این حکم فقهی سوال توست ای جانم!
اما «ادب» یک داستان دیگری دارد...
#بداهه
#محسن_علیخانی
#ادب
@MohsenAlikhanySher
شعر | محسن علیخانی
وقتی که تیر، قدرت خود از کمان گرفت وقتی گلوی نازک او را نشان گرفت وقتی که قطره قطرهی خون از گلو چک
شما را نمیدونم ولی من هر سال شب هفتم، خیلی برام سخته!😭😭😭
قلبم میخواد از جا کنده بشه!😭
هر سال شب هفتم اضطراب منو میگیره و فقط میخام زود تموم بشه!😔
امان از دل رباب!
امان از دل ارباب!😭😭😭
یا علی اصغر😭😭😭
هر سال شب هفت محرم غوغاست
در سینه ما بلکه به عالم غوغاست
این غصه مرا میکُشد آخر یک روز
من مضطربم در دل تنگم غوغاست😭
#علی_اصغر_علیهالسلام
#محسن_علیخانی
#شب_هفتم
@MohsenAlikhanySher
جانم فدای نعش علی اکبر حسین
مُردم برای نعش علی اکبر حسین
پرپر شدن همیشه چرا قسمت گل است؟!
جانها فدای نعش علی اکبر حسین
دق میکند میان سرودن ز ماتمش
نوحه سرای نعش علی اکبر حسین
از تشنگیِ پیکر پرخون بگویمت؟
یا دست و پای نعش علی اکبر حسین؟!
مغرب که شد صدای اذانی بلند شد
از لابلای نعش علی اکبر حسین
میآید از میان بدنهای چاکچاک
آری صدای نعش علی اکبر حسین
در ماتمش زمین و زمان گریه میکنند
حتی خدای نعش علی اکبر حسین
آهنگِ گوش ما شده فریاد العطش!
از جایجای نعش علی اکبر حسین
این کهکشانِ روی زمین است ای خدا؟
یا پارههای نعش علی اکبر حسین؟!
باور نما که مُردهی ما زنده میکند
دارالشفای نعش علی اکبر حسین
در زیر بار بارش غمها پناه ماست
ماتمسرای نعش علی اکبر حسین
امشب ندای عالمیان گشته یکصدا:
«جانم فدای نعش علی اکبر حسین...»
#محسن_علیخانی
#شب_هشتم
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
@MohsenAlikhanySher
امشب شب آه و ناله و احساس است
چشمان همه به روضهاش حساس است
بر سر زنم و نالهکنان میگویم:
ای وای دوباره روضهٔ عباس است😭😭
#یا_قمر_بنی_هاشم
#محسن_علیخانی
@MohsenAlikhanySher
دستی که بر کرانهی دریا گذاشتی...
یا پیکری که بر کف صحرا گذاشتی...
یا قطرههای آب که شرمندهی تو اند...
یا حسرتی که بر دل دریا گذاشتی...
یا مشک پاره پاره که بر خاک دشتها...
با صد هزار تیر جفا جا گذاشتی...
...داغی است پر گدازه و دردی است جانگداز
این آتشی که بر دل ماها گذاشتی
آغوش باز کرد به دیدار تو فرات
هر موج را ولی به تمنا گذاشتی
آبآوری بلای تو در دشت نینواست
نام خودت برای چه سقا گذاشتی؟!
رفتی تو از شریعه که باران بیاوری
داغی عجیب بر دل مولا گذاشتی
هنگام رفتنت قد زینب شکسته شد
او را غریب در دل اعدا گذاشتی
با رفتنت رقیه عمویی ندارد و
او را میان قافله تنها گذاشتی
امشب عزای توست علمدار کربلا
پا در عزا و مجلس زهرا گذاشتی
خوش آمدی به محفل دلهای چاکچاک
بر چشم اشکبار جهان پا گذاشتی
#محسن_علیخانی
#شب_نهم
#حضرت_قمر_بنی_هاشم_علیه_السلام
@MohsenAlikhanySher
دل ما در طلب طلعت زیبارویش
چشم و خال و لب و لبخند و کمانابرویش
زلف بر باد دهد هیچ نماند از ما
وه از آن پیچش پر تاب و خم گیسویش
یوسف و لیلی و مجنون و زلیخا هستند
همه مشتاق و خریدار رخ دلجویش
زور بازوش تداعیگر حیدر باشد
شدهام محو همان دست و همان بازویش
در بلندی قدش نقل شده چون که نشست
روی اسبی، برسد تا سر او زانویش
در وفاداری او هیچ کسی نیست شبیه
چون که آورده به میدان همه نیرویش
پیروی کردنِ او شد مَثَل عامی و خاص
جز حسین بن علی نیست کسی الگویش
هر چه گویم ز کمالات و جمالش کم هست
همه تصویر گلی هست نه هرگز بویش!
چه بگویم که نچرخید فلک وفق مراد
نیزه و سنگ عدو آه رها شد سویش!
چون حریفش کسی از لشکر نامرد نبود
تیزی تیر سهشعبه شده پاسخگویش
قصه کوتاه کنم چهره زیباش چه شد؟!
چه شد آن چشم و لب و لعل و قد جادویش
ما ندیده رخ او عاشق رویش شدهایم
دل ما در طلب طلعت زیبارویش...
#قمر_بنی_هاشم_علیهالسلام
#محسن_علیخانی
@MohsenAlikhanySher
لبتشنه هست و یار ندارد خدا! حسین
گشتهاست در میانهی صحرا رها؛ حسین
یک روزگار دوش نبی جای او نبود؟
افتاده زیرِ تیغِ عدو پس چرا حسین؟!
این حجمِ از مصیبت او ناشنیدنی است
از کوفیان کشیده خدایا چهها حسین!
آتش گرفت از غم تنهایی و عطش
میسوخت از گدازهی «ادرک اخا» حسین
بر سینهاش نشسته حرامی ولی نخواند
در زیر لب، قسم به خدا! جز دعا حسین
لبخند میزند که مگر منصرف شود!
دارد از این بلا و ستمها رضا؛ حسین
زینب کجاست؟! کاش نبیند که میزند
در زیرِ تیغِ تیزِ عدو دست و پا حسین!
میگفت زینبش ز بلندای تلّ بلند
از ابتدای «حادثه» تا انتها «حسین»
خواهر چگونه دل ز برادر جدا کند؟
زینب وداع میکند از دور با حسین
...
پیچیده در زمان و مکان؛ شهر و روستا
امشب نوای ما همه «لبیک یا حسین»
در تنگنای حادثهها دست ما بگیر!
ای کشتی نشسته به دلهای ما؛ حسین...
#حضرت_اباعبدالله_الحسین_علیه_السلام
#محسن_علیخانی
#شب_دهم
@MohsenAlikhanySher
در تنگنای حادثهها دست ما بگیر...
ای کشتی نشسته به دلهای ما حسین 😢
#محسن_علیخانی
#سفینةالنجاة
@MohsenAlikhanySher
بر داغ غمفزای تو من گریه میکنم
سر مینهم به پای تو من گریه میکنم
اشکم امان نمیدهد از ماتمت، حسین!
در مجلس عزای تو من گریه میکنم
بر داغ جانگداز تو هیچ التیام نیست
از عمق جان برای تو من گریه میکنم
دریای اشک چشم من امشب به جوشش است
بر نعش سر جدای تو من گریه میکنم
از عمق فاجعه کمرت خم شدهاست؛ آه!
بر قد انحنای تو من گریه میکنم
بعد از تو نیز آتش دشمن چه ها نکرد!!
بر دخت باحیای تو من گریه میکنم
آتش به دل شد از سر بی جسم و جان تو
بر تشت از طلای تو من گریه میکنم
هم گریم از برای یتیمان تو و هم
بر روضهی قفای تو من گریه میکنم
....
دوری برای عاشق شیدا کشنده است
در هجر کربلای تو من گریه میکنم...
#محسن_علیخانی
#عاشورا
پ.ن: در تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۹۳ سروده شد.
@MohsenAlikhanySher
یک روزگار دوش نبی جای او نبود؟!
افتاده زیرِ تیغِ عدو پس چرا حسین؟!😭😭😭
#یاحسین😭
بر جایجای پیکر او بوسه میزند
آری ببین که خواهر او بوسه میزند
افتاده نعش زاده زهرا به خاکها
صحرا به خاک پیکر او بوسه میزند
بر دستهای خالی از انگشتر پدر
با اشک سرد، دختر او بوسه میزند
مادر نبود تا که زند بوسه بر گلوش
خواهر به جای مادر او بوسه میزند
در آن عبای پاک بنیهاشمی چه هست؟
بر پارههای اکبر او بوسه میزند؟!
هر چند رأس او به غنیمت گرفتهاند
با بغض و گریه حنجر او بوسه میزند
در حسرت است خواهر غمدیدهای ولی
نیزه به جای او، سر او بوسه میزند
زینب نشسته هست و به دندان و لب، عدو
با خیزران برابر او بوسه میزند
زینب نشسته در دل تنهایی و خیال
پیشانیاش برادر او بوسه میزند...
زهرا به عرش شام غریبان هزار بار
بر جایجای پیکر او بوسه میزند
#محسن_علیخانی
#شام_غریبان
@MohsenAlikhanySher
حیف باشد که لب ما به شکایت باشد
یا «سلامی» که دهیم از سر عادت باشد
قسمت ما اگر اصلا نشود کرب و بلا
همه از کاهلی و ضعف ارادت باشد😭😭😭
#محسن_علیخانی
#اللهم_بلغنا_کربلاء
@MohsenAlikhanySher
وقت قرآن خواندنت؛ سجاد بود و زینبت
«مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد»
#یا_زینالعابدین_علیهالسلام
#محسن_علیخانی
@MohsenAlikhanySher
میان مجلس آقا حضور کافی نیست
حضورِ با همه احساس و شور کافی نیست
عزای حضرت عشق است گریه بر او کن
ولی سرشک و پس از آن عبور! کافی نیست
سرور بعد عزا هم اگر چه خوش حالی است!
ولیک روضه و بعدش سرور کافی نیست!
صدا و «حرکت» و نورند جملگی با هم!
فقط صدا و کمی هم که نور کافی نیست!
هر آنچه میشود از روضهی حسینی گفت،
بگو! و لیک عزا را مرور کافی نیست
برای فلسفهی غم، شعور میخواهیم!
هزار سبکِ فقط چند جور! کافی نیست
حسین خط شکن عدل و داد میخواهد
نظارهگر شدن از راهِ دور کافی نیست...
#محسن_علیخانی
#شعور_حسینی
@MohsenAlikhanySher
در مذهب ما باده حرام است و لیکن
یک باده حلال است که آن #شاي_عراقي است
#محسن_علیخانی
#اربعین
@MohsenAlikhanySher
هدایت شده از خلوتکده مستان
خدایا چنان کن سرانجام کار
که در روضه جان را سپارم به یار
محسن علیخانی
#امام_حسین
#خلوتکده_مستان
@JavadFatemi_Art