✍️#تغییر_سال_و_تغییر_حال
🌺🌸🍃
🔸غیر از این بودن؛ غیر از این شدن؛ غیر از این ماندن علاقه ذاتی ما انسانهاست؛
ما ذاتاً تمایل به تغییر داریم؛ به صیرورت؛ به دیگر شدن؛ به دگرگون شدن؛ به بهتر شدن.
🔹#تغییر_روانی اصلی ترین مسأله #رواندرمانی در روانشناسی است؛ اینکه تغییر روانی چگونه رخ میدهد؟ وقتی ما تغییر میکنیم دقیقاً چه امور روانی تغییر میکند؟ آیا تغییرات همواره به سوی امور مثبت است؟ چه چیزی عامل تغییر است؟ مکانیزمهای تغییر چیست؟ فرآیندهای آن کدام است؟ و سوالهای دیگر.
🔸از منظر جریان رواندرمانی موجود؛ کسی یا چیزی جز خود فرد این تغییرات روانی را ایجاد نمیکند؛ خواه هشیارانه و خواه ناهشیارانه؛ و از نگاه رویکردهایِ درمانی مسلط امروزی؛ مثل خانواده بزرگ درمانهای شناختی، تغییر از افکار آغاز میشود.
فکرهای ما تغییر میکند که جانها تغییر مییابند؛
اگر فرد در زندگی نوع برداشتهای خود را تغییر دهد؛ حال روانی او هم تغییر خواهد کرد؛ اگر عینکهای بدبینی را از چشم خود بردارد؛ خواهد دید که زندگی آن قدر هم که او تصور میکرد، دشوار نیست و خودش میتواند شرایط را از #حال_بد به #حال_خوب تغییر دهد.
🔹در نظام فکری اسلام امّا قبل از آنکه با #ذهن کار داشته باشیم با #دل و قلب سروکار داریم؛ تغییر فکر هرچند مهم؛ اما تغییر میل از آن مهمتر است. ذهن جایگاه افکار و شناختها است و دل پایگاه امیال و عواطف؛ از منظر اسلام امیال و شناختها همواره در مصاف هماند تا کدام پیروز میدان درآید!
♦️تغییر با سه تغییر دهنده:
از قرآن کریم درمییابیم که خاستگاه تغییرات روانی انسانها از سه ناحیه است:
- #خدای_متعال (إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى... .)؛
- #خود (حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ)؛
- و #شیطان (وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ...فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ) .
🔷 تغییرات میتواند هم مثبت باشد و هم منفی؛ اگر تغییرات به سمت تعالی باشد مثبت است و اگر به سمت تنزل باشد منفی است.
اگر احساس کنیم با انسانها مهربانتر شدهایم؛ خیر و خوبی آنها را میخواهیم؛ نقشها و وظایف خود را بهخوبی انجام میدهیم؛ میدانیم برای چه زندگی میکنیم و حس خوش معنوی داریم؛ احتمالاً به سمت تعالی گام برداشتهایم؛
و اگر فقط خودمان و خواستههای خودمان مهم شده؛ حوصله اطرافیان را نداریم؛ دیگران هم حوصله ما را ندارند؛ وظایف و نقشهایمان را به درستی ایفا نمیکنیم؛ نمیدانیم برای چه زندگی میکنیم و احساسات معنوی را هم مدتهاست تجربه نکردهایم؛ شاید از تغییرات مثبت باز ایستاده یا روند مقابل آنرا آغاز کردهایم.
🔸در#نگاه_اسلام؛ تغییرات تعالی بخش بهدست خداوند است و ما پردازشگر این تغییرات هستیم؛ و شیطان زمینهساز تغییرات منفی.
اما چگونه؟
🔺اصلیترین کاری که از دست شیطان بر میآید؛ ایجاد #خودگوییهای_منفی است! بله همان #وسوسه!
کی دچار وسوسهایم؟ زمانی که داریم با خودمان آهسته سخن میگوییم امّا بهصورت منفی، وقتی طوری با خودمان حرف میزنیم که امید را از خودمان میگیریم؛ انگیزه حرکت را از خود میستانیم؛ انگیزه آسیب به دیگران در جانمان میافتد؛ انجام کاری که قبلاً میدانستیم ناسالم است در ذهنمان زیبا و جذاب می نمایاند و ... .
🔺وقتی این خودگوییها فعال میشوند با چیزی به نام #هوای_نفس یا امیالِ معارض با هدف متعالی ترکیب میشوند و جریان تغییرات منفی آغاز میشود.
تغییرات منفی گام به گام است همانطور که تغییرات مثبت نیز درجه به درجه است. همچنین تغییرات مثبت و منفی از تغییرات سطحی (مثل ایجاد غیظ و غضب) به تغییرات عمیق (مثل هدایت یا ضلالت) حرکت میکند.
و اصلیترین مکانیزم تغییر در اندیشه اسلامی #کفّ_نفس (مهار خود) است.
✅ اگر دوستدار تغییرات مثبت هستید؛ بسم الله! خودگوییهای منفی را بشناسید و امیال معارض با هدف متعالی را مدیریت کنید؛
با تغییرات منفی مبارزه کنید؛ زمینه تغییرات مثبت همراه شما هست!
#تغییر_سال_به_تغییر_حال_است! و «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ:
خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند» (رعد، 11)
🌿🌿🌺🌺🍃🌸🌸🌿🌿
#نوشتارهای_حمید_رفیعی_هنر
@Mohyiee
#روانشناسی_درباره_چیست_ذهن_مغز_یا_شخص؟
بعد از سالها تدریس کتب مرسوم روانشناسی؛ در تعریف این دانش چیزی جز این نیافتهام: علم مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی.
در واقع روانشناسیِ موجود که با رویکرد آمریکایی پیش میرود معمولا حول یکی از دو مفهوم ذیل بنا شده است: #ذهن یا #مغز.
🔸برای کسانی که بر اساس اولی کار میکنند (که ممکن است «ذهنگرا» نامیده شوند mindists )، ذهن معمولاً بهعنوان نوعی فضا در نظر گرفته میشود که به اصطلاح بازنماییهای ذهنی را در خود جای داده است.
🔹اما برای کسانی که به رویکرد علوم اعصاب گرایش دارند (که ممکن است "مغزگرا" نامیده شوند brainists )، مغز بهعنوان جایگاه عملکرد روانی در نظر گرفته میشود.
👈 سون بریکمن(یک روانشناس اروپایی) امّا استدلال میکند که هر دو نگاه مذکور در بسیاری از موارد نسخههای نادرست دکارتی هستند، یعنی دیدگاه ذهن از منظر فلسفه رنه دکارت، که پدیدههای روانی را موجودات درونی در ذهن، مغز، یا ذهن/مغز تلقی میکند.
🔹بریکمن ادعا میکند که روانشناسی باید بر اساس مفهوم #شخص («شخصگرایی» personism ) بنا شود.
از نظر وی، شخص هم یک مفهوم اخلاقی است و هم مفهوم حقوقی که به عامل زندهای اشاره دارد که میتواند در قبال اعمال خود مسئول و پاسخگو باشد.
🔸شخص علاوه بر فضای فیزیکی علیت، در فضای اخلاقی ِدلایل نیز حرکت میکند. این بدان معناست که اشخاص را نمیتوان بهعنوان موجوداتی تلقی کرد که صرفاً بهطور علّی تحت تأثیر امور مختلف قرار میگیرند و منجر به پدیدههای ذهنی مختلفی میشوند.
🔹در واقع پدیدههایی که توسط روانشناسی مورد مطالعه قرار میگیرد، نباید تصور کرد که صرفاً «اتفاق میافتند happen» - مانند افتادن سیبها از درختان به دلیل تأثیر گرانش -
بلکه باید آنها را بهعنوان اموری که توسط افراد فعال و آیندهنگر و با قصد و نیت «انجام done » میشوند؛ ملاحظه کرد.
آنوقت هنگامیکه پدیدهها «انجام میشوند being done »، آنها را کنش مینامیم و به این ترتیب، میتوان آنها را کم و بیش #خوب انجام داد و آنها را به صفت خوب یا بد متصف کرد.
❇️ بریکمن میگوید بنابراین، علم روانشناسی باید یک دانش هنجاری تلقی شود و نه صرفا یک دانش توصیفی، و ویژگیهای موضوع خود را با استفاده از آنچه رام هاره (2002) «گرامر شخص person grammar » نامیده است، توصیف کند؛ یعنی دستور واژگانی مناسب برای توصیف افراد و اعمال آنها .
https://www.taylorfrancis.com/chapters/edit/10.4324/9781003036517-3/minds-brains-persons-psychology-svend-brinkmann
#اراده
#شخص
#عمل_خوب_و_بد
#مسئولیتپذیری_اعمال
#روانشناسی_جهتمند_یا_بیتفاوت
🌿🌺🍃🌸🌿
🆔 #مُحیی_کانالی_برای_زندگی
eitaa.com/Mohyiee