eitaa logo
داستان و حکایت | روایت پند حدیث معجزه الهی قرآنی اسلامی
912 دنبال‌کننده
75 عکس
104 ویدیو
0 فایل
🕊به نام الله 💚مبلغ سبک زندگےاسلامےباشیم💚 🌷زندگی بدون طعم گناه🌷 -------♥️------- . 💚 لطفا کپی باذکر صلوات🙏🌹 . .
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️دو چشم بی رمق وا کن پدر جان ▪️غم ما را تماشا کن پدر جان ▪️همه پشت و پناه ما تو هستی ▪️نظر بر حال زهرا کن پدر جان 🏴رحلت نبی اکرم (ص) ، ▪️و شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد🏴 💚 @Mojezeh_Elaahi
ماه صفر برفت و عزای مصطفی شد مسموم زهر کینه امام مجتبی شد مدینه شور و شین است خونین دلِ حسین است گرم عزا ملائک در سوگ مصطفایند ارض و سما به گریه از داغ مجتبایند (ص)🥀 (ع)🥀 🏴🏴🏴 💚 @Mojezeh_Elaahi
⭕️ داستان واقعی 👈 امام زمان فرمودند زیارت کربلایِ تو قبول نشد! ▫️ بار و بندیلش را بست و زد به دل جاده برای زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام،با پای پیاده،مثل همین زائران اربعین خودمان، اسمش حاج حسن بود، حاج حسن خیّر، به عتبات رسید و یک دل سیر زیارت کرد،کاظمین، سامرا، کربلا،در مسیر بازگشت نه اینکه پیاده می آمد مسیر را، از خستگی خوابش برد... 🔰 خواب امام زمان ارواحنافداه را دید،برای دستبوسی رفت خدمت حضرت لبخند ، آقا سوال کردند: «کجا بودی و به کجا می روی؟» جواب داد کربلا بودم و به شهر خودم باز می گردم، امام زمان ارواحنافداه فرمودند : «این چه کربلایی است که مقبول نیافتاده؟! » 🔵 رنگ از رخسارش پرید، پرسید چرا زیارتم قبول نشده جانم بقربانتان؟ آقا فرمودند : «به حرم رفتی و برای ظهور ما دعا نکردی!، مگر نه اینکه من منتقم خون جدِ مظلومم حسین بن علی علیه السلام هستم؟» از خواب پرید و به کربلا برگشت... 🔹حاج حسن زیارت ش قبول نشد، دعای فرج را نخوانده بود و دست خالی از زیر قبة الحسین باز گشته بود ذکرِ تعجیل فرج رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی بشود ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 نتیجه قطع رابطه با خویشاوندان امام صادق علیه السلام ، پسرعمویی داشتند به نام "حسن افطس" که به امام صادق توهین می کرد و حتی یکبار با خنجری بزرگ به امام صادق حمله کرده بود. هنگامی که امام صادق علیه السلام در بستر شهادت قرار گرفت ، وصیت نمود هفتاد دینار به حسن افطس بدهند . یکی از اطرافیان به امام اعتراض کرد : "چگونه چنین وصیتی می کنید در حالی که او به شما حمله کرد و قصد جان شما را داشت ؟" امام صادق علیه السلام در جواب فرمود: "عطر مطبوع بهشت ازفاصله ای به مسافت دو هزار سال هم به مشام می رسد ، اما دو نفر نمی توانند بوی بهشت را استشمام کنند :کسی که عاق والدین شده ، و کسی که با خویشاوندانش قطع رابطه کرده است. آیا نمی خواهید مشمول آیه ۲۱ سوره رعد باشیم : «الَّذينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ »"صاحبان اندیشه کسانی اند که پیوندهایی را که خداوند به برقراری آن امر کرده برقرار می کنند و از پروردگارشان و از سختی حساب بیم دارند" 📚بحارالانوارج ۴۷ص۲۷۶ ‌ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.. همه دانند که ایران سر و سامان دارد تکیه بر پرچم سلطان خراسان دارد🕌 "السلام‌علیک‌یا‌شمس‌الشموس" .
زائر شدم نسیم، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب، کناره پنجره فولاد مادرم آن قدر گریه کرد، شفای مرا گرفت یک پارچه‌ای گره زد و تا سال‌های بعد سهمیۀ امام رضای مرا گرفت صحن تو، آسمان تو، گنبد طلای تو حتی مجال کرب و بلای مرا گرفت ایمان نداشتم که ضمانت کنی مرا تا اینکه آهو آمد و جای مرا گرفت ای دستگیر صبح قیامت! سرم فدات التماس دعا🙏 عرض تسلیت و تعزیت ایام شهادت ولی نعمت مان امام رضا علیه السلام.   •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌💚 @Mojezeh_Elaahi
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 📖 معلم بی‌توجه و شعر بنی‌آدم ✍️معلم اسم دانش‌آموز را صدا زد. دانش‌آموز آرام و مردد پای تخته رفت. معلم با صدایی محکم گفت: — «شعر بنی‌آدم را بخوان.» دانش‌آموز نفس عمیقی کشید و شروع کرد: ✍ بنی‌آدم اعضای یکدیگرند ✍ که در آفرینش ز یک گوهرند هنوز جمله تمام نشده بود که سکوت کرد. معلم با تعجب اخم کرد: — «چرا ادامه نمی‌دهی؟ بقیه‌اش را بخوان!» دانش‌آموز کمی مکث کرد، سپس با صدایی آرام گفت: — «یادم نمی‌آید...» معلم با ناراحتی سر تکان داد:. — «یعنی چه؟! این شعر ساده را هم نتوانستی حفظ کنی؟!» دانش‌آموز سرش را پایین انداخت و با صدایی لرزان گفت: — «مشکل داشتم... مادرم مریض است و گوشه‌ی خانه افتاده. پدرم سخت کار می‌کند، اما مخارج درمانش زیاد است. من باید کارهای خانه را انجام دهم و هوای خواهر و برادرهایم را هم داشته باشم… ببخشید.» معلم بی‌تفاوت شانه بالا انداخت: — «ببخشید؟ همین؟ مشکل داری که داری! باید شعر را حفظ می‌کردی. مشکلات تو به من مربوط نمی‌شود!» لحظه‌ای سکوت در کلاس حکم‌فرما شد. دانش‌آموز چشمانش را بست، نفس عمیقی کشید و آرام ادامه‌ی شعر را خواند: ✍ تو کز محنت دیگران بی‌غمی ✍ نشاید که نامت نهند آدمی! کلاس در سکوت فرو رفت… معلم دیگر حرفی نزد 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔆سبب نزول عذاب نخستين كسى كه پيمانه و ترازو را براى مردم ساخت حضرت شعيب پيامبر صلى الله عليه و آله بود. قومش پس از مدتى شروع به كم فروشى نمودند. با اينكه به خداى جهان كافر بودند و پيامبر را تكذيب مى كردند گناهى تازه بر افعال شنيع آنها افزوده شد. كالا و اجناس را براى خود كامل وزن مى كردند و براى مشتريان كم فروشى و تقلب را روا داشتند. زندگى آنها فراخ بود تا آنكه پادشاه آنان به آنها دستور احتكار و كم فروشى را داد. شعيب پادشاه و مردم را نصيحت كرد ولى فايده اى نداشت ، و به دستور پادشاه شعيب و طرفدارانش را از شهر بيرون كردند. عذاب بر آنها نازل شد و آن زلزله و سايه آتشبار بود و اين به معنى گرماى بسيار سخت كه از سايه خانه و آب هم كسى نمى توانست جان سالم به در برد. پس از آن ابرى جمع شد و نسيم خنكى وزيدن گرفت و مردم در زير آن قطعه ابر گرد آمدند تا از گرما رهائى يابند. چون همگى در سايه ابر جمع شدند شراره هاى آتش از ابر باريد و زمين هم در زير پايشان لرزيد و همگى در هم پيچيد و سوختند. مدت اين عذاب را نه روز نوشته اند. و شامل هواى گرم ، آبهاى داغ و زمين لرزه بود. قوم شعيب در شهر مدين ساكن بودند، و عذاب اهل آن شهر را در بر گرفت . 📚 تاريخ انبياء 2/34. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 💚 @Mojezeh_Elaahi
. ☯️هیچ‌وقت عوض نشو رفتم توی مغازه کامپیوتری گفتم: ببخشید این تبلت من یهویی خاموش شد مغازه‌د‌ار گفت: باشه یه نگاهی بهش می‌ندازم. ممکنه Lcd سوخته باشه. اگه سوخته بود عوضش کنم؟ گفتم بله لطفاً، خیلی احتیاج دارم گفت فردا بعد از ظهر بیایید تحویل بگیرین. با خودم گفتم خوب یه ۷۰۰ ۸۰۰ تومنی افتادم تو خرج و ‌روز بعدش رفتم و خلاصه تبلت رو سالم بهم تحویل داد. گفتم: هزینه‌ش چقدر میشه گفت: هیچی، چیز مهمی نبود فقط کابل فِلَتش شل شده بود، سفت کردم همین تشکر کردم و اومدم بیرون... نشستم تو ماشین ولی دلم طاقت نیاورد. می‌تونست هر هزینه‌ای رو به من اعلام کنه و منم خودم رو آماده کرده بودم... کنار پاساژ یک شیرینی فروشی بود. یک بسته شکلات گرفتم و دوباره رفتم پیشش. گذاشتم رو پیشخوان و بهش گفتم: *دنیا به آدم‌هایی مثل شما نیاز داره... لطفاً هیچ‌وقت عوض نشو* از بالای عینکش یه نگاهی بهم انداخت و متوجه موضوع شد. گفت؛ حرف پدرم رو بهم زدی که چند وقت پیش فوت شد اونم میگفت *همیشه خوب باش و عوض نشو حتی اگه همه بهت بدی کنن* در راه برگشت به این فکر می‌کردم که تغییر در آدم‌ها به تدریج اتفاق می‌افته. تنها چیزی که می‌تونه ما رو در مسیر درستکاری و امانت‌داری حفظ کنه یک جمله ساده از عزیزترین آدم زندگیمونه... *آدمِ خوب! هیچ وقت عوض نشو...* از هزاران، یکنفر اهل دل اند مابقی تندیسی از آب و گِل اَند 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- تموم شد 💔 با اجازه مادر سادات رخت عزای پسرش را نه از جان بلکه از تن در می‌آوریم و می‌گوییم : ای حسین (ع)‌ داغ تو تا ابد در سینه ما خواهد ماند...🖤 امیدوارم که سالِ دیگه هم زنده باشیم‌ و محرم و کربلای ِ اربابُ ببینیم 💚 @Mojezeh_Elaahi