میگفت دم دمای اربعینه
همه دل دل میزنن برن کربلا
ولی ببین اگہ نرفتی ام نرفتیا🚶🏾♂
رقیه ام نرفت🙂
رقیه ام تو خرابہ ها جا موند:)
#تلنگرانه
#خادم_امام_رضا
#اربعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امان از دل زینب🥀💔
اللهم عجل لولیک الفرج بحق الزینب(س)✨
#جانم_بی_بی_جان 😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من عاشق چشمان تو هستم....❤️
سلام بدلیل درخواست هایی که داشتین
گفتین که دارین فعلا داستان شهید حججی رو میخونین بنده صبر کردم تا شما اون رو تموم کنید❤️
بعد داستان شهید دانشگر رو شروع میکنم
🧡❤️🧡❤️🧡❤️🧡❤️
❤️🧡❤️🧡❤️🧡❤️
🧡❤️🧡❤️🧡❤️
❤️🧡❤️🧡❤️
🧡❤️🧡❤️
❤️🧡❤️
🧡❤️
❤️
آخرین نماز درحلب🧡
بخش1⃣اهمیت به یک مستحب مؤکد
پارت1⃣
باغچه ای درحیاط خانه ی ما بود که سرسبزی درخت اناروانگور بر طراوت آن می افزود.
دراواخر فروردین هرسال شکفته شدن گل محمدی ویاس فضای حیاط فضای خانه را عطراگین میکرد.
یک تخت چوبی کنار حیاط گذاشته بودم که گاه گاهی برای تنوع و تفریح، گوشه حیاط می نشستم و مطالعه می کردم.
عصر ها که میشد چای را آماده میکردیم وخانوادگی اطراف تخت می نشستیم و می نوشیدیم.
صدای جیک جیک گنجشکان و کبوترانی که روی درخت انار بودند، یک آهنگ روح نواز همراه با شور و شادی خاصی درفضا به وجود می آورد. درگوشه حیاط ته مانده نان های ریز سفره ریخته میشد. تعدادی از گنجشک ها برای برچیدن و خوردن نان ها به این سو و آن سوی حیاط می پریدند. می رفتند و دوباره بر می گشتند. آن زمان عباس سوم یا چهارم ابتدایی بود گاهی به حیاط می آمد و روی تخت می نشست. ازفضای دلپذیر حیاط خوشش می آمد و تکالیفش را در حیاط انجام می داد
یک روز به ذهنم خطور کرد که عباس از هوش و استعداد خوبی برخوردار است. در سنین کودکی ظرفیت رشد و بالندگی رادر او بارها دیده بودم. مناسب است وقتی به حیاط می آید، نصیحتی به او بکنم تا با شکوفایی طبیعت، شاهد شکوفایی رشد و ترقی او باشم.
روزها و شب ها درفکر بودم که چه بگویم. گاهی مطلبی را در ذهن پرورش میدادم و تصمیم میگرفتم به او بگویم؛ ولی بعد می دیدم او هنوز نوجوان است و باید نکته ای بگویم که از پس آن کار بر آید. وباعث نشود زده و ناامید شود.
دنبال فرصتی مناسبی بودم. یک روز که هوای هوای معتدل بهاری بود، برای مطالعه، بعد از شهر به حیاط رفتم. لحظاتی بعد هم عباس امد و کنار من روی تخت نشست و مشغول انجام تکالیف مدرسه اش شد. بعد از گذشت نیم ساعتی به آرامی به عباس گفتم:( میخوام یه نصیحت بسیار مهمی بهت بکنم. اگر بهش عمل کنی، مثل این پرنده ها میتونی پرواز کنی و اوج بگیری.)
گفت:چه نصیحتی؟
_«چندروزی فکر کن ببین اگه به حرف من گوش می دی، بهت یگم»
_«خوب اون چیه؟»
گفتم:« چیزی که میخام بگم درتوانت هست. می تونی با اراده قوی انجامش بدی.»
یک هفته ای گذشت. یک روز روی تخت نشسته بودم، عباس آمد کنارم نشست و بی محابا گفت:«اون حرفی که میخواستی به من بگی چی بود؟»
متوجه شدم عطش دانستن او زیاد شده. گویا می خواهد همین امروز بداند و به آن عمل کند و اوج بگیرد.
دست روی شانه اش گذاشتم و گفتم:«حرف من یه جمله س:نماز اول وقت با جماعت.»
نماز پایه دین اسلام است، کلید بهشت، ووسیله ی سنجش اعمال انسان است. نماز سرود توحید و یکتا پرستی، و سر چشمه فضیلت و پاکی است. نماز راز و نیاز با خداوند متعال است. نماز نردبان ترقی انسان است. اگر انسان به نماز اول وقت پایبند باشد دیر یا زود آثار آن را در زندگی خودش می بیند. نماز خواندن واجب است، ولی نماز اول وقت مستحب است. انجام عمل مستحب، محبت و دوستی خدا با بندگان را به همراه دارد.
اگر عزت و لطف خاص خدا را می خواهی، آن را در نماز اول وقت جست و جو کن
گفتم:«آیت الله بهجت از استادش مرحوم آیت الله قاضی رحمته الله علیه نقل کرده است که«اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد، من را لعن کند»
یا جوانی محضر مرحوم حاج شیخ حسنعلی نخودکی رحمته الله علیه می رسد و می گوید یه حاجت مهم دارم. آن جوان حاجت های خود را بیان میکند. آیت الله نخودکی هر بار در جوابش میگویند:«نماز اول وقت با جماعت.» آن جوان گفته در فاصله سه سال به هرسه حاجتم رسیدم.»
برای خوندن ادامه رمان به کانالمون اضافه بشید😉👇
『@roman1401a 』
🕊شهیدعباس دانشگر۱۲🕊(یزد)
🧡❤️🧡❤️🧡❤️🧡❤️ ❤️🧡❤️🧡❤️🧡❤️ 🧡❤️🧡❤️🧡❤️ ❤️🧡❤️🧡❤️ 🧡❤️🧡❤️ ❤️🧡❤️ 🧡❤️ ❤️ آخرین نماز درحلب🧡 بخش1⃣اهمیت به یک
سلام دوستان بدلیل اوضاع نت نمیتونم ادامه رو بزارم
لطفا صبور باشید