eitaa logo
معجزه های الهی | مطالب تکان دهنده قرآن قیامت و آخرت شب اول قبر عالم برزخ عجایب خلقت حکایت
9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
19 فایل
🕊به نام الله 💚مبلغ سبک زندگےاسلامےباشیم💚 🌷زندگی بدون طعم گناه🌷 -------♥️------- . 💚 لطفا کپی باذکر صلوات🙏🌹 . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه تایید و نه رد میشوند . .
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✍مرد ثروتمند که زن و فرزند نداشت مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می‌کردند برای صرف شام دعوت کرد و جلوی آنها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب می‌کنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است اول از نگهبان شروع کرد پس گفت: انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را می‌گیرم چرا که فایده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد بعداً از کشاورزی که پیش او کار می‌کرد سؤال کرد گفت اختیار کن!؟ کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعاً قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلاً مال را انتخاب می‌کنم بعد از آن سؤال از آشپز بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می‌کنید پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابراین پول را بر می‌گزینم و در سری آخر از پسری که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می‌دانم که تو حتماً مال را انتخاب می‌کنی تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا اینکه مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می‌کنم چرا که مادرم گفته است: یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابر آن مبلغی بود که بر میز غذا بود وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: به زودی این مرد غنی را وارث می‌شود پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی‌کند پس گمان شما به پروردگار جهانیان چگونه است؟ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ 💚 @Mojezeh_Elaahi
✴️ یکی از دعاهایی که در این عصر به خواندنش سفارش شده است، دعای غریق است؛ این دعا برای حفظ دین و ایمان و گرفتار نشدن شبهات و فتنه های آخرالزمان است. در حدیثی عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت فرموند: «به زودی شبهه ای به شما خواهد رسید که بدون نشانه است و از آن شبهه رهایی نمی یابد مگر کسی که دعای غریق را بخواند». راوی پرسید: دعای غریق چگونه است؟ امام(ع) فرمودند: می گویی «یا اَللَّهُ یا رَحْمٰنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قلبی عَلی دِینِکَ» ای خدای بخشنده! ای مهربان! ای دگرگون کننده دل ها! دلِ ما را بر دینت ثابت و پایدار ساز. 📗 سید ابن طاووس(رحمه الله علیه) ‌ 💚 @Mojezeh_Elaahi
📚  🔴   ذوالقرنين كه خداوند تبارك و تعالى در قرآن نام برده است:  قالوا يا ذاالقرنين ان ياجوج و ماجوج مفسدون فى الارض‏(1)  شيخ صدوق داستانى جالبى را حكايت مى‏كند كه ذوالقرنين با لشگر فراوانى از بيابان عبور مى‏كرد مردى را ديد مشغول نماز است و به عظمت ذوالقرنين توجهى نكرد ذوالقرنين از بزرگى روح او تعجب كرد پس از تمام شدن نمازش به او گفت: چگونه با ديدن بزرگى دستگاه من نترسيدى و به حال تو تغيير پيدا نشد.  عرضه داشت: با كسى مشغول مناجات بودم كه قدرت و لشگرش بينهايت است ترسيدم از او منصرف شوم و به تو متوجه گردم از عنايتش محروم گردم و ديگر دعايم را اجابت ننمايد.  ذوالقرنين فرمود: اگر همراه من بيايى تمام خواسته‏هايت را اجابت مى‏كنم پير مرد گفت: من حاضرم همه جا با تو باشم به شرط آن كه چهار چيز براى من ضمانت كنى:  اول: سلامتى كه دارم هيچ وقت مريض نشوم.  دوم: نعمتى كه دارم هميشه باشد زوال نداشته باشد.  سوم: قدرتى كه دارم پيرى در او ديده نشود.  چهارم: حياتى كه دارم مرگ نداشته باشد.  مرد گفت: پس من از كسى كه تمام امور در تحت قدرت او است دست بر نمى‏دارم و به شخص مثل خودم عاجز و محتاج است تكيه نمايم.  ذوالقرنين گفت: كدام مخلوق بر اينها توانا است  پير مرد گفت: پس من همراه آنم كه توانا است يعنى پيروى خدا مى‏روم(2). ايمان هر چه قوى باشد بخدا نزديكتر مى‏شود گناه از ضعف ايمان است انسانى هست براى هزار تومان يك دروغ مى‏گويد انسان ديگرى است براى ده هزار تومان يك دروغ مى‏گويد... اما شخصى هم پيدا مى ‏شود يك ميليون هم بدهيد بلكه ميليونها نفع داشته باشد خلاف نمى‏گويد و مخالف امر خدا انجام نمى‏دهد يعنى: امر خدا را مهمتر از همه چيز مى‏داند مثل: ابوذر (رضى الله عنه) كه درباره آن گفته شده آسمان سايه نيفكند و زمين سنگينى را برنداشته از ابوذر راستگوتر اين عمل نيست مگر ايمان در حد اعلاء نسبت بخداوند تبارك و تعالى. .  1- سوره 18 آيه 94  آمالى شيخ صدوق ص 170 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برایِ‌سفره‌ی‌افطارآب‌نـگـذاریـد.. مـن‌تازه‌فھمیدم‌عطش‌یعنـی‌چه! برایِ‌یڪ‌سال‌سیراب‌شدن؛فقط‌یک‌قطـره‌ازنگاه‌تو‌ڪافیست.. 💚 @Mojezeh_Elaahi
خدای مهربانم .... همان‌گونه که خودت گفتی لغزش‌های کوچک سرآغاز خطاهای بزرگ است بر من عنایتی کن ، تا از ارتکاب به لغزشی هر چند کوچک بپرهیزم . و از گرفتار شدن در منجلاب گناهان عظیم در امان باشم .... شب بهاریتون در پناه خدا🌙 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺بنام خدای سمیع و بصیر ✨خطاپوش بخشنده بی نظیر 🌺بنام خدای علیم و حکیم ✨رحیم و بسیط و شریف و نعیم 🌺بنام خداوند وجد و سرور ✨پدیدآور عشق و احساس و شور 🌺بسم الله الرحمن الرحیم الهـــی به امیــــد تـــو 🌺 روزبخیر💚🌹 ┏━━━🌺🍃💐🍃🌺━━━┓ 💚 @Mojezeh_Elaahi
✍علامه مجلسی رحمه الله روزی عدّه ای از مردم حضور امام حسن مجتبی علیه السلام آمده و به حضرت گفتند: یا ابن رسول الله! شما نیز همچون پدرت امیرالمؤمنین علیّ (علیه السلام) معجزه ای - که بسیار مهمّ باشد - برایمان آشکار ساز. امام مجتبی علیه السلام فرمود: آیا پس از دیدن معجزه به امامت من مطمئن خواهید شد؟ و آیا ایمان خواهید آورد؟ گفتند: بلی، اعتقاد و ایمان می آوریم؛ و دیگر هیچ شکّ و شبهه ای وجود نخواهد داشت. حضرت فرمود: آیا پدرم را می شناسید؟ همگی گفتند: بلی. در این هنگام، حضرت پرده ای را که آویزان بود کنار زد؛ پس ناگهان تمام افراد مشاهده کردند که امیرالمؤمنین علیّ (علیه السلام) نشسته بود. سپس امام حسن مجتبی علیه السلام خطاب به جمعیّت کرد و فرمود: آیا او را می شناسید؟ گفتند: بلی، این مولای ما امیرالمؤمنین علیّ( علیه السلام) است؛ و ما ایمان آوردیم و شهادت می دهیم که تو ولیّ و حجّت بر حقّ خداوند هستی؛ و امام و جانشین پدرت خواهی بود. و پس از آن اظهار داشتند: ما شاهد و گواه هستیم که جنابعالی، پدرت امیرالمؤمنین علی( علیه السلام) را پس از مرگش به ما نشان دادی، همان طوری که آن حضرت، رسول الله( صلی الله علیه وآله) را پس از رحلتش در مسجد قُبا به ابوبکر و عمر نمایاند. امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: وای بر حال شما! مگر این آیه شریفه قرآن را نخوانده و نشنیده اید که خداوند متعال می فرماید: «وَلا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ الله أمْواتا بَلْ أحْیاءُ وَلکِنْ لا تَشْعُرُون». [سوره بقره،آیه۱۵۴]. آن هائی را که در راه خدا به شهادت رسیدند، مپندارید که مرده اند؛ بلکه آنان زنده و جاوید می باشند ولی شما درک نمی کنید. البتّه این حالت مختصّ کشته شدگان فی سبیل الله است، که در همه جا حاضر و ناظر خواهند بود. سپس در پایان افزود: شماها درباره ما اهل بیت رسالت و نبوّت چه تصوّراتی دارید و چه می اندیشید؟ گفتند: یا ابن رسول الله! ما به تو ایمان آوردیم و مطمئن شدیم که تو امام و خلیفه بر حقّ رسول الله (صلی الله علیه وآله) هستی. منابع 📖: 🔅بحارالانوار،جلد۴٣،صفحه٣٢٨، روایت٨. 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️▪️💛▪️◾ 💛الســــــــــلام علیــــکِ💛 ◾️یا امیرالمؤمنین (ع)◾️ 💛بر روح تمــــام شیعیان تیـــغ زدند 💛بر مردترین مرد جهــان تیـــغ زدند 💛خورشید به سینه، ماه برسر می‌زد 💛انگار به فرق آسمــــــان تیـــغ زدند 🏴شهادت امیرمؤمنان‌حضرت علی 🏴 🏴علیه السلام بر شما تسلیت باد🏴 🏴آجرک الله یاصاحب الزمان(عج) 🙏🙏💚💚 💚 @Mojezeh_Elaahi
📚  🔴   ذوالقرنين كه خداوند تبارك و تعالى در قرآن نام برده است:  قالوا يا ذاالقرنين ان ياجوج و ماجوج مفسدون فى الارض‏(1)  شيخ صدوق داستانى جالبى را حكايت مى‏كند كه ذوالقرنين با لشگر فراوانى از بيابان عبور مى‏كرد مردى را ديد مشغول نماز است و به عظمت ذوالقرنين توجهى نكرد ذوالقرنين از بزرگى روح او تعجب كرد پس از تمام شدن نمازش به او گفت: چگونه با ديدن بزرگى دستگاه من نترسيدى و به حال تو تغيير پيدا نشد.  عرضه داشت: با كسى مشغول مناجات بودم كه قدرت و لشگرش بينهايت است ترسيدم از او منصرف شوم و به تو متوجه گردم از عنايتش محروم گردم و ديگر دعايم را اجابت ننمايد.  ذوالقرنين فرمود: اگر همراه من بيايى تمام خواسته‏هايت را اجابت مى‏كنم پير مرد گفت: من حاضرم همه جا با تو باشم به شرط آن كه چهار چيز براى من ضمانت كنى:  اول: سلامتى كه دارم هيچ وقت مريض نشوم.  دوم: نعمتى كه دارم هميشه باشد زوال نداشته باشد.  سوم: قدرتى كه دارم پيرى در او ديده نشود.  چهارم: حياتى كه دارم مرگ نداشته باشد.  مرد گفت: پس من از كسى كه تمام امور در تحت قدرت او است دست بر نمى‏دارم و به شخص مثل خودم عاجز و محتاج است تكيه نمايم.  ذوالقرنين گفت: كدام مخلوق بر اينها توانا است  پير مرد گفت: پس من همراه آنم كه توانا است يعنى پيروى خدا مى‏روم(2). ايمان هر چه قوى باشد بخدا نزديكتر مى‏شود گناه از ضعف ايمان است انسانى هست براى هزار تومان يك دروغ مى‏گويد انسان ديگرى است براى ده هزار تومان يك دروغ مى‏گويد... اما شخصى هم پيدا مى ‏شود يك ميليون هم بدهيد بلكه ميليونها نفع داشته باشد خلاف نمى‏گويد و مخالف امر خدا انجام نمى‏دهد يعنى: امر خدا را مهمتر از همه چيز مى‏داند مثل: ابوذر (رضى الله عنه) كه درباره آن گفته شده آسمان سايه نيفكند و زمين سنگينى را برنداشته از ابوذر راستگوتر اين عمل نيست مگر ايمان در حد اعلاء نسبت بخداوند تبارك و تعالى. .  1- سوره 18 آيه 94  آمالى شيخ صدوق ص 170 💚 @Mojezeh_Elaahi
هدایت شده از نمونه تخفیفات | تبادل‌وتبلیغ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لاغری 5 تا 8 کیلو در ماه 😱 بدون عوارض جانبی گارانتی برگشت وجه در صورت عدم رضایت دارای مجوز رسمی از وزارت بهداشت 👨‍⚕️ 🔹 سفارش و مشاوره رایگان: ارسال عدد 15 به 10004573 🔹 🎁 به همراه هدیه ویژه
📚   🔴 سر و گوشش زیاد میجنبید. دخترخاله‌ی رجبعلی را میگویم، عاشق سینه چاک پسرخاله اش شده بود. عاشق پسرخاله‌ی جوان یک لا قبائی که کارگر ساده‌ی یک خیاطی بود و اندک درآمدی داشت و اندک جمالی و اندک آبروئی نزد مردم. بدجوری عاشقش شده بود. آنگونه که حاضر بود همه چیزش را بدهد و به عشقش واصل شود. رجبعلیِ معتقد و اهل رعایت حلال و حرام نیز چندان از این دخترخاله بدش نمی آمد، اما عاشق سینه‌چاکش هم نبود. دخترخاله‌ی عاشق مترصّد فرصتی بود تا به کامش برسد و رجبعلی را به گناه انداخته و نهایتاً به وصال او نائل شود. و این فرصت مهیا شد! آن هم در روزی که مادر رجبعلی غذای نذری پخته بود و مقداری از نذری را در ظرفی ریخته بود و به رجبعلی داده بود تا برای خاله اش ببرد. رجبعلی رسید به خانه‌ی خاله، در زد؛ صدای دخترخاله بلند شد: «کیه؟» و گفت: «منم، رجبعلی» و صدای دخترخاله را شنید که میگوید: «بیا داخل رجبعلی، خاله‌ات هم هست». رجبعلی وارد شد و سلام و علیکی با دخترخاله‌اش کرد و ناگهان متوجه شد که خبری از خاله نیست و دخترخاله در خانه تنهای تنهاست! تا به خودش آمد دید که پشت سرش درب خانه قفل شده و دخترخاله هم.... با خودش گفت: «رجبعلی! خدا می تواند تو را بارها و بارها امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن». پس تأملی کرد و به محضر خداوند عرضه داشت: «خدایا! من این گناه را به خاطر رضای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن» و توسط پنجره از آن خانه فرار کرد و برگشت به خانه‌ی خود تا استراحت کند. صبح از خواب بلند شد و از خانه به قصد مغازه خیاطی بیرون زد و با کمال تعجب دید خیابان پر از حیوانات اهلی و وحشی شده است!! آری! چشم برزخی رجبعلی در اثر چشم‌پوشی از یک گناهِ حاضر و آماده و به ظاهر لذیذ باز شده بود و این چشم‌پوشی، آغازی شد برای سیر و سلوک و صعود معنوی "شیخ رجبعلی خیاط" تا اینکه کسب کند مقامات عالیه معنوی را. چه اکسیر ارزنده ای است این قاعده!! برای عارف شدن، نیاز نیست به چهل-پنجاه سال چله گرفتن و ریاضت کشیدن و نخوردن این غذا و ننوشیدن آن آشامیدنی. نه اینکه اینها بی اثر باشند، نه! اما "اصل" چیز دیگری است. بیهوده نبود که مرحوم بهجت تأکید میفرمودند بر این نکته که: راه واقعی عرفان «ترک گناه» است. کیمیای محبت  محمدی ری شهری 💚 @Mojezeh_Elaahi
چند ثانیه به این متن فکر کن! "امیدوارم هر جا که میروی؛ یک نفر مثل خودت سر راهت باشد" بنگر که برای تو دعاست یا نفرین...!!! 💚 @Mojezeh_Elaahi
⚡️ مي گويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد ، تا بداني که نمي شود به عبادتت ، به تقربت و به جايگاهت اطمينان کنی! خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو هماني که هستی بمانی ، نداده است شايد به همين دليل است که سفارش شده وقتی حال خوبی داری و مي خواهي دعا کني ، يادت نرود عافيت و عاقبت بخيری بطلبی پس به خوب بودنت مغرور نشو که شيطان روزی مقرّب درگاه الهی بود ‌‎‌‌ 💚 @Mojezeh_Elaahi
🐯🐆 ⚫️ در یوزپلنگ نوار سیاه رنگی از گوشه چشم تا دهان امتداد می‌یابد که به «خط اشک» معروف است. 🌞 این خط با جذب نور خورشید از انعکاس نور جلوگیری می‌کند و با کم کردن زنندگی نور خورشید، درست مانند عینک آفتابی، از چشمان یوزپلنگ محافظت می‌کند . ☀️ الله اکبر 🧡 💚 @Mojezeh_Elaahi
📖قرآن در چند جا می فرماید : کُلوا یعنی بخورید، اما هر جا فرموده کلوا به دنبالش یک مسئو لیتی به عهده ما گذاشته : جایی میفرماید : کلوا...در ادامه میفرماید : واشکروا خوردی شکر کن جایی میفرماید : کلوا... در ادامه میفرماید : اطعموا خودت خوردی به دیگران هم ببخش جایی میفرماید : کلوا...در ادامه میفرماید : انفقوا بخور و انفاق کن جایی میفرماید : کلوا... درادامه میفرماید : واعملوا صالحا خوردی نیرو گرفتی، کار نیکی انجام بده جایی میفرماید : کلوا... در ادامه میفرماید : ولا تسرفوا خوردی اسراف نکن جایی میفرماید : کلوا... در ادامه میفرماید : لاتطغوا خوردی بد مستی نکن پس شمایی که به این چیزا اعتقاد داری!توجه کنید فقط بخور بخور نیست بلکه با هر خوردنی مسئولیتی هست 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌿شب قدر شب بیدار شدن است نه بیدار ماندن ❤️امام علی(ع): از روزی که حق برای من نمایان شد هرگز دچار تردید نشدم. 📚نهج البلاغه 💚 @Mojezeh_Elaahi
📔 روزی حضرت موسی به خداوند عرض کرد: ای خدای دانا وتوانا! حکمت این کار چیست که موجودات را می‌آفرینی و باز همه را خراب می‌کنی؟ چرا موجودات نر و ماده زیبا و جذاب می‌آفرینی و بعد همه را نابود می‌کنی؟ خداوند فرمود: ای موسی! می‌دانم که تو می‌خواهی راز و حکمت افعال ما را بدانی و از سرّ تداوم آفرینش آگاه شوی. و مردم را از آن آگاه کنی. تو پیامبری و جواب این سوال را می‌دانی. این سوال از علم برمی‌خیزد. هم سوال از علم بر می‌خیزد هم جواب. هم گمراهی از علم ناشی می‌شود هم هدایت و نجات. همچنانکه دوستی و دشمنی از آشنایی برمی‌خیزد. آنگاه خداوند فرمود: ای موسی برای اینکه به جواب سوالت برسی، بذر گندم در زمین بکار. و صبر کن تا خوشه شود. موسی بذرها را کاشت و گندمهایش رسید و خوشه شد. داسی برداشت و مشغول درو کردن شد. ندایی از جانب خداوند رسید که ای موسی! تو که کاشتی و پرورش دادی پس چرا خوشه‌ها را می‌بری؟ موسی جواب داد: پروردگارا! در این خوشه‌ها، گندم سودمند و مفید پنهان است و درست نیست که دانه‌های گندم در میان کاه بماند، عقل سلیم حکم می‌کند که گندم ها را از کاه باید جدا کنیم. خداوند فرمود: این دانش را از چه کسی آموختی که با آن یک خرمن گندم فراهم کردی؟ موسی گفت: ای خدای بزرگ! تو به من قدرت شناخت و درک عطا فرموده‌ای. خداوند فرمود: پس چگونه تو قوه شناخت داری و من ندارم؟ در تن خلایق روح های پاک هست، روح های تیره و سیاه هم هست. همانطور که باید گندم را از کاه جدا کرد باید نیکان را از بدان جدا کرد. خلایق جهان را برای آن می‌آفرینم که گنج حکمت های نهان الهی آشکار شود. ✨ خداوند گوهر پنهان خود را با آفرینش انسان و جهان آشکار کرد پس ای انسان تو هم گوهر پنهان جان خود را نمایان کن. 📔 💚 @Mojezeh_Elaahi
▪️مردی نزد امیرالمومنین علی (ع) آمده و گفت: از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سوال از شما بپرسم: ۱.چه چیز «از آسمان عظیم تر» است؟ ۲.چه چیز «از زمین پهناورتر» است؟ ۳.چه چیز «از کودک یتیم ناتوان تر» است؟ ۴.چه چیز «از آتش داغ تر» است؟ ۵. چه چیز «از زمهریر سردتر» است؟ ۶. چه چیز «از دریا بی نیازتر» است؟ ۷. چه چیز «از سنگ سخت تر» است؟ ▫️امام علی (ع) در پاسخ به این هفت سوال فرمودند : ۱. «تهمت به ناحق» از آسمان عظیم ترست. ۲. «حق» از زمین وسیع تر است. ۳. فرد«سخن چین» ، ازکودکی یتیم ضعیف تر است. ۴. «آز و طمع» از آتش داغ تر است. ۵.«حاجت بردن به نزد بخیل» از زمهریر سردتر است. ۶. بدن شخص با «قناعت» از دریا بی نیازتر است. ۷. «قلب کافر» از سنگ سخت تر است. ▪️ایام سوگواری و ضربت خوردن مولای متقیان امام علی (ع) تسلیت باد🏴 💚 @Mojezeh_Elaahi
‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ ⚫️وصیت نامه مولا علی⚫️ کنار من صدف دیده پر گهر نکنید به پیش چشم یتیمان پدر پدر نکنید توان دیدن اشک یتیم در من نیست نثار خرمن جان علی شرر نکنید اگر چه قاتل من سخت کرده بی مهری به چشم خشم به مهمان من نظر نکنید اگر چه بال و پر کودکان کوفه شکست شما چو مرغ، سر خود به زیر پر نکنید از آن خرابه که شبها گذرگه من بود بدون سفره ی خرما و نان گذر نکنید.. به پیرمرد جذامی سلام من ببرید ولی ز مرگ من او را شما خبر نکنید ز کوچه ای که گرفتند راه مادرتان تمام عمر، شما هم، چو من گذر نکنید🏴 💚 @Mojezeh_Elaahi
. مرحـوم حاج اسماعیل دولابی میفرمـود ما مثـل بـچـه ای هستيـم كه پـدرش دسـت او را گرفـتـه است تا به جايی ببـرد و در طول مسير از بازاری می كنند بچه شيفته ويترين مغازه هـا می شـود و دسـت پدر را رها می كند و در گم میشود وقتی هـم متوجه می شـود كه ديگر پـدر را نمی بينـد ، گمـان می كنـد پدرش گم شـده اسـت ، در حالی كه در واقع خودش گم شده است و اولياء ، پدران خلقند و دست خلائق را می گيرند تا آنهـا را به سلامت از بازار دنيـا عبور دهند غالـب خلائـق ، شيفتـه متاع هـای دنيـا شده اند. امـام زمـان عجـل الله تعالی فرجـه الشريـف هـم گـم و غائـب نشـده اسـت ، مـا گـم و گشتـه ايم 💚 @Mojezeh_Elaahi