اگر آن دختر لج نمی کرد و سرو وضع لباسش را کمی می پوشاند ...
اگر وقتی میخواست از خانه شان بیرون بیاید برای پدر باغیرتش یا برادر عزیزش، او و لباسش و شالش و ساعت قدم زدن شبش مهم بود... 😔
اگر به آن جوان هیز و هرزه و لات با ظاهرش چراغ نمی داد
اگر فکر نمیکرد که بدحجابی او و ظاهر افراد مریض و بیمار دل را به سمتش می کشد و خودش که توان دفاع ندارد... باعث می شود یک شخصی دیگر غیرت دار تر از پدرش و برادرش از او که نه؛ از امنیتی که دارد از دست می رود مجبور است دفاع کند
وقتی ابلهانه فکر میکرد حجاب یک مسئله شخصی است... به تاثیرات آن بیحجابی فکر میکرد ، شاید می فهمید حجاب یک موضوع اجتماعی است...
شاید حالا #شهید #خوش_غیرت ما حمید رضا الداغی زنده بود
حالا شاید دخترش پدر داشت
حالا شاید مادرش جوان رشیدش را از دست نداده بود...
تاوان بی حجابی شما برای خانواده ها و امنیت این مملکت است
#شهید_غیرت
#شهید_حمیدرضا_الداغی
#جانفدای_سربداران
#رسم_مردانگی
#مردان_واقعی
همون جوون باغیرتی که بهش می گفتین
«هیز تویی هرزه تویی... »
جونشو داد تا ناموس شما رو از چنگال
لاشخورای هرزه بکشه بیرون!
#شهید_غیرت
#شهید_حمیدرضا_الداغی
🌷کانون شهیـد عباس دانشگر🌷
🆔️ @kanoon_shahiddaneshgar
════🦋┄┅✼🌼✼┅┄🦋════
همه دختران شهر بخوانند.
اگر چند دقیقه قبل از این حادثه،
جوان غیور سبزواری به آن دختر تذکر میداد خواهرم حجابت رو رعایت کن؛
احتمالا با یکی از این واکنشها روبرو میشد:
«ب تو چه عوضی،موی خودمه،ب تو چه ربطی داره،تو چشاتو ببند،دوست دارم آزاد باشم!»
اما وقتی که مورد تعرض چند هوسباز قرار گرفت، آن جوان غیور نگفت:
«جون خودمه،به من چه ربطی داره،
اون پسرا آزادن هر کاری بکنن ...»
آره، فَرقه بین آزادی عوضیها
با آزادگی غیرتیها ...
در این حادثه یک مرد کشته شد و دو پسر هم احتمالا قصاص شوند!
بجز این سه کشته و فرزند یتیم شهید، چند خانواده دیگر از هم پاشیدهاند؟!
چند خانواده بخاطر این فساد و هرزگی ها قراره در آینده از هم بپاشند؟!
خواهر عزیزم تو خبر نداری و معاون قتل شدی!
بخاطر کمی سهل انگاری باید جواب خون شهدا و از هم پاشیدن زندگی هارو بدهی. آیا پاسخی داری؟!!!
این سخن را به گوش همه دختران ضعیف الحجاب برسانید
#شهید_غیرت ..!
تاحدامکان نشر داده شود . تاخواهرانم همه ببینند .
✍دیروز رفتیم دیدار یک خانواده شهید و شرحه شرحه برگشتیم. 😔
دیدار خانواده شهیدی که هنوز سال شهیدشون نرسیده بود.
به ما گفتن شهید امنیت هست و ما تصورمون این بود که از نیروهای انتظامی، سپاه، بسیج و یا اطلاعات بودن که شهید شدن. ولی وقتی رسیدیم و روایت خانواده را شنیدیم، کلا هنگ کردیم.
پوریا احمدی که از قضا آدم مذهبی هم بوده، یکی از روزهای اغتشاشات سال 1401 از مغازه ای که با برادر خانمش شریک بوده، به خونه برمی گرده، همسرش هم زنگ می زنه بهش که پیروزی شلوغه و مواظب باش. اون هم می گه باشه و زودتر می آد تا برسه پیش بچه ها تا تنها نباشن، چون همسرش توی بیمارستان کار می کرده و شیفت بوده.
توی راه می بینه اغتشاش گرها ریختن سر چند تا خانم با حجاب و دارن کتکشون می زنند و چادر و روسری از سرشون می کشند. می ره کمکشون تا از زیر دست اون ها نجاتشون بده. ولی اغتشاش گرها می ریزند سرش و با چوب و قمه و هر چی که می تونند، می زننش.
انقدر می زنند که خون و جونی در بدنش نمی مونه، به یک جوب پناه می بره و یک وری اون تو می مونه، باز هم انقدر می زنند که طرفی که سمت بیرون بوده، کامل کبود و زخمی می شه. وقتی آشوبگرها فکر می کنند این بنده خدا مرده، میرن.
این شهید که کمی هنوز جون داشته از توی جوب بلند می شه تا بره، همین طور که مشغول رفتن بوده، دوباره یکی می آد و یک چاقو به سمت قلبش می زنه. و بعد هم بقیه می رسند و با چوب و سنگ و هر چی که می رسه بهش می زنند.😭 تا اینکه نیروهای بسیج می رسند و دورش را می گیرند تا بیشتر از این کتک نخوره.
آمبولانس خبر می کنند، ولی اغتشاش گرها آمبولانس را هم به آتیش می کشند.
بعد از یک ساعت و خورده که کلی خون از این بنده خدا رفته بوده، یک پیکان وانت را پیدا می کنند و یواشکی می گذارنش اون تو و می رسونند بیمارستان. در بدو ورود به بیمارستان، به اتاق عمل می برنش، و چهار عمل روش انجام می دن و ....
همسر شهید می گفت وقتی بالاخره پیداش کردم و رسیدم بیمارستان، پرستار می گفت خانم این تا صبح تمام می کنه، امید نداشته باش. با یه حالت بدی و این هنوز توی ذهنش بود.
شهید ما دوازده روز بین مرگ و زندگی در تقلا بوده و اجازه آب خوردن هم نداشته. همسرش می گفت، می گفته فقط بهم آب بدید، هر کاری بگید می کنم.
ولی در نهایت نمی تونند بهش آب بدن و تشنه لب شهید می شه.
خانواده شهید می گفتن بنرهای تسلیت را نصب کردیم، تا مراسم ختم بگیریم. ولی همه بنرها را کشیدن پایین و پاره کردن. از نیروی انتظامی خواستیم امنیت مراسم ختم را تامین کنند ولی گفتن نیرو نداریم. در نتیجه از ترس مراسم را در شهرستان خودمون گرفتیم.
می گفتن امسال هم که برامون بنر زدن، اومدیم دیدیم بنر را کندن. دل خونی داشتن از شایعات، از دروغ ها، از بی مهری ها.
یک خانواده ساده که حالا بدون پدر زندگی را توی یک منزل پنجاه متری که نمی دونم اجاره ای بود یا نه، می گذروندن. دختری که توی اوج نوجوانی بی پدر شده بود و حتی تحمل جلسه دیدار ما را نداشت و نیومده بود.
همسری که با هر صحبتی اشک توی چشماش جمع می شد و یاد همسر مهربونش می افتاد.
دختر کوچیک شیرین زبونی که توی همون جلسه دل همه ما را برد و هر از چندگاهی می گفت، می تونم منم حرف بزنم و عکس پدرش را بغل می کرد تا ازش عکس بگیریم.
آقا بگذارید روضه آخر را بخونم. همسر شهید می گفت، دختر بزرگم می گه مامان یک سری توی دفاع مقدس رفتند و با دشمنان جنگیدند و شهید شدن. یک سری رفتن و مدافع حرم شدن و با داعش جنگیدن و داعش کشتشون. ولی پدر من توی همین شهر کشته شد. همشهری هاش کشتنش. توی چند متری خونمون شهید شد. مردم همین شهر، همین مردمی که صبح تا شب کنار ما راه می رن، کشتنش. دسته جمعی. با بدترین حالت.
تا تونستند بهش چاقو زدن، تا تونستن سنگ زدن، حتی با پا لگد زدن، بعد هم که دارن خانواده شون را آزار می دن. براتون آشنا نیست؟
#شهید_پوریا_احمدی
#شهید_غیرت
#شهید_مظلوم
⭐️ ازسرداران بی ادعا
#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅یادی کنیم از #شهید_غیرت و آن ماجرای درس آموز.
چه بلایی گریبانگیر غرب شده؟😱
📖 #قرآن ۱۴۰۰ سال پیش
دلیل #حجاب را چی فرموده؟
📲#نشر_حداکثری
⏰این یک دقیقه و ۱۲ ثانیه
✅تا هیچ گوهری به دام نیفتد.
💔.
#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋