eitaa logo
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
1.1هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
2هزار ویدیو
56 فایل
#بِسم‌الࢪب‌الشهدا ولۍاگہ شهید بشین تابوتتون بہ بوسہ آسیدعلۍ متبࢪڪ میشہ.! قشنگ‌نیس(: #تولد۱۳۷٠/۰۴/۲۱ #شهادت۱۳۹۶/٠۵/۱۸ خادم‌المحسن: @Bisimchi_hojaji فروش‌کتاب‌سربلند: @Atfe_M84 #ڪانال_ࢪسمۍ #باحضوࢪخانواده‍‌شهید #ڪپۍباذڪࢪصلوات‌
مشاهده در ایتا
دانلود
○ قسمت اول : کودکی و نوجوانی محسن حججی متولد ۲۱ تیر ماه ۱۳۷۰ اذان ظهر را که گفتند در نجف آباد دنیا آمد. مادرش به‌یاد محسنِ سقط شده حضرت زهرا اسمش را محسن گذاشت. او فارغ التحصیل مرکز آموزش علمی کاربردی علویجه در رشته تکنولوژی کنترل و ورودی سال ۱۳۸۷ است. یک برادر به نام حسین و ۳ خواهر دارد، خودش فرزند سوم خانواده می باشد. کودکی و نوجوانی از زبان مادرش : توی مدرسه از همان بچگی سر صف قرآن میخواند. علاقه زیادی به اینکار داشت. در هیئت پدربزرگش همیشه برای خواندن زیارت عاشورا اولین نفر میگفت : من بخونم؟ ماه رمضان قبل از اینکه به سن تکلیف برسد روزه میگرفت. بزرگتر که شد هم زیاد نذر میکرد و روزه میگرفت. دائم الوضو بود و ارادت خاصی به حضرت زهرا داشت. انگشتر در نجفی داشت که رویش نوشته بود : 《یافاطمه‌الزهرا》 موقع اعزام به سوریه گفتیم این رو دستت نکن! اگه بیفتی دستشون کینه‌شونو سر تو خالی میکنن! گفت : بذار حرصشون در بیاد! ادامه دارد . . . کـانـال‌رسمےشھیـدمحسن‌حججی🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『@Mohsendelha1370
○ قسمت دوم :        ‌             ‌ خانواده پدرش محمدرضا در ابتدا بنا بود و بعدا تاکسی خرید. وی در جبهه حضور فعالی داشت. مادرش،زهراپورمختار، از خانواده مومنی بود و در زمان بارداری پسرش چندبار قرآن را ختم کرد. میگفت حواسم بود هرجایی و از دست هرکسی چیزی نخورم. برادرش،حسین، از او بزرگتر است. یک خواهر بزرگتر هم به اسم مریم دارد و خودش فرزند سوم خانواده است. ۲ خواهر کوچکتر از خودش به نام فاطمه به اختلاف ۳ سال سن و زهره به اخلاف ۲ سال دارد که همبازی کودکی‌هایش هستند. جد پدری‌اش شیخ ابوالقاسم پای درس اساتید بزرگ زانو زده بود؛ امام جماعت بود و در مسجد درس میداد. تمام پسرانش روحانی بودند. برادر ایشان حاج شیخ احمد بنیان‌گذار حوزه‌ی علمیه نجف آباد است. ادامه دارد . . . کـانـال‌رسمےشھیـدمحسن‌حججی🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『@Mohsendelha1370
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
#زندگینامه_شهید_حججی ○ قسمت دوم :        ‌             ‌ خانواده پدرش محمدرضا در ابتدا بنا بود و
○ قسمت سوم : تحصیلات و فعالیت‌ها دبستان شهیدحسینی درسش را شروع کرد. دبیرستان که رسید رشته‌ی فنی حرفه‌ای را انتخاب کرد و برای دانشگاه سال ۸۷ در رشته تکنولوژی کنترل به مرکز آموزشی علمی کاربردی علویجه اصفهان رفت. فوق‌دیپلم را که گرفت درس را کنار گذاشت و به سربازی رفت. از همان دوران جوانی به کارهای فرهنگی علاقه داشت و فعال بود؛ اردوهای جهادی میرفت، عضو موسسه شهید حاج احمد کاظمی بود و فعالیت جهادی‌اش از همینجا شروع شد. به کتاب و کتابخوانی علاقه زیادی داشت. سعی می‌کرد در اردوها و حتی در دوران سربازی همه را به کتاب‌هایی که خوانده بود جذب کند. کتاب (من زنده‌ام) را به همه معرفی کرده بود! ادامه دارد . . . کـانـال‌رسمےشھیـدمحسن‌حججی🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『@Mohsendelha1370
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
#زندگینامه_شهید_حججی ○ قسمت سوم : تحصیلات و فعالیت‌ها دبستان شهیدحسینی درسش را شروع کر
○ قسمت چهارم : ‌‌ ‌‌‌‌‌ازدواج هفدهم اسفندماه سال ۸۵ به موسسه شهید احمد کاظمی رفت و درآنجا بسیار فعال بود. بعد از سربازی همراه دوستش در کتابشهر مسئول نمایشگاه کتاب موسسه بود و در همانجا با خانمی آشنا شد که در همین موسسه فعالیت داشت. خانم زهرا عباسی که در غرفه خواهران کار می‌کرد و محسن دلبسته‌اش شد! قضیه را با مادرش در میان گذاشت و بعد همراه والدینش به خواستگاری می‌رود. خانواده عباسی ۲ دختر داشتند و از ابتدا شرط کردند دامادشان باید مثل پسر نداشته‌شان باشد. مادرِ زهرا هم محسن را در کتابشهر می‌بیند و به وصلت رضایت میدهد . و درنهایت شهید محسن حججی در تاریخ یازدهم آبان نود و یک در سن ۲۱ سالگی با زهرا عباسی ازدواج میکند♡ کـانـال‌رسمےشھیـدمحسن‌حججی🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『@Mohsendelha1370
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
#زندگینامه_شهید_حججی ○ قسمت چهارم : ‌‌ ‌‌‌‌‌ازدواج هفدهم اسفندماه سال ۸۵
○ قسمت پنجم :                       ‌ ‌شغل در دوران دانشجویی در کنار درس، برق‌کشی ساختمان میکرد. بعد از دانشگاه هم تا مدتی برق‌کشی را ادامه داد اما وقتی وارد موسسه شهید کاظمی شد و مسئولیت‌های مختلف به‌عهده گرفت کار برق‌کشی کم رنگ می‌شود. مدتی هم با یکی از دوستانش مغازه‌ای به اسم "مرکز ربیع" راه می‌اندازد که کار چاپ ، طراحی و فروش محصولات فرهنگی را انجام می‌دادند؛ اما برای اداره‌ی زندگی متاهلی نیاز به درآمد بیشتری داشت بنابراین در کنار کار فرهنگی در یک شرکت کار می‌کند اما مدتی بعد از آنجا بیرون می‌آید. میگفت : صاحب کار اجازه نمی‌دهد نمازم را اول وقت بخوانم! دلیل استعفایش این بود! بعد از آن هم در یک قنادی مشغول کار می‌شود و با صاحب کارش شرط می‌کند که بگذارد نمازش را اول وقت بخواند. مدتی بعد پیشنهاد همسرش وارد سپاه می‌شود و در تاریخ ششم بهمن ماه نود و دو به استخدام سپاه درمی‌آید و آموزشش شروع می‌شود. او این راه را برای رسیدن به شهادت انتخاب می‌کند. کـانـال‌رسمےشھیـدمحسن‌حججی🥀 ♡j๑ïท🌱↷ 『@Mohsendelha1370