eitaa logo
پنجره🇮🇷
114 دنبال‌کننده
671 عکس
318 ویدیو
24 فایل
موضوعات متنوع دینی محمد گلایری مدرس حوزه علمیه @MohammadGelayeri46 ۰۹۱۱۳۱۲۵۵۴۲ 📢نقل مطالب کانال بدون ذکر منبع مجاز است
مشاهده در ایتا
دانلود
حذر از ظلم بر بی‌کس امام علیه السلام : پسرم! بر حذر باش ازاینکه ستم کنی بر فردى كه در برابر تو جز خدا عزو جل ياورى ندارد. و قال لابنه عليّ‌ بن الحسين عليه السّلام:أي بنيّ‌!إيّاك و ظلم من لا يجد عليك ناصرا إلاّ اللّه جلّ‌ و عزّ-. https://eitaa.com/MohammadGelayeri
ضامن بودن کاهش ارزش پول س 1772: اگر وام گيرنده پرداخت وام را از مهلت مقرّر به تأخير بيندازد، آيا وام‏دهنده می‏تواند مبلغی بيشتر از مقدار وام را از او مطالبه کند؟ ج: وام دهنده می‌تواند علاوه بر طلب خود تنزل ارزش پول را نیز مطالبه کند. از نظر شرعی حق مطالبه چيزی بيشتر از اصل وام را ندارد. استفتائات رهبری https://eitaa.com/MohammadGelayeri
هدایت شده از جرعه ناب
اَبَاالفَضْلِ یَا مَنْ أَسَّسَ الفَضْلَ وَ الإبا أَبِی الفَضْلُ اِلاّ اَنْ تَکُونَ لَهُ أَبا یا ابالفضل ای کسی که فضیلت و نه گفتن به دشمن را تاسیس کردی فضیلت ابا دارد که غیراز تو پدری داشته باشد https://eitaa.com/jorenab
امام حسین علیه السلام و تنها راه پیش رو كسى كه در تاريخ حيات عليه السلام و يزيد و اوضاع و احوالى كه آن روز حكومت مى‌كرد، دقيق شود، و در اين بخش از تاريخ كنجكاوى نمايد، شك نمى‌كند كه آن روز، در برابر امام عليه السلام يك راه بيشتر نبود و آن همان كشته شدن بود و بيعت يزيد كه نتيجه‌اى جز پايمال كردن علنى اسلام نداشت، براى امام مقدور نبود. زيرا يزيد بااينكه احترامى براى آيين اسلام و مقررات آن قائل نبود، و بند و بارى نداشت، به پايمال كردن مقدسات و قوانين اسلامى بى‌باكانه تظاهر نيز مى‌كرد. ولى گذشتگان وى اگر با مقررات دينى مخالفت مى‌كردند، آنچه مى‌كردند در لفافه دين مى‌كردند و صورت دين را محترم شمرده با يارى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ساير مقامات دينى كه مردم براى ايشان معتقد بودند، افتخار مى‌نمودند. و از اينجا روشن مى‌شود كه آنچه برخى از مفسرين حوادث گفته‌اند كه اين دو پيشوا (امام حسن و امام حسين) دو سليقه مختلف داشتند و امام حسن مسلك صلح را مى‌پسنديد به خلاف امام حسين كه جنگ را ترجيح مى‌داد چنان‌كه آن برادر با داشتن چهل هزار مرد جنگى با معاويه صلح كرد و اين برادر با چهل نفر به جنگ يزيد برخاست، سخنى است نابجا. زيرا مى‌بينيم كه همين امام حسين كه يك روز زير بار بيعت يزيد نرفت ده سال در حكومت معاويه مانند برادرش امام حسن (كه او نيز ده سال با معاويه به سر برده بود) به سر برد و هرگز سر به مخالفت برنداشت و حقا اگر امام حسن يا امام حسين با معاويه مى‌جنگيدند كشته مى‌شدند و براى اسلام كمترين سودى نمى‌بخشيد و در برابر سياست حق‌به‌جانبى معاويه، كه خود را صحابى و كاتب وحى و خال المؤمنين معرفى كرده و هر دسيسه را به كار مى‌برد، تأثيرى نداشت. گذشته از اينكه با تمهيدى كه داشت مى‌توانست آنان را به‌دست كسان خودشان بكشد و خود به عزاى شان نشسته به مقام خون‌خواهى بيايد چنان‌كه با خليفه سوم نظير همين معامله را كرد. علامه طباطبائی ، شيعه در اسلام (جدید) ص ۱۸۰ و ۱۸۱ https://eitaa.com/MohammadGelayeri
روز نهم محرم : روز است و روزى است كه شمر بن ذى الجوشن با نامۀ ابن زياد در باب قتل امام حسين عليه السلام وارد كربلا شد و ابن سعد بر حسب آن نامه، مهيّاى قتل آن حضرت شد. لاجرم وقت عصر بود كه لشكر خود را بانگ زد كه: «يا خيلَ‌ اللهِ‌ اركَبي وَبِالجَنّةِ‌ أبشِري». جنود نامسعود او سوار شد و رو به عسكر سيّد الشهدا آوردند در حالى كه آن حضرت در پيش خيمه، شمشير خود را دربر گرفته بود و سر به زانو نهاده بود و به خواب رفته بود. جناب زينب چون هياهوى لشكر را شنيد، به نزد برادر دويد، عرض كرد: برادر مگر صداهاى لشكر را نمى‌شنويد كه نزديك شده‌اند؟ پس حضرت سر از زانو برداشت و خواهر را فرمود كه اى خواهر، اكنون رسول خدا را در خواب ديدم كه به من فرمود: تو به سوى من خواهى آمد. حضرت زينب تا اين خبر را شنيد، طپانچه بر صورت زد و واويلا گفت. حضرت فرمود كه اى خواهر، ويل و عذاب از براى تو نيست، صبر كن و ساكت باش، خدا تو را رحمت كند. پس جناب را فرستاد تا تحقيق كند چه مطلب شده. چون معلوم كرد كه بناى قتل است، آن شب را حضرت از ايشان مهلت خواست كه قدرى نماز و دعا و استغفار به جا آورد. و بالجمله، اين روز، روزِ اندوه و حزنِ‌ اهل بيت عليهم السلام است. شيخ كلينى از جناب صادق عليه السلام روايت كرده كه آن جناب فرمود: تاسوعا روزى بود كه جناب عليه السلام و اصحابش را در محاصره كردند و سپاه شام بر قتال آن حضرت اجتماع كردند و ابن مرجانه و عمرِ سعد خوشحال شدند به سبب كثرت سپاه و بسيارىِ‌ لشكر كه براى آنها جمع شده بود و جناب حسين عليه السلام و اصحابش را ضعيف شمردند و يقين كردند كه ياورى از براى آن حضرت نخواهد آمد و اهل عراق او را مدد نخواهند نمود. پس فرمود: پدرم فداى آن ضعيفِ‌ غريب قمی ، فيض العلام ص ۲۲۷ و ۲۲۸ https://eitaa.com/MohammadGelayeri
در قیام علیه السلام قدرت رسانه ی عصر امام علیه السلام که عبارت بود از خطبه های در مساجد و مجالس و نقل روایات به نحو کنترل شده دست حکومت بود امام حسین علیه السلام در برابر آن سعی کرد برنامه داشته باشد تا قدرت رسانه ی را خنثی حد اقل برای درازمدت خنثی کند و ماهیت حرکت خود را بیان نماید برای همین در اولین قدم هنگام خروج از مدینه در وصیتنامه به برادرش محمد حنفیه حدود سلب و ایجابی قیام خود را بیان اما در حدود سلبی آن فرمود : «انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما » اشر و بطر مترادف هستند و به معنای شدت شادی است ( صحاح اللغة) و حیرت عارض بر انسان برای سوء استفاده از نعمت و بهره برداری نا صحیح از آن ( مفردات راغب ) است لذا در نامه 31 نهج البلاغة حضرت امیر علیه السلام خطاب ابن عباس فرماندار مکه می نویسد :«و لا تکن عند النعماء بطرا و لا عند البأساء فشلا » هنگام نعمت طغیان گر و هنگام سختی شکست خورده مباش ، امام حسین علیه السلام فرمود : من 1طغیانگر ، 2فساد انگیز و 3 ظالم خروج نکردم » در بخشی اثبات چهار نکته بیان فرمود « انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی ( صلی الله علیه و آله ) ، ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدی و ابی علی بن ابیطالب علیه السلام » 1خارج شدم برای طلب اصلاح در امت جدم 2 می خواهم امر به معروف کنم 3 می خواهم نهی از منکر کنم 4 می خواهم به سیره جد و پدرم عمل کنم ( بحار الانوار / 44 / 329) در ادامه در مسیر تا کوفه ، تا روز عاشورا سخنان فراوانی از امام وجود دارد برای تبیین ماهیت قیام و سپس توسط امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب علیها السلام در مجلس ابن زیاد و یزید ادامه پیدا کرد و حاصلش این شد که یزید که قصد قدرت نمائی از این جنایت را داشت آن را به گردن ابن زیاد بیاندازد و اهلبیت علیهم السلام را با احترام به مدینه بر گرداند (قمی ، نفس المهموم (عربی) ص ۴۶۲) https://eitaa.com/MohammadGelayeri
۲ بنی امیه سعی داشتند خروج امام را با تهمت و افترا خدشه دار کنند از جمله تهمت ها شعار خارجی (شورشی) بودن امام بود که در مدينه، کوفه و شام مطرح کردند . برای خنثی سازی آن عليه السلام و اهل بيت او امور ذیل را انجام دادند : ۱ همراه بردن زن و بچه، کسی که به جنگ می رود زن و کودک به همراه نمی برد ۲ به همراه نداشتن سلاح ، مردان بنی هاشم فقط شمشير داشتند که که در فرهنگ آن روز سلاح نبود ، اصحاب امام سلاح داشتند ۳ شروع به جنگ نکردن ، و برای همین پیشنهاد سرکوب دشمنان قبل از بیشتر شدن آنها را رد کرد ۴.معرفی شهدای کرببلا توسط اهلبیت در کوفه و شام برای همین مسلمين مخصوصا زنها از دستگاه یزید متنفر و بسیار افسرده و ناراحت شدند . آیت الله فاضل استرآبادی، مقاله عاشورا ، مجموعه مقالات در زمینه عاشورا ، اربعين و نوروز ص ۲۶ و ۲۷ https://eitaa.com/MohammadGelayeri
شهادت طفل شیر خوار سه روایت در شهادت او وارد شده است : 1 خدا حافظی و تودیع که مورد قبول شیخ مفید ، شیخ طبرسی و سید ابن طاووس است . و منعطف اهوی لتقبیل طفله * فقبل منه قبله السهم منحرا چه کم مرد خم شده ی که پائین آمد تا طفلش را ببوسد ، پس پیش از او تیر گلوی طفل را بوسید – سید حیدر حلی ) 2. در خواست آب برای کودک که مورد قبول سبط ابن جوزی است 3 اذان و اقامه گفتن گوش فرزند تازه متولد شده که یعقوبی نقل می کند و محدثی قمی متعرض آن نشد قمی ، نفس المهموم ( عربی) صص 384- 351 و تاریخ یعقوبی ( عربی ) ج2 ص 245 https://eitaa.com/MohammadGelayeri
روایت یعقوبی از شهادت طفل رضیع: بعد از شهادت یاران و خویشان بر اسب خویش بود که پسری تازه برای# حسین (علیه السلام) متولد شد ، امام در گوش او اذان گفت خواست حنک او را بگیرد که نا گهان تیری آمد و به گلوی طفل اصابت کرد و کودک را ذبح کرد ، تیر را از گلوی او بیرون آورد و دستش را به خون او آغشته کرد و می گفت : به خدا از ناقه صالح پیش خدا ارزشمند تری و و محمد هم پیش خدا از صالح ارجمند تر است ، سپس بیامد و اورا در کنار فرزند و برادرزاده هایش گذاشت ثم تقدموا رجلا رجلا، حتى بقي وحده ما معه أحد من أهله، و لا ولده، و لا أقاربه، فإنه لواقف على فرسه إذ أتي بمولود قد ولد له في تلك الساعة، فأذن في أذنه، و جعل يحنكه، إذ أتاه سهم، فوقع في حلق الصبي، فذبحه، فنزع الحسين السهم من حلقه، و جعل يلطخه بدمه و يقول: و الله لأنت أكرم على الله من الناقة، و لمحمد أكرم على الله من صالح! ثم أتى فوضعه مع ولده و بني أخيه، ثم حمل عليهم، تاریخ یعقوبی ج۲ ص ۲۴۵ https://eitaa.com/MohammadGelayeri
مناجات حضرت علیه السلام گویند که علیه السلام می فرمود: خدایا ! من کی هستم که بر من خشم بگیری ، قسم به عزتت نه احسانت به من ملکت را مزین می کند و نه عقاب من آن را نازیبا می‌سازد، نه مرا بی‌نیاز کنی از خزائن تو می کاهد و نه فقر من بر آن میافزاید روي انه(عليه السلام)كان يقول في دعائه اللهم من انا حتى تغضب علي،فو عزتك ما يزين ملكك احساني و لا يقبحه اسائتي،و لا ينقص من خزائنك غنائي و لا يزيد فيها فقري. قمی ، الانوارالبهیه ص ۱۱۳ https://eitaa.com/MohammadGelayeri
هدایت شده از جرعه ناب
سوال بعضی کلمه عذاب را از ریشه (عَذُبَ)می دانند و معتقدند یعنی عذاب برای آنها عادی و گوارا می شود آیا این سخن درست است؟ جواب ۱-معنای لغت تابع استعمال است یعنی باید دید اهل لغت انرا چگونه معنا می کنند و مردم چگونه استعمال می کنند ۲-در زبان عربی وقتی کلمه ای وارد باب می شود معنا تغییر پیدا می کند مثلا ضرب یعنی زد اما اضطرب یعنی دلهره پیدا کرد لذا باید دقت کرد هرجا معنای ثلاثی مجرد یک چیزی بود بدین معنا نیست وقتی باب رفته است هم همان معنا را داشته باشد ۳-کلمه عذب در زبان عربی دو گونه استعمال شده است یکی ( عَذَبَ)(دقت شود ذال مفتوح است )که به معنای خاشاک و چرکی و ریسمانی که ترازو را می بندند می آید دیگری ( عَذُبَ)(دقت شود ذال مضموم است)به معنای گوارا است ۴-کلمه (عذاب )بروزن( فعال)اسم مصدر از باب تفعیل است (عَذَّبَ_یُعَذِّبُ_تَعْذِيب) و ثلاثی مجرد آن (عَذَبَ)است که به به معنای آزار دادن و منع نمودن می آید لذا کلمه عذاب هم از نظر ریشه با عَذُبَ که به معنای گواراست فرق می کند هم‌ وارد باب شده است و معنای آن همان آزار دادن و رنج دادن است ۴-علاوه بر انکه بعداز کلمه عذاب واژه( الیم)اورده می شود که به معنای دردناک است و گوارا با دردناک هم خوانی ندارد ۵-لذا کسی واژه عذاب را به معنای گوارا معنا کرده باشد و اینکه در جهنم اهل دوزخ در حال عیش و نوش هستند از لغت اطلاع ندارد https://eitaa.com/jorenab
(على بن حسين ملقب به زين العابدين و ) وى فرزند امام سوم بود كه از شاه زنان دختر يزدجرد شاهنشاه ايران متولد شده بود و تنها فرزند امام سوم بود كه باقى مانده بود، زيرا سه برادر ديگرش در واقعه كربلا به شهادت رسيدند و آن حضرت نيز همراه پدر به كربلا آمده بود ولى چون سخت بيمار بود و توانايى حمل اسلحه و جنگ نداشت، از جهاد و شهادت بازماند و با اسيران حرم به شام اعزام گرديد. پس از گذرانيدن دوران اسيرى، به امر يزيد براى استمالت افكار عمومى محترماً به مدينه روانه گرديد آن حضرت را بار دوم نيز به امر عبد الملك خليفه اموى، با بند و زنجير از مدينه به شام جلب كرده‌اند و بعد به مدينه برگشته است. امام چهارم پس از مراجعت به مدينه گوشه خانه را گرفته و در به روى بيگانه بسته مشغول عبادت پروردگار بود و با كسى جز خواص شيعه مانند «ابو حمزه ثمالى» و «ابو خالد كابلى» و امثال ايشان تماس نمى‌گرفت. البته خواص، معارفى را كه از آن حضرت اخذ مى‌كردند در ميان شيعه نشر مى‌دادند و از اين راه تشيع توسعه فراوانى يافت كه اثر آن در زمان امامت امام پنجم به ظهور پيوست. از جمله آثار امام چهارم ادعيه‌اى است به نام ادعيه صحيفه و آن پنجاه و هفت دعاست كه به دقيق‌ترين معارف الهيه مشتمل مى‌باشد و زبور آل محمدش مى‌گويند. امام چهارم پس از سى و پنج سال امامت به حسب بعضى از روايات شيعه به تحريك هشام خليفه اموى، به‌دست وليد بن عبد الملك مسموم شد و در سال نود و پنج هجرى درگذشت. علامه طباطبائی ، شيعه در اسلام، صص ۱۸۱ و ۱۸۲ https://eitaa.com/MohammadGelayeri