#یادداشت_روز_قدس
#تسلیم_مقاومت
وقتی برخی چای میخورند، آنچنان به فکر فرو میروند که برای نسل جدید به صورت طنز درآمده است.
میگویند؛ ایشان در حال چای خوردن کانّه در فکر غرق شدن کشتی خود میباشد.
ولی این نوع چای خوردن مشابه چای خوردن فلسطینیان بعد از غصب سرزمین شان توسط اسرائیل غاصب میباشد.
وقتی که مردم از ترس کشته شدن از سرزمین شان متواری و به اردوگاهها پناهنده شدند.
این مردم زندگی سختی را تحمل کردند. این ها وقتی که در قهوهخانه مینشستند به فکر فرو میرفتند.
در وقت چای خوردن یا قلیون کشیدن نعلبکی چای یا نی قلیون، کنار لب جا خشک میکرد. صاحب آن دقایقی به فکر فرو میرفت و میگفت:
ای کاش هزینه مقاومت را به جان دل میخریدم تا این ذلت و خواری اسارت را نداشتم.
فکر میکرد در کنار سرزمینش اگر دفاع میکرد و میکشت و کشته میشد به این ذلت و خواری، فقر و نداری و بی مسکنی دچار نمیشد.
موقع چای خوردن فکر میکند چرا مقاومت نکرد!!؟
چرا ترس در دل دشمن ایجاد نکرد!؟
چرا ایستادگی نکرد!!؟
چرا دشمن را از سرزمینش اخراج نکرد!!؟
فکر میکند اینجا چای خوردن ندارد.
در زمانی که در ذلت و خواری زندگی میکند در چادری بدون آب و برق، در سرما و گرما، دور از وطن، غریب و در جایی که تشییع کنندهای ندارد و به خاک سپرده خواهد شد، چای خوردن ندارد.
او در هنگام چای خوردن فکر میکند هزینه مقاومت خیلی کمتر از هزینه فرار و تسلیم است.
او در وقت چای خوردن می گوید:
چرا مقاومت نکردیم، چرا اسم مان مانند سنوار و محمد ضیف بر فراز سرزمینم به اهتزاز در نمیآید؟
چرا اسمم گم خواهد شد!؟
او چای را با تفکر میخورد که چرا ترک فعل کردیم، بله؛ چرا ترک فعل کرد!!؟
#اثر_علی_اصغر_مجتهدزاده
#یادداشت_روز_قدس
#تسلیم_مقاومت
وقتی برخی چای میخورند، آنچنان به فکر فرو میروند که برای نسل جدید به صورت طنز درآمده است.
میگویند؛ ایشان در حال چای خوردن کانّه در فکر غرق شدن کشتی خود میباشد.
ولی این نوع چای خوردن مشابه چای خوردن فلسطینیان بعد از غصب سرزمین شان توسط اسرائیل غاصب میباشد.
وقتی که مردم از ترس کشته شدن از سرزمین شان متواری و به اردوگاهها پناهنده شدند.
این مردم زندگی سختی را تحمل کردند. این ها وقتی که در قهوهخانه مینشستند به فکر فرو میرفتند.
در وقت چای خوردن یا قلیون کشیدن نعلبکی چای یا نی قلیون، کنار لب جا خشک میکرد. صاحب آن دقایقی به فکر فرو میرفت و میگفت:
ای کاش هزینه مقاومت را به جان دل میخریدم تا این ذلت و خواری اسارت را نداشتم.
فکر میکرد در کنار سرزمینش اگر دفاع میکرد و میکشت و کشته میشد به این ذلت و خواری، فقر و نداری و بی مسکنی دچار نمیشد.
موقع چای خوردن فکر میکند چرا مقاومت نکرد!!؟
چرا ترس در دل دشمن ایجاد نکرد!؟
چرا ایستادگی نکرد!!؟
چرا دشمن را از سرزمینش اخراج نکرد!!؟
فکر میکند اینجا چای خوردن ندارد.
در زمانی که در ذلت و خواری زندگی میکند در چادری بدون آب و برق، در سرما و گرما، دور از وطن، غریب و در جایی که تشییع کنندهای ندارد و به خاک سپرده خواهد شد، چای خوردن ندارد.
او در هنگام چای خوردن فکر میکند هزینه مقاومت خیلی کمتر از هزینه فرار و تسلیم است.
او در وقت چای خوردن می گوید:
چرا مقاومت نکردیم، چرا اسم مان مانند سنوار و محمد ضیف بر فراز سرزمینم به اهتزاز در نمیآید؟
چرا ترک فعل کردیم!!؟
#اثر_علی_اصغر_مجتهدزاده