غزل قدیمی «جهل»
جاهلیم و غرقه در دریای جهل
میکُشد ما را جراحتهای جهل
چشمها را بر حقایق بستهایم
هست این معلول ناپیدای جهل
نفس، انسان را ز حق غافل کند
میکشاند تحت استیلای جهل
آفت دین عُجب باشد با حسد
هست این صغرا و آن کبرای جهل
کور گشتیم از غبار جاهلی
بار باید بست از صحرای جهل
تا به کی با کاهلی، با جهل خود
در صدد آییم بر اخفای جهل؟!
تا به کی عیش جهالت پهن هست؟
جمع باید سفرهی پهنای جهل!
خانهی دل را مصفا خوشتر است
پاک باید کرد سر تا پای جهل
ای خدا! با لطف خود پایان بده
بر شب تاریک و بر یلدای جهل
لطف خود را شامل این بنده کن
تا رها گردد از این سودای جهل
#محسن_علیخانی
#جهل
پ.ن: سروده شده در نهم بهمن ۱۳۹۲
https://eitaa.com/joinchat/462225463Cd56d410381
غزل قدیمی «جهل»
جاهلیم و غرقه در دریای جهل
میکُشد ما را جراحتهای جهل
چشمها را بر حقایق بستهایم
هست این معلول ناپیدای جهل
نفس، انسان را ز حق غافل کند
میکشاند تحت استیلای جهل
آفت دین عُجب باشد با حسد
هست این صغرا و آن کبرای جهل
کور گشتیم از غبار جاهلی
بار باید بست از صحرای جهل
تا به کی با کاهلی، با جهل خود
در صدد آییم بر اخفای جهل؟!
تا به کی عیش جهالت پهن هست؟
جمع باید سفرهی پهنای جهل!
خانهی دل را مصفا خوشتر است
پاک باید کرد سر تا پای جهل
ای خدا! با لطف خود پایان بده
بر شب تاریک و بر یلدای جهل
لطف خود را شامل این بنده کن
تا رها گردد از این سودای جهل
#محسن_علیخانی
#جهل
پ.ن: سروده شده در نهم بهمن ۱۳۹۲
@MohsenAlikhanySher