#شهید_حسن_طاهری.
#شهیدان_زنده_اند.
⚫️یک شب در خانه هیئت داشتیم.
عصر همان روز، پدر شهید کمی استراحت کرد. بعد با نگرانی از خواب پرید. فهمیدم خواب دیده.👀 ایشان کمی به اطراف نگاه کرد و گفت: الان حسن اینجا بود.🤔 بهش گفتم: حسن جان امشب هیئت داریم، شما تشریف دارید؟
حسن گفت: نه، امشب باید برم پیش فلانی که یکی از همسایگان قدیم است. حسن ادامه داد: امروز از دنیا رفته و امشب شب، شب اول قبر اوست. این شخص حقی گردن من داردکه باید امشب پیش اوباشم. پدر با تعجب گفت: آن کس که حسن میگفت اهل مذهب و دین و... نبود.😔 برای همین بهش گفتم: حسن جان این آدمی که میگویی اهل دین نبود، چه حقی به گردن تو دارد!؟🙄
حسن لبخندی زد و گفت: روز تشییع جنازه من، هوا بسیار گرم بود. همراه پیکر من، از مسجد به سمت منزل آمدهاند، این آقا در جلوی خانهاش ایستاده بود و به جمعیت نگاه کرد. ☀️وقتی گرمای هوا و تشنگی مردم را دید، یک شیلنگ آب از خانه اش به بیرون کشید و با یک سینی و چند لیوان به تشعییع کنندگان پیکر من آب داد همین قدر بگردن من حق پیدا کرده. 🌹
پدر حسن بعد از اینکه این حرف را زد، از جا بلند شد و گفت: 🧐باید بروم و ببینم خواب من راست بوده یا نه منزل آنها در محله دیگری است، باید بروم به آنجا ببینم فلانی واقعاً فوت کرده؟!
پدر رفت و ساعتی بعدبرگشت. گفت: بله، وارد محله آنها که شدم، حجله اش رادیدم. اوهمین امروز تشعییع شده بود...
#MA
@moltekanal
#شهید_حسن_طاهری.
#شهیدان_زنده_اند.
⚫️یک شب در خانه هیئت داشتیم.
عصر همان روز، پدر شهید کمی استراحت کرد. بعد با نگرانی از خواب پرید. فهمیدم خواب دیده.👀 ایشان کمی به اطراف نگاه کرد و گفت: الان حسن اینجا بود.🤔 بهش گفتم: حسن جان امشب هیئت داریم، شما تشریف دارید؟
حسن گفت: نه، امشب باید برم پیش فلانی که یکی از همسایگان قدیم است. حسن ادامه داد: امروز از دنیا رفته و امشب شب، شب اول قبر اوست. این شخص حقی گردن من داردکه باید امشب پیش اوباشم. پدر با تعجب گفت: آن کس که حسن میگفت اهل مذهب و دین و... نبود.😔 برای همین بهش گفتم: حسن جان این آدمی که میگویی اهل دین نبود، چه حقی به گردن تو دارد!؟🙄
حسن لبخندی زد و گفت: روز تشییع جنازه من، هوا بسیار گرم بود. همراه پیکر من، از مسجد به سمت منزل آمدهاند، این آقا در جلوی خانهاش ایستاده بود و به جمعیت نگاه کرد. ☀️وقتی گرمای هوا و تشنگی مردم را دید، یک شیلنگ آب از خانه اش به بیرون کشید و با یک سینی و چند لیوان به تشعییع کنندگان پیکر من آب داد همین قدر بگردن من حق پیدا کرده. 🌹
پدر حسن بعد از اینکه این حرف را زد، از جا بلند شد و گفت: 🧐باید بروم و ببینم خواب من راست بوده یا نه منزل آنها در محله دیگری است، باید بروم به آنجا ببینم فلانی واقعاً فوت کرده؟!
پدر رفت و ساعتی بعدبرگشت. گفت: بله، وارد محله آنها که شدم، حجله اش رادیدم. اوهمین امروز تشعییع شده بود...
#MA
@moltekanal
#شهیدان_زنده_اند.
🕊چند روز پس از شهادت حسن و صبح روز تاسوعا مشاهده کردیم🕊 که چند کبوتر زیبا به منزل ما آمدند. و عجیب اینکه به هیچ عنوان دانه و یا غذایی هم نخوردند و تا شب چهلم در منزل شهید ماندند! بعضی اوقات به آسمان پرواز می کردند و از دیده ها محوشدند و بعد از چند ساعت و می آمدند.🙄🤔 برخی گفتندکه شهید اینگونه به منزله خود سر می زند. باور نمی کردم تا اینکه سندی از نوشته های علامه طباطبایی، مفسر بزرگ تفسیر المیزان در کتاب حیات پس از مرگ در صفحه ۴۵ دیدم که برایم جالب بود:
((در کافی از اسحاق بن عمارنقل شده است که از ابی الحسن اول(علیه السلام) پرسیدم آیا شخصی که از دنیا رفته، خانواده خویش را دیدار میکند یا نه؟ حضرت فرمود: آری.
❤️سپس پرسیدم چند وقت به چند وقت؟ حضرت فرمود: بنا به منزلتی که نزد خدا دارد هر هفته، هر ماه یا هر سال بعد پرسیدم به چه شکلی نزد خانوادهاش حضور می یابد؟
پاسخ دادند: به صورت پرنده ای که بر دیوار منزل فرود می آید و بر آنان مشرف می گردد.))🌹
#MA
@moltekanal