eitaa logo
🕊شهیدعباس دانشگر۱۲🕊(یزد)
929 دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
5.6هزار ویدیو
341 فایل
﷽ کانال۱۲ کانون شهیدعباس دانشگر مشخصات‌شهید: 🍃تولد:۱۸/ ۰۲ /۱۳۷٢ 🍂شهادت:۲٠/ ۰۳ /۱۳۹۵ 🌹محل تولد:سمنان 🥀محل شهادت:سوریه لقب: جوان مومن انقلابی نام جهادی:کمیل خادم کانال: @Aramesh_15 برای آشنایی بیشتردرکانال زیرعضوشوید: @kanoon_shahiddaneshgar
مشاهده در ایتا
دانلود
‹.🙂💛.› 🕊 !'_آیا‌می‌ارزد در‌برابر‌ِمتاع‌ِزودگذر‌ِدنیا بھ‌عذابِ‌همیشگیِ‌آخرت مبتلا‌شوید..؟! -شهیدآوینـی 🌹🍃🌹🍃🌹 @montazeran_zohor_13💕
˹🌹  ⃟🕊˼ وصیت می‌کنم اسلام را ؛ در این برهه ك تداعی یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است ؛ تنها نگذارید... 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @montazeran_zohor_13💕
|📷🤍| - آراسته‌ظاهریم‌ باطن‌نه‌چنان القصه آنچه‌می‌نماییم‌ نِه‌ایم! @montazeran_zohor_13💕
جهان بدون علی رنگ و رویی ندارد (: 💛💚 @montazeran_zohor_13💕
الماعندھ حسين اخرتهـ لوين؟.. تالیتهـ یصیر والماڪو سوھ..💔' @montazeran_zohor_13💕
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ ✨ به جدیت میشه گفت این اثر آقاحسین طاهری رو حتی اگر غیرشیعه بشنوه به دلاور مرد شیعه افتخار می‌کنه! +سلام ما بر مولود کعبه✌️ @montazeran_zohor_13💕
مخترعِ‌دوربینِ‌عکـاسی‌اگـر‌میدانست‌ ساعت‌ها‌حرف‌زدن‌‌با‌یک‌عکسِ‌بی‌جان چه‌بر‌سر‌آدم‌مـے‌آورد . . . هیچ‌گاه‌دست‌به‌این‌چنین‌اختراعی‌نمی‌زد!:).... ... @montazeran_zohor_13💕
هدایت شده از .
{پارت سوم} هردوطرف جاده الموت دره های وحشتناکی دارد,شانسی ک اوردیم این بود وسط جاده زمین خورده بود. آن شب هم که بعد از کلی تاخیر به خانه امد همین وضعیت را داشت ,لباس های پاره,دست و پای خونی , این تصادف کردن ها صدایم را حسابی دراورده بود که چرا با اینکه حساسیت من را میداند,مواظب نیست. از روی حساسیتی که به حمید داشتم شروع کردم به دعوا کردن:«مگه روز رو از تو گرفته بودن؟ چرا شب اومدی؟ چرا رعایت نمیکنی؟ این موتورو باید بندازم اشغالی...» از بس از این تصادف ها دیده بودم چشمم ترسیده بود ,به حدی حساس شده بودم که در این شرایط یکی میخاست من را ارام کند و برایم اب قند درست کند. حمید لباس های خونی و پاره پوره را عوض کرد و تا شب خوابید ولی شب کمردردعجیبی گرفت,چشم روی چشم نمیزاشت,تا صبح حمید رو پاشویه کردم دستمال خیس روی پیشانیش گذاشتم و بالای سرش قران میخواندم. وقتی دید تا صبح بالای سرش بودم گفت:«مهر مادری شنیده بودم ولی مهر همسری نشنیده بودم که با چشم خودم دارم میبینم اگه یه روز مسابقه مهربونی برگزار بشه تو نفر اول میشی خانومم» صبح زود حاضر شدیم رفتیم بیمارستان بعد از گرفتن عکس از کمرش فهمیدیم دیسک پیدا کرده،دکتر ده روز استراحت مطلق نوشت، باید رعایت میکرد تا بهترشود. یک روز که برای استراحت در خونه مانده بود همه فهمیده بودند از در و دیوار خانه مهمان می امد. یه لحظه خانه خالی نمیشد.دوست فامیل همسایه و ... تو دعوت شده ی امام زمانی😍 ♥️⛓|@SHAHIDMM |⛓♥️
هدایت شده از .
⛓💞بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم💞⛓ پارت گزاری داستان ها ی کانال به شرح زیر است : شنبه_یک شنبه «سه_دقیقه_در_قیامت» دوشنبه_جمعه «عشق_یعنی_اشنایی_باخدا» اگر داستان پیشنهادی دارین میتونین بگین❤️ ( @Marakh82 ) تو دعوت شده ی امام زمانی😍 ♥️⛓|@SHAHIDMM |⛓♥️
اگر به داستان های این کانال علاقع دارین میتونین عضو بشین❤️❤️