگه هاآماده باشه!بعدیکی ازبچهاراصدازدوگفت:پاشوبرگه هاروپخش کن.هنوزحرف معلم تمام نشده بودکه درب🚪 کلاس به صدادرآمد,دربازشدواحمددرچهارچوب درنمایان شد.معلم مااخلاقی داشت که کسی رابعدازخودش به کلاس راه نمی داد✅من هم باناراحتی منتظرعکس العمل معلم بودم.آقامعلم درحالی که حواسش به کلاس بودگفت:نیری بروبشین سرجات😑احمدسرجاش نشست ومشغول پاسخ به سوالات امتحان شد.من هم باتعجب 😳به اونگاه می کردم.احمدمثل مامشغول پاسخ شد.فرق من بااودراین بودکه احمدنمازاول وقت راخوانده بودومن...خیلی روی این کاراوفکرکردم.این اتفاق چیزی نبودجزنتیجه همان عمل خالصانه ی احمد💯
#تحول
رفتاروعملکرداحمدبابقیه فرق چندانی نداشت.یک زندگی ساده وعادی مثل همه داشت.درداخل جمع همیشه مثل بقیه افرادبود.باآنها می خندید☺️,حرف می زدو..احمدهیچ گاه خودش رابرترازبقیه نمی دانست.درحالی که همه می دانستیم که اوازبقیه به مراتب بالاتراست.ازهمان دوران راهنمایی که درگیرمسائل انقلاب شدیم احساس کردم که ازاحمدخیلی فاصله گرفته ام!احساس می کردم که احمدخداوندمتعال رابه گونه دیگرمی شناسدوبه گونه ای دیگربندگی می کند.مانمازمی خواندیم تارفع تکلیف کرده باشیم😶,امادقیقاًمی دیدم که احمدازنمازخواندن ومناجات باخدای متعال لذت می برد😍شایدلذت بردن ازنمازبرای یک انسان عالم وعارف,طبیعی باشد.امابرای یک پسربچه ی👦 دوازده ساله عجیب بود.من سعی می کردم که بیشتربااوباشم تاببینم چه می کند.امااورفتارش خیلی عادی بود.مثل بقیه بافرادمی گفت ومی خندید.
👈 ادامه دارد... 🔜👉
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #کودتای_فرهنگی
خیانتها به فرهنگ ملی و نسل نوجوان در آموزش و پرورش ادامه دارد .....‼️
این بار نوازندگی دانش آموزان دختر برای دانش آموزان پسر 😓در یک مدرسه دخترانه ....آنهم مدرسه تیزهوشان....
@Modafeaneharaam
مناجات خوانی شهید مدافع حرم #حجت_اسدی-اللهم رب شهر رمضان.mp3
3.85M
📢 صوت | مناجات خوانی #شهید_مدافع_حرم حجت اسدی🌹
🌴 اللهم رب شهر رمضان ...
@Modafeane_Haram_ir
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ فرمانده شهید مدافع حرم جاویدالاثر جوادالله کرم🌹 #سالروز_شهادت🕊 هدیه به حضرت ز
جمع کل صلوات:
🌹20'600🌹
انشالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا🙏
ختم #صلوات به نیت:⏬
🌸حضرت قاسم بن الحسـن🌸
به مناسبت
#سالروز_ولادت🌺
هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺
مهلت صلوات فرستادن تا فردا شب ساعت۲۱
تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید👇
🆔 @Rahbar_eshgh
#تلنگر:
محمد هادی حتی با صدای پشت تلفن تو آرام میشد.😔
گفتی: بابایی میرم پیش #امام_هادی...🕊
محمد هادی می خندید.
#سامرا شد محل دیدار تو با ارباب،
حالا محمد هادی تو با عکست آرام می شود.😔💔
پ.ن:👈 مهدی در فتنه های 88 حضور جدی داشت. می گفت :باید پشت #امام_خامنه_ای اول صف بایستی وگرنه جا می مانی...☝️
#شهید_مدافع_حرم مهدی نوروزی
شادی روحشون صلوات🌹
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🌱 اسامی دوستانی که برای ❤️ #قرار_عاشقانهی_نمازشب ❤️ اعلام حضور کردن یاالله منتظر منتقم یازه
🌱 اسامی دوستانی که برای
❤️ #قرار_عاشقانهی_نمازشب ❤️ اعلام حضور کردن
مبینا
شهید همت
منم گدای فاطمه
شهید گمنام
گمنام
Mahdia
🌸 قبول باشه 🌸
☘ التماس دعا ☘
این قرار تا آخر ماه رمضان ادامه داره انشاءلله.
هرکس شرکت کرد در صورت تمایل به ما خبر بده 🌺👇
@Modafeaneharaam_ad
Abohamze_hajmahdirasuli_shab19ramezan_sarallahzanjan.mp3.mp3
10.76M
🍃فراز چهارم دعای #ابوحمزه_ثمالی😭
🎙با مداحی: حاج مـهدی رسولی👌
✨يا حَليمُ يا كَريمُ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ يا غافِرَ الذَّنْبِ
اي شكيبا،اي گرامي،اي زنده، اي به خود پاينده،اي آمرزگار...😔
@Modafeaneharaam
#شهیدیکه_با_زبان_روزه_به_شهادت_رسید🕊
بخشندگی و سخاوت شهید
محمد حسین در دوران نوجوانی و جوانی خود در پایگاه مسجد فعالیت میکرد👌 ، در یکی از شب های سرد زمستانی وقتی که با هم به خانه برمیگشتیم، پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش و کلاه و لباس زمستانی میفروخت🍃
محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمام وسایل او را خرید تا آن پیرمرد مجبور نباشد در آن سرما در کنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند🙂 ،بعد از اینکار خوشحالی خاصی در چهره اش پیدا بود بعد فهمیدم که شهید وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود ☺️🌹
راوی:دوست شهید
#شهید_محمد_حسین_عطری ❤️
@Modafeaneharaam