eitaa logo
مخاطب خاص خداست❤
306 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
29 فایل
🌸آرامش‌نه‌عاشق‌بودن‌است نه‌گرفتن‌دستهایی‌ که‌رهاست‌میکند آرامش حضور خـُـ❤️ــداستـ‌ وقتی‌دراوج‌نبودن‌ها‌نابودت‌نمی‌کند.. ❄️أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج❄ 👤خادم ڪانال:اگربرای‌خداست‌بگذارگمنام‌بمانم
مشاهده در ایتا
دانلود
صاحب الزمان گم کرده ام: 💙🍃🦋 🍃🍁 🦋 شخصی در یکی از مناطق کویری زندگی میکرد. چاهی داشت پر از آب زلال. زندگیش به راحتی میگذشت با وجود اینکه در همچین منطقه ای زندگی میکرد. بقیه اهالی صحرا به علت کمبود آب همیشه دچار مشکل بودند اما او خیالش راحت بود که یک چاه آب خشک نشدنی دارد. یک روز به صورت اتفاقی سنگ کوچکی از دستش داخل آب افتاد صدای سقوط سنگریزه برایش دلنشین بود اما میترسید که برای چاه آب مشکلی پیش بیاید. چند روزی گذشت و دلش برای آن صدا تنگ شد. از روی کنجکاوی اینبار خودش سنگ ریزه ای رو داخل چاه انداخت کم کم با صدای چاه انس گرفت و اطمینان داشت با این سنگ ریزه ها چاه به مشکلی بر نمیخورد. مدتی گذشت و کار هر روزه مرد بازی با چاه بود. تا اینکه سنگ ریزه های کوچک روی هم تلمبار شدند و چاه بسته شد. دیگر نه صدایی از چاه شنیده میشد و نه آبی در کار بود. مطمئن باشید تکرار اشتباهات کوچک و اصرار بر آنها به شکست بزرگی ختم خواهد شد.. 🦋  ➢ 🍃🍁 مامنتظران حضرت مهدی عجل الله هستیم 💚 @mahdavit313 💙🍃🦋
به نام خدا ☘ 💐 🌱 💐 🌱 💐 🌴 💐 🌳 💐 🍀 💐 ☘ 💐 بز را به پای خودش می‌آویزند، میش را به پای خودش هارون‌الرشید مردی بود ظالم و اذیت و آزارش به مردم زیاد. به همین جهت بهلول از كارهای او خیلی ناراحت بود و گاهی نمی‌شد كه كسی خنده او را ببیند. یك روز هارون علت ناراحتی او را پرسید ولی بهلول جواب نداد تا اینكه هارون شخصی را انتخاب كرد و به او گفت: «پشت سر بهلول بدون اینكه متوجه شود راه برو و اگر خنده او را دیدی بیا به من بگو و صد درهم از من جایزه بگیر». آن شخص تا چند روز همه جا ناظر كارهای بهلول بود ولی نتوانست خنده او را ببیند تا اینكه یك روز بهلول دم دكان قصابی ایستاد و خیره‌خیره داخل دكان را تماشا كرد. درضمن نگاه كردن لبخندی بر روی لبش نشست. مرد فوری به حضور هارون رفت و هرچه دیده بود بیان كرد. هارون بهلول را خواست و گفت: «علت خنده تو در دكان قصابی چه بود؟» بهلول جواب داد: «من خیلی نگران بودم كه روزی با این كارهایی كه تو می‌كنی مرا هم به آتش خودت بسوزانی ولی حالا فهمیدم كه ـ بز را به پای خودش می‌آویزند، میش را به پای خودش». ☘ 💐 🌴 💐 ☘ مامنتظـران حضرت مهدے عجل الله هستیم 💚 @mahdavit313 💐 💐💐💐💐💐💐💐💐💐🌴
به نام خدا 💚 💚 ❤️ 💜 💙🍃🦋 🍃🍁 🦋 شخصی در یکی از مناطق کویری زندگی میکرد. چاهی داشت پر از آب زلال. زندگیش به راحتی میگذشت با وجود اینکه در همچین منطقه ای زندگی میکرد. بقیه اهالی صحرا به علت کمبود آب همیشه دچار مشکل بودند اما او خیالش راحت بود که یک چاه آب خشک نشدنی دارد. یک روز به صورت اتفاقی سنگ کوچکی از دستش داخل آب افتاد صدای سقوط سنگریزه برایش دلنشین بود اما میترسید که برای چاه آب مشکلی پیش بیاید. چند روزی گذشت و دلش برای آن صدا تنگ شد. از روی کنجکاوی اینبار خودش سنگ ریزه ای رو داخل چاه انداخت کم کم با صدای چاه انس گرفت و اطمینان داشت با این سنگ ریزه ها چاه به مشکلی بر نمیخورد. مدتی گذشت و کار هر روزه مرد بازی با چاه بود. تا اینکه سنگ ریزه های کوچک روی هم تلمبار شدند و چاه بسته شد. دیگر نه صدایی از چاه شنیده میشد و نه آبی در کار بود. مطمئن باشید تکرار اشتباهات کوچک و اصرار بر آنها به شکست بزرگی ختم خواهد شد.. 💚 🧡 ❤️ 💜 💜 مامنتظـران حضرت مهدے عجل الله هستیم 💚 @mahdavit313 💜 💜 💜💓💓💓💓☘☘☘☘