مَــن دِلتــنگ حـرمي هستم،
که هیچــوقت آرامــش درونـش را
"احســاس نـکـردم":)🌱
#به_تو_از_دور_سلام
#جان_فدا ❤️
🕊شهیدعباس دانشگر۱۲🕊(یزد)
#جان_فدا
ماعکس تو رابه کوی و میدان زده ایم..
تصویر تو را به پرده جان زده ایم
در صفحه قاموس لغت بعد از تو
بر معنی عشق خط بطلان زده ایم!!
#جان_فدا
گفت :
میدونۍ چࢪا میگیم ࢪفیق شہید
خیلے کمڪت میکنہ؟!
-بࢪا؎ اینڪھ ࢪفیق ࢪوی ࢪفیق
اثࢪ میزاࢪھ
معࢪفت بھ خࢪج میدھ و
یھ ࢪوز بھ ࢪسم ࢪفاقت میبࢪتت
پیش خودش...
#رفیق_شهیدم
عباس دانشگر 🌷
『 #شهیدانه 🌙』
یادحرفایقشنگِ
حاجحسینیکتاافتادممیگفت:
بچههانَمیرید،اگهبمیریدبهجَسَدتون
دستنمیزننمیگنغسلِمیِتداره🍂!
ولیاگهشهیدبشید،سرِتیکهکفنتون
دعواست🙂:)
••『﷽』••
ڪسۍ رو قضاوت نڪنيم
فقط بـراۍ اینڪه گناهانش با
گناههای مــا فــرق داره...
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج♥️
🌸•••|↫ #پَــندانـه
#لبیک_یااباصالح_المهدی
#لبیک_یا_خامنه_ای
اگر تو درس نخونی
اونی که همعقیدهس با قاتلانِ برادرات میشه رییس دانشگاه های کشورت ..
#بدونتعارف 🖐🏻
#لبیک_یااباصالح_المهدی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#خاطره
🔳حاج قاسم برای خرید کاپشن به همراه فرزندش به یک فروشگاه در خیابون ولیعصر رفته بود و چهره سردار برای فروشنده آشنا میاد و ازش میپرسه شما سردار سلیمانی نیستید؟
🔻حاج قاسم میخنده و درجوابش میگه آقای سلیمانی میاد کاپشن بخره؟ فروشنده هم میگه منم تو این موندم. اون که قطعا نمیاد لباس بخره و براش میخرن میبرن. ولی شما خیلی شبیه به آقای سلیمانی هستید.
بعد از اصرار فروشنده و سوالات مکرر، حاج قاسم در جواب میگه بله قاسم سلیمانی برادرمه و بخاطر همین شبیهش هستم.زمانی که حاج قاسم کت رو در میاره تا کاپشن نو رو بپوشه و بپسنده، اسلحهای که در کمر حاج قاسم بود رو فروشنده میبینه. فروشنده میگه نه تو خود حاج قاسمی و لو رفتی.
فروشنده از اینکه سردار ازش خرید کرده خوشحال میشه و خیلی اصرار میکنه که پول نمیگیرم. حاج قاسم هم در جواب گفته بود اگه پول نگیری نمیخرم و میرم. فروشنده باورش نمیشد که معروف ترین ژنرال دنیا به همین راحتی بدون محافظ و بین مردم قدم زده و به مغازه اون اومده.
#لبیک_یااباصالح_المهدی
#لبیک_یا_خامنه_ای
دلتکہگرفت...
بروسراغرفقـٰا؎آسِمانیت
اینزمینیاتوکارخودشونموندن…!:)
‹ 🕊♥️⸾⸾
#شهید
#لبیک_یااباصالح_المهدی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سنگر_خاطرات
سردار حاج قاسم سلیمانی:
بنده مخالف اعزام حسین بودم.
امّا او با پافشاری و اصرار، ۴۰ روز بر سرِ قبر شهید یوسفالهی چله گرفت و مشغول راز و نیاز شد؛
هنوز نمی دانم که روزِ اعزام وقتی با خنـده به من نگاه کرد چی شد تا به آمدن بادپا راضی شدم ..💔 .
شهید حسین بادپا