مُحکمات
#داستانک_مهدوی 3⃣3⃣ 🔰 خیلی وقت است منتظر تو هستم!!! ✍ مردم این شهر تو را فراموش کرده اند، تو را از
#داستانک_مهدوی4⃣3⃣
✍ تو دست روی دست می گذاری وبرای من هیچ کاری نمی کنی؟ آیا تو فقط منتظر می مانی تا من به سوی تو بیایم؟
نه، این طور نیست، تو همانند پدری مهربان مرا دوست داری، این باور من است. وقتی پدری می بیند که فرزند به بیراهه می رود، دست روی دست نمی گذارد، پدر وقتی می بیند که فرزندش به سوی گمراهی می رود، برمی خیزد، فرزندش را کمک می کند، دستش را می گیرد واو را نجات می دهد، آری، تو هم دست مرا گرفتی ونجاتم دادی، زودتر از این که من سوی تو بیایم، تو به سوی من آمدی!!
✨ جانم به فدای تو! مولای من!
باور نمی کردم که این قدر زود جواب مرا بدهی، ممنون تو هستم. صدای مهربان تو چه آرامشی به قلب من داد!
من دیگر نگران نیستم، من تو را دارم، چرا نگران باشم؟ من مهربانی تو را باور دارم.
شاید اگر سراب ها را تجربه نمی کردم، قدر حقیقت را نمی دانستم. اکنون می دانم سراب چیست، حقیقت چیست. این تجربه ارزشمندی است که به آسانی آن را به دست نیاورده ام. من جوانی خویش را فروخته ام واین تجربه را خریده ام.
من به سوی تو می آیم...
من دل شکسته ام، من را ببخش اگر به یاد تو نبودم، من شرمنده ام، اشک مرا ببین...
✨ من فدای تو شوم! همه هستی من فدای تو باد، من خوب می دانم هر کس بخواهد به سوی خدا برود، باید به سوی تو آید وبه تو توجّه کند، هر کس راه غیر تو را برود، هرگز به مقصد نمی رسد.
اکنون می خواهم به سوی خدا و به سوی تو آیم... ✋
#ادامه_دارد
💠 محکمات ؛ پایگاه تخصصی مهدویت
📱@mohkamat_313
📱@mohkamat_313
۲۲ شهریور ۱۴۰۰