eitaa logo
کانال "منتظران ظهور"
173 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
90 فایل
کانال منتظران ظهوردر حوزه مهدویت ،سیاسی و اقتصادی فعالیت دارد.🇮🇷 https://eitaa.com/Montazernezohoor_1313 🔴جهت ارتباط با ادمینها⌨️ @musvij @mozammelll @hijabactor  کاربر یا مهدی✨
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از .سادات
از سوال: هدف از خلقت انسان اینست که خلیفة‌الله بسازد: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» قسمت 1 به همین جهت بنده باید خودسازی کند چه راه هایی برای خودسازی پیشنهاد می کنید؟ بسم الله الرحمن الرحیم شروع می کنیم گفتگوی شبانه را با ذکر صلوات بر گل روی پیامبر حضرت محمد مصطفی (ص) لطفا" نظرات خود را بفرمائید چه کنیم که خودسازی کنیم، این کار مشکل و به قول پیامبر اکرم(ص) جهاد اکبر است، و بنا شد در این جلسه با رجوع به آیات سورۀ معارج مقداری با هم صحبت می کنیم. اگر بخواهد خلیفه بسازد، باید این انسان با اختیار خودش درخت رذالت را از دل بکند و درخت فضیلت به جای آن بکارد به مرور زمان این شجرۀ طیبه قرآن را میوه دار و باردار کند و از میوۀ آن هم خود استفاده کند و هم دیگران. قرآن در سورۀ «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ» [۲]، در وسط سوره دستورالعملی برای خودسازی داده است. این دستورالعمل آسان است و اگر انسان بخواهد، خوب می‌تواند عمل کند و قرآن وعده داده است که اگر به این دستورالعمل عمل کند، خدا در خودسازی به او کمک می‌کند. به عبارت دیگر، خدا معلم اخلاق او می‌شود، تا خدا معلم اخلاق ما نشود، نمی‌توانیم به جایی برسیم: «وَ لَوْ لاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ مَا زَکَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لٰکِنَّ اللَّهَ يُزَکِّي مَنْ يَشَاءُ» _نور _ ۲۱ یکی از دوستان اگه ممکنه معنی آیات را برای فهم بهتر ارسال کند تا مشارکتی هم شده باشه در ضمن حیاء و خجالت در گفتگوی دینی مردود است ، پس بدون خجالت هر چه به نظر مبارکتان می رسد درباره موضوع گفتگو اعلام بفرمائید🌺🌺 اگر فضل و رحمت خدا نباشد، هیچکس نمی‌تواند مهذّب شود و هیچکس نمی‌تواند درخت رذالت را از دل بکند. باید خدا معلم اخلاق ما شود تا بتوانیم این کار سخت را و این راه مشکل را که از مو باریک‌تر و از شمشیر برنده‌تر و از آتش سوزنده‌تر است، بپیماییم
هدایت شده از .سادات
از سوال: هدف از خلقت انسان اینست که خلیفة‌الله بسازد: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» قسمت 1 به همین جهت بنده باید خودسازی کند چه راه هایی برای خودسازی پیشنهاد می کنید؟ این دستورالعملی که در سورۀ معارج آمده، دستورالعمل آسانی است و پروردگار عالم را معلم اخلاق می‌کند و خدا به ما کمک می‌کند و ما با ارادۀ خود درخت رذالت را از دل می‌کنیم. قرآن در سوره معارج می‌فرماید: همه انسان‌ها هلوع هستند: «إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً، إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً، وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً» [۴]؛ همۀ انسان‌ها صفات رذیله دارند و وقتی صفات رذیله گل کند، خودش را گم می‌کند. یک آدم بی‌ادب و رذلی می‌شود. المعارج ۱۹_۲۱ بعد قرآن می‌فرماید: آیا می‌خواهی هلوع نباشی!؟ یعنی می‌خواهی کاری کنی که درخت رذالت را از دل بکنی و آدم بی‌ادبی نباشی!؟ باید اهمیت به نماز بدهی. قرآن در این سورۀ مبارکه، پنج دستوالعمل به ما داده است. اول آنها نماز است و در این دستورالعمل این نماز در اول و آخر تکرار شده است: «الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ دَائِمُونَ» [۵] و در آخر کار دوباره می‌فرماید: «وَ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ يُحَافِظُونَ» [۶]؛ اگر جداً اهمیت به نماز دادی، مخصوصاً نمازهای واجب و نوافل مثل نماز شب، جداً محافظت از نماز کردی و در وقت نماز همه چیز تعطیل شد به جز نماز، و مثل اینکه درّ گران‌بهایی داری، چطور آن را حفظ می‌کنی؟ اگر همینطور محافظ نماز باشی، خدا کمکت می‌کند. المعارج _ ۲۳ و ۳۴ در آیۀ دیگر می‌فرماید: نماز کمک می‌کند: «إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ» [۷] و در آیۀ دیگر می‌فرماید: «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاَةِ» [۸]؛ از دو چیز در خودسازی کمک بگیر. یکی صبر و استقامت و یکی هم نماز. از نماز می‌توانیم کمک بگیریم که خود نماز به ما کمک کند.
هدایت شده از .سادات
از سوال: هدف از خلقت انسان اینست که خلیفة‌الله بسازد: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» قسمت 1 به همین جهت بنده باید خودسازی کند چه راه هایی برای خودسازی پیشنهاد می کنید؟ در جایی از قرآن نداریم که نماز بخوان، بلکه بیش از دویست جا در قرآن می‌فرماید: اقامۀ نماز بکن و نماز را زنده بدار و معنای اینکه نماز در میان مردم زنده باشد، اینست که در اول وقت همه چیز تعطیل باشد به جز نماز. همه جا خالی باشد، به جز مسجدها و هیچ چیز و هیچ کس نباشد به جز نماز. صلاة مداوم و محافظ که در جاهای دیگر می‌فرماید: اقامۀ نماز. اگر جداً نماز در میان مردم اینطور شد، قطعاً آن نماز کمک می‌کند. قطعاً این می‌تواند با کمک گرفتن از نماز خدا را معلم اخلاق خود کند و می‌تواند به واسطۀ نماز درخت رذالت را از دل بکند. آنگاه کار مشکل، آسان می‌شود‌. امّا نماز، همینطور که قرآن می‌فرماید: اقامۀ نماز. گفتم در قرآن جایی نداریم که بگوید نماز بخوان، اما در اول قرآن با دویست جا به بالا، می‌فرماید: اقامۀ نماز داشته باش و اقامۀ نماز همین است. اگر جداً ما در اول وقت همه چیزمان تعطیل بود به جز نماز، همه چیزمان تعطیل بود به جز مسجدها، نماز اول وقت با جماعت و با تعقیب و کم کم برسد به آنجا که با حضور قلب باشد. از وقتی که می‌گوید الله اکبر تا وقتی که می‌گوید السلام علیکم و رحمة الله و برکاته، هیچ کس در نظر او نباشد به جز خدا و هیچ چیزی در نظر او نباشد، به جز خدا؛ بعد هم تعقیبات و مخصوصاً مثل تسبیح حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و توسل به امام حسین(ع) و بالاخره یک نماز خدا پسند، یک نماز امام زمان پسند؛ آنگاه از این نماز خیلی کارها می‌آید.
هدایت شده از .سادات
د با کمک گرفتن از نماز خدا را معلم اخلاق خود کند و می‌تواند به واسطۀ نماز درخت رذالت را از دل بکند. آنگاه کار مشکل، آسان می‌شود‌. امّا نماز، همینطور که قرآن می‌فرماید: اقامۀ نماز. گفتم در قرآن جایی نداریم که بگوید نماز بخوان، اما در اول قرآن با دویست جا به بالا، می‌فرماید: اقامۀ نماز داشته باش و اقامۀ نماز همین است. اگر جداً ما در اول وقت همه چیزمان تعطیل بود به جز نماز، همه چیزمان تعطیل بود به جز مسجدها، نماز اول وقت با جماعت و با تعقیب و کم کم برسد به آنجا که با حضور قلب باشد. از وقتی که می‌گوید الله اکبر تا وقتی که می‌گوید السلام علیکم و رحمة الله و برکاته، هیچ کس در نظر او نباشد به جز خدا و هیچ چیزی در نظر او نباشد، به جز خدا؛ بعد هم تعقیبات و مخصوصاً مثل تسبیح حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و توسل به امام حسین(ع) و بالاخره یک نماز خدا پسند، یک نماز امام زمان پسند؛ آنگاه از این نماز خیلی کارها می‌آید.
هدایت شده از .سادات
شوق دیدار خدا امام و یار: از سوال: هدف از خلقت انسان اینست که خلیفة‌الله بسازد: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» قسمت 1 به همین جهت بنده باید خودسازی کند چه راه هایی برای خودسازی پیشنهاد می کنید؟ بسم الله الرحمن الرحیم شروع می کنیم گفتگوی شبانه را با ذکر صلوات بر گل روی پیامبر حضرت محمد مصطفی (ص) لطفا" نظرات خود را بفرمائید چه کنیم که خودسازی کنیم، این کار مشکل و به قول پیامبر اکرم(ص) جهاد اکبر است، و بنا شد در این جلسه با رجوع به آیات سورۀ معارج مقداری با هم صحبت می کنیم. اگر بخواهد خلیفه بسازد، باید این انسان با اختیار خودش درخت رذالت را از دل بکند و درخت فضیلت به جای آن بکارد به مرور زمان این شجرۀ طیبه قرآن را میوه دار و باردار کند و از میوۀ آن هم خود استفاده کند و هم دیگران. قرآن در سورۀ «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ» [۲]، در وسط سوره دستورالعملی برای خودسازی داده است. این دستورالعمل آسان است و اگر انسان بخواهد، خوب می‌تواند عمل کند و قرآن وعده داده است که اگر به این دستورالعمل عمل کند، خدا در خودسازی به او کمک می‌کند. به عبارت دیگر، خدا معلم اخلاق او می‌شود، تا خدا معلم اخلاق ما نشود، نمی‌توانیم به جایی برسیم: «وَ لَوْ لاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ مَا زَکَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لٰکِنَّ اللَّهَ يُزَکِّي مَنْ يَشَاءُ» _نور _ ۲۱ یکی از دوستان اگه ممکنه معنی آیات را برای فهم بهتر ارسال کند تا مشارکتی هم شده باشه در ضمن حیاء و خجالت در گفتگوی دینی مردود است ، پس بدون خجالت هر چه به نظر مبارکتان می رسد درباره موضوع گفتگو اعلام بفرمائید🌺🌺 اگر فضل و رحمت خدا نباشد، هیچکس نمی‌تواند مهذّب شود و هیچکس نمی‌تواند درخت رذالت را از دل بکند. باید خدا معلم اخلاق ما شود تا بتوانیم این کار سخت را و این راه مشکل را که از مو باریک‌تر و از شمشیر برنده‌تر و از آتش سوزنده‌تر است، بپیماییم از سوال: هدف از خلقت انسان اینست که خلیفة‌الله بسازد: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» قسمت 1 به همین جهت بنده باید خودسازی کند چه راه هایی برای خودسازی پیشنهاد می کنید؟ این دستورالعملی که در سورۀ معارج آمده، دستورالعمل آسانی است و پروردگار عالم را معلم اخلاق می‌کند و خدا به ما کمک می‌کند و ما با ارادۀ خود درخت رذالت را از دل می‌کنیم. قرآن در سوره معارج می‌فرماید: همه انسان‌ها هلوع هستند: «إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً، إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً، وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً» [۴]؛ همۀ انسان‌ها صفات رذیله دارند و وقتی صفات رذیله گل کند، خودش را گم می‌کند. یک آدم بی‌ادب و رذلی می‌شود. المعارج ۱۹_۲۱ بعد قرآن می‌فرماید: آیا می‌خواهی هلوع نباشی!؟ یعنی می‌خواهی کاری کنی که درخت رذالت را از دل بکنی و آدم بی‌ادبی نباشی!؟ باید اهمیت به نماز بدهی. قرآن در این سورۀ مبارکه، پنج دستوالعمل به ما داده است. اول آنها نماز است و در این دستورالعمل این نماز در اول و آخر تکرار شده است: «الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ دَائِمُونَ» [۵] و در آخر کار دوباره می‌فرماید: «وَ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ يُحَافِظُونَ» [۶]؛ اگر جداً اهمیت به نماز دادی، مخصوصاً نمازهای واجب و نوافل مثل نماز شب، جداً محافظت از نماز کردی و در وقت نماز همه چیز تعطیل شد به جز نماز، و مثل اینکه درّ گران‌بهایی داری، چطور آن را حفظ می‌کنی؟ اگر همینطور محافظ نماز باشی، خدا کمکت می‌کند. المعارج _ ۲۳ و ۳۴ در آیۀ دیگر می‌فرماید: نماز کمک می‌کند: «إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ» [۷] و در آیۀ دیگر می‌فرماید: «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاَةِ» [۸]؛ از دو چیز در خودسازی کمک بگیر. یکی صبر و استقامت و یکی هم نماز. از نماز می‌توانیم کمک بگیریم که خود نماز به ما کمک کند. از سوال: هدف از خلقت انسان اینست که خلیفة‌الله بسازد: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» قسمت 1 به همین جهت بنده باید خودسازی کند چه راه هایی برای خودسازی پیشنهاد می کنید؟ در جایی از قرآن نداریم که نماز بخوان، بلکه بیش از دویست جا در قرآن می‌فرماید: اقامۀ نماز بکن و نماز را زنده بدار و معنای اینکه نماز در میان مردم زنده باشد، اینست که در اول وقت همه چیز تعطیل باشد به جز نماز. همه جا خالی باشد، به جز مسجدها و هیچ چیز و هیچ کس نباشد به جز نماز. صلاة مداوم و محافظ که در جاهای دیگر می‌فرماید: اقامۀ نماز. اگر جداً نماز در میان مردم اینطور شد، قطعاً آن نماز کمک می‌کند. قطعاً این می‌توان
هدایت شده از .سادات
از سوال: هدف از خلقت انسان اینست که خلیفة‌الله بسازد: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» قسمت 2 به همین جهت بنده باید خودسازی کند چه راه هایی برای خودسازی پیشنهاد می کنید؟ بسم الله الرحمن الرحیم یا علی ابن الحسین یا امام سجاد (علبه السلام) مددکارمان باش دیشب صحبت شد برای اینکه لایق این فرموده خداوند باشیم که بهترین خلقت او هستیم باید در طریق خودسازی قدم برداریم ، و سرآمد و محور و پایه این راه اقامه نماز است . و گفتیم کیفیت نماز باید چگونه باشد امشب گفتگو را در همین موضوع پیش می بریم پیشاپیش از اساتید اخلاق آیت الله نوری همدانی و آیت الله مظاهری سپاسگزارم که اجازه شاگردی و استفاده از علمشان را به ما دادند ، هر ثوابی از ابن گفتگو ان شاء الله ذخیره ای هم باشد برای آن اساتید بزرگوار این غبار و آلودگی در شهرهای ما خیلی بالاست و در اثر خشکسالی است؛ و در سورۀ نوح می‌فرماید: حضرت نوح به امتش می‌گفت: ای امت من خدایی شوید: «يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْکُمْ مِدْرَاراً» تجربه کنیم و ببینیم که جداً قرآن درست می‌گوید یا نه و آنچه قرآن می‌گوید واقع می‌شود یا نه. عدم بندگی و یا ضعف در بندگی دلیلی واضح بر سختی زندگی و معیشت بندگان است نماز ، نماز ، نماز ...
هدایت شده از .سادات
از سوال: هدف از خلقت انسان اینست که خلیفة‌الله بسازد: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» قسمت 2 به همین جهت بنده باید خودسازی کند چه راه هایی برای خودسازی پیشنهاد می کنید؟ یکی گفته بود مجرد بودم و کار هم نداشتم و از نظر دنیا هم فقیر بودم، رفتم نزد آقای نخودکی. این مرحوم نخودکی عجیب بوده است و در زمان پهلوی هم بوده است. برای اینکه در محیط گناه نباشد، در دهی به نام نخودک در مشهد رفت و در آنجا زندگی می‌کرد. این آقا خیلی چیزها داشته در اثر نماز و رابطه با خدا و حتی یکی از شاگردان بالای ایشان به من می‌گفتند: علاوه بر اینکه طی الارض داشت، طی اللسان هم داشت. لذا عصر به عصر از چهار فرسخ با طی الارض به حرم مطهر می‌آمد و تا می‌آمد، نصف قرآن را می‌خواند. بعد کارهایش را در حرم مطهر می‌کرد تا یک ساعت یا دو ساعت بعد از شب با طی الارض به خانه می‌رفت و در راه برگشت نصف دیگر قرآن را می‌خواند. هم به حرم آمده بود و هم نماز خوانده بود و هم تعقیب و زیارت و یک ختم قرآن هم خوانده بود. کسانی که ایشان را دیدند، می‌گویند که عجیب بوده است، البته در اثر عبادت و نماز و در اثر دستورالعملی که ان شاءالله در آینده نزدیک درباره‌اش صحبت می‌کنیم، انسان به جاهای بالایی می‌رسد؛ می‌شود سلمان شد، در محیط آلوده هم می‌شود ابوذر شد. همینطور که سلمان و ابوذر در محیط آلوده، اینطور شدند، به ما می‌گویند که می‌شود. اصلاً نمی‌توانم و نمی‌شود در قاموس انسان راه ندارد. اگر بخواهد می‌شود و می‌تواند. اما نخواسته‌ایم، لذا حتی به اینجا رسیده که اهمیت به نماز نمی‌دهیم. کدام یک از شما می‌توانید بگویید من کسی هستم که دو رکعت نماز با حضور قلب خواندم؟ از وقتی که گفتم الله اکبر تا وقتی که گفتم السلام علیکم و رحمة الله و برکاته، هیچ چیز و هیچ کس در خاطرم نبود به جز خدا و در نماز بودم. آقای نخودکی اینگونه نمازها را می‌خواند و به اینجا می‌رسد. این آقا گفته بود من مجرد بودم و زن می‌خواستم اما نمی‌توانستم و دلم خانه و زندگی می‌خواست، ولی نمی‌توانستم و بیکار بودم و کار می‌خواستم، اما نمی‌توانستم. رفتم پیش آقای نخودکی و گفتم آقا مجرد هستم، فرمود نماز اول وقت. گفتم بیکارم، ایشان گفت نماز اول وقت. گفتم خانه و کاشانه ندارم، گفت نماز اول وقت. این آقا گفت سه سال طول نکشید که کار و بارم خوب شد و کار مقدس و زن صالحه پیدا کردم. قرآن می‌گوید: این می‌شود و روایات هم می‌گویند: این می‌شود. در روایات می‌خوانیم اگر کسی دو رکعت نماز بخواند، یک دعای مستجاب دارد. خدا که بخیل نیست، پس چرا نمی‌دهد؟ زیرا نماز اول وقت نداریم و اینطور است.
هدایت شده از .سادات
از سوال: هدف از خلقت انسان اینست که خلیفة‌الله بسازد: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» قسمت 2 به همین جهت بنده باید خودسازی کند چه راه هایی برای خودسازی پیشنهاد می کنید؟ نکته : حواسمون باشد با چند روز و چند هفته نماز اول وقت خواندن (که کیفیت آن هم بماند) توقع معجزه نداشته باشیم باید صبور بود و ادامه داد تا روزی که خداوند صلاح بداند . یک شخصی همین روایت را خوانده بود که اگر کسی دو رکعت نماز بخواند و بعد حاجت بخواهد، خداوند حاجتش را عنایت می‌کند. این شخص از علما بوده و مسجد هم داشته است. رفته در مسجد خودش در قبل از ظهر و در مسجد را بسته که هیچکس نباشد و حضور قلب هم پیدا کند. در نماز به یادش آمده که این مسجد گلدسته نداشته است. بنا کرد گلدسته بسازد و گفت بنایش فلان آقا و عمله فلان آقا باشد و بالاخره پولش از کجا باشد و گلدسته ساخته شد و گفت السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. دو رکعت نماز را خواند و دست‌هایش را بالا کرد که بگوید خدایا حاجتم را بده. آنگاه عقلش گفت یا خدا به یادش آورد که آن روایتی که خواندی این بود که اگر کسی دو رکعت نماز بخواند، یک حاجت مستجاب دارد، اما نداریم که هرکس گلدسته بسازد. تو نماز خواندی یا گلدسته ساختی!؟ پس گلدسته نسازیم، بلکه نماز بخوانیم. این نماز شب کارها می‌کند. این نماز شب، مرحوم محقق همدانی تحویل جامعه می‌دهد. این نماز شب، نه تنها حاجت می‌دهد، بلکه انسان می‌تواند به واسطه آن نماز شب درخت رذالت را از دل بکند و حسود و متکبر و خودخواه نباشد و دنیاطلب نباشد. انسان می‌تواند به واسطه نماز نه تنها درخت رذالت را بکند، بلکه درخت فضیلت غرس کند. البته خدا می‌دهد ...اما واسطه نماز است. به نماز خیلی باید اهمیت دهید. افضل همه چیز نماز است. از امام صادق(ع) پرسیدند: افضل همه چیز، چیست؟ امام صادق(ع) فرمودند: من بعد از معرفت چیزی سراغ ندارم به جز نماز. بعد آیات اول سورۀ بقره را خواندند: «ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ، الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ» امام صادق(ع) فرمودند: اول همه چیز توحید و بعد نماز است. و اما اینکه نماز را اقامه کند. خوشا به حال کسانی که به راستی مقیّد به نمازند. به تجربه اثبات شده که هم دنیا را دارند و هم آخرت را و به تجربه اثبات شده که یک زندگی منهای غم و غصه و دلهره و نگرانی، خدا به او عنایت می‌کند. خدا وعده داده است. پیامبر اکرم (ص) : خدایا! مرا یک آن به خودم وامگذار. برای اینکه گفتگو از حوصله شما عزیزان خارج نشود همین جا گفتگو را پایان می دهم و الباقی مبحث را به فردا موکول می کنم ، ان شاء الله مفید فایده بوده باشد. خداوندا قسمت می دهیم به پاکترین بندگانت که ما را از نماز گزاران واقعی ات قرار بدهی و عاقبتمان را ختم به خیر بفرمایی ، آمین یا رب العالمین
هدایت شده از .سادات
از سوال: هدف از خلقت انسان اینست که خلیفة‌الله بسازد: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» قسمت 3 به همین جهت بنده باید خودسازی کند چه راه هایی برای خودسازی پیشنهاد می کنید؟ به تجربه اثبات شده که هم دنیا را دارند و هم آخرت را و به تجربه اثبات شده که یک زندگی منهای غم و غصه و دلهره و نگرانی، خدا به او عنایت می‌کند. خدا وعده داده است. در روایات فراوان وعده داده است و بالاخره این نماز خیلی کار می‌کند. و اما متأسفانه سنّی‌ها به نماز بیشتر اهمیت می‌دهند ما شیعیان با آن ولایت و باطن نماز که در نماز موجود است، می‌توانیم به واسطۀ اهمیت به نماز کارهایی کنیم. می‌توانیم برای دیگران کارهایی کنیم. هم برای دنیایشان و هم برای آخرتشان. و متأسفانه ما شیعیان اهمیت به نماز نمی‌دهیم و مسجدهای ما خلوت است. الان در خیابان‌ها در غروب کسی رو به مسجد نمی‌رود و ترافیک عجیبی در خیابان‌هاست. مابقی را نمی‌گویم که در پارک‌ها بین دختر و پسر چه خبرهاست. معلوم است که این دختر و پسر بدبخت می‌شوند. فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ، الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاَتِهِمْ سَاهُونَ» [۱۲]؛ وای به کسی که اهمیت به نماز نمی‌دهد و در اول وقت به جای اینکه نماز بخواند، مشغول کار دیگری است. اگر خدا به کسی بگوید: وای به تو! معلوم است که گرفتار است و غم و غصه و نگرانی و توهمات و تخیلات دارد و معلوم است که استفاده کردن از نعمت‌های خدا برای جهنم رفتن نهایت بی سلیقگی است این موبایل خوبست، اما الان یک اطاق شیطان و یک قوطی شیطان برای جوان‌ها شده است. الان موبایل وسیلۀ رفیق بازی شده و آن هم رفیق دختر و پسری که قرآن می‌فرماید: مثل زنا است. قرآن می‌فرماید: دختر شایسته و پسر شایسته آنست که اهل زنا نیست، «لاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ» [۱۳] «و لا مُتَّخِذی أخدان» [۱۴] رفیق نامحرم ، هم ندارد و رفیق بازی نمی‌کند. یعنی از نظر قرآن، این رفیق بازی‌ها برمی‌گردد به فواحش‌گری. یعنی اینقدر گناهش بزرگ است. وقتی اهمیت به نماز ندادیم، پروردگار عالم دست عنایتش را از روی سر ما برداشت، می‌افتیم در ضلالت‌ها.
هدایت شده از .سادات
از سوال: هدف از خلقت انسان اینست که خلیفة‌الله بسازد: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» قسمت 3 به همین جهت بنده باید خودسازی کند چه راه هایی برای خودسازی پیشنهاد می کنید؟ از همه و مخصوصاً جوان‌ها تقاضا دارم این دعای پیامبر اکرم(ص) در دل شب را خیلی بخوانید: «اللَّهُمَّ وَ لَا تَكِلْنِى‌ إِلَى‌ نَفْسِى طَرْفَة عَيْنٍ أَبَدا» [۱۵]. حال اگر نمی‌توانید عربی بخوانید، به فارسی بگویید: خدایا! مرا یک آن به خودم وامگذار. این ذکر پیامبر اکرم(ص) است و راوی می‌گوید: زن‌های پیغمبر نقل می‌کنند که پیامبر اکرم(ص) مثل باران گریه می‌کرد و در سجده که محل سجده از گریه تر می‌شد و می‌گفت: «اللَّهُمَّ وَ لَا تَكِلْنِى‌ إِلَى‌ نَفْسِى طَرْفَة عَيْنٍ أَبَدا» وقتی اهمیت به نماز ندادیم و وقتی با خدا رابطۀ عاطفی نداشتیم، خدا دست عنایتش را از روی سرمان برمی‌دارد و وقتی دست عنایتش را از روی سرمان برداشت، شیطان انسی و شیطان جنی ما را فریب می‌دهد و موبایل ما نه تنها غیر مقدس می‌شود، بلکه آلت دست شیطان برای گمراه کردن جوان‌ها می‌شود و یک مفسدۀ عجیب در خانه‌ها می‌شود. ماهواره همین است و اینترنت و موبایل و سایر چیزها همین است. اینها نعمت‌های بزرگی است و خدا داده، اما ما سوء استفاده می‌کنیم؛ برای اینکه اهمیت به نماز نمی‌دهیم. این اهمیت ندادن به نماز موجب می‌شود خدا دست عنایتش را از روی سر ما بردارد و وقتی ما را به خودمان واگذاشت، صفت رذیله جلو می‌آید و معنای صفات رذیله همین است که: «إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً» یک انسان بی ادبی بار می‌آید. شما بدانید که اگر بشود عفت را مجسم کنند، یک خانم می‌شود.این دست خودش است و خودش باید عفت داشته باشد. وقتی خودش عفت داشت، مجسمۀ عفت می‌شود که اگر عفت را مجسم کنند، این خانم می‌شود. اما وقتی بی انصافی کرد و از نعمت خدا استفاده نکرد و رابطه با خدا نداشت، این رابطه نداشتن با خدا خیلی مصیبت زاست. اگر هیچ نداشتیم جز همین که: «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ، الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاَتِهِمْ سَاهُونَ» [۱۶]، وای به کسی که نماز را سبک می‌شمارد. آقا امام صادق(ع) همه خویشان را جمع کرد. خیال کردند می‌خواهند وصیت خاصی کنند. البته از نظر امام صادق(ع) بالاترین وصیت را کرد، اما آنها خیال می‌کردند وصیت مالی دارند. حرف آخر آقا امام صادق(ع) این بود که: «لَا يَنَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ‌ اسْتَخَفَ‌ بِالصَّلَاةِ» [۱۷]، به شفاعت ما اهل بیت نمی‌رسد، کسی که نماز را سبک بشمارد. نماز می‌خواند، اما با جماعت نمی‌خواند و در مسجد نمی‌خواند. نماز می‌خواند اما اول وقت نیست و بدون حضور قلب است. حال حضور قلب مشکل است و از ما نمی‌خواهند، اما علی کل حال هر اندازه که می‌شود، لاأقل به حسب ظاهر به نماز اهمیت دهیم. قرآن می‌گوید اگر دنیای آباد می‌خواهی به نماز اهمیت بده «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى» [۱۸]؛ هرکس نماز را سبک بشمارد و اعراض از نماز کند، قرآن می‌فرماید: این دو درد بدبختی دارد. در دنیا یک زندگی ناخوش و توأم با فقر و نگرانی و توأم با چه کنم چه کنم دارد و زندگی تنگ دارد و در آخرت هم کور وارد صف محشر می‌شود. بعد با خدا درد دل می‌کند که «قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَ قَدْ کُنْتُ بَصِيراً» [۱۹]؛ خدایا! من که در دنیا کور نبودم، پس چرا کور هستم؟ خطاب می‌شود: «قَالَ کَذٰلِکَ أَتَتْکَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَ کَذٰلِکَ الْيَوْمَ تُنْسَى» [۲۰]؛ در دنیا ما را فراموش کردی. ممنون از صبوری و توجه شما و مشارکت مفیدتان در گفتگو ، همین جا مبحث را به پایان می بریم و از خداوند عاجزانه می خواهیم از همه ما قبول بفرماید آمین یا رب العالمین
: زنند؟؟ دلیلشان چیست ؟؟!!! برخی می گویند:دعا کن که آقا نیاید که اگر بیاید اوّل گردن من و تو را می زند! عده ای می گویند:وقتی بیاید خون رکاب اسبش را می گیرد وهفتاد آسیاب از خون مردم به گردش در می آید! عده ای می گویند:غیبت امام زمان تقدیر خداوند است خدا خواسته که آن حضرت غایب باشد و هر موقع هم خودش بخواهد به او امر می کند که ظهور کند پس دعای ما برای ظهور آن حضرت فایده ای ندارد! برخی می گویند:او هنوز متولد نشده و در آینده به دنیا می آید! برخی دیگر می گویند:او ظهور کرده و از دنیا رفته است. (این نظریه فرقه ضاله بهائیت است)عده ای هم که اصلا توجهی به آن حضرت ندارند و عده ای هم که اصلا به اصل وجود آن حضرت مشکوک هستند!...واما تاسف ما به خاطر این است که این حرفها را کفار و دشمنان اسلام نگفته اند بلکه اینها بیشتر سخنان و نظریات غلط برخی از مسلمانان است که بدون هیچ دلیل و مدرکی به زبان جاری می کنند و باعث ناراحتی آن حضرت می شوند.امام زمانی را که همچون سایر ائمه اطهار علیهم السّلام بعد از خدا مهربانترین مهربانان است به صفت خونریزی قتل و خشونت بی حد و حساب متهم می کنند. هنوز امام زمانی را که تمام ادیان و فرقه ها در اصل وجودش شکی ندارند را باور نکرده اند امام زمانی را که صدها و بلکه هزاران نفر در طول غیبت کبری آن حضرت را در بیداری مکرر ملاقات کرده اندهمچون افسانه پیشینیان می پندارند و به او تهمت می زنند که در زمان غیبت نمی توان آن حضرت را ملاقات کرد! این درد نیز یکی از دردهای بزرگ و بلکه از بزرگترین دردهای حضرت بقیه الله(ارواحنا فداه)است که آن حضرت را آزار می دهد و کار را به جایی می رساند که آن حضرت می فرماید: ((من مظلوم ترین فرد عالم هستم!)) صاحب کتاب راهی به سوی نور در رابطه با این درد هنگفت قضیه ای را از یکی از دوستان خوب امام زمان(ارواحنافداه)نقل کرده که ابشان فرمود: روزی با یکی از افراد که به صورت ظاهر چهره مقدس مابانه داشت در باره ظهور امام زمان عجلّ الله تعالی فرجه الشریف صحبت می کردیم از جمله من به ایشان می گفتم ما باید مردم را به یاد امام زمان عجلّ الله تعالی فرجه الشریف بیندازیم و برای فرج آن حضرت دعا کنیم. او دست خود را روی گلویش نهاد و گفت: دعا کنیم که امام زمان بیاید و سر ما را بزند؟(العیاذبالله) من خیلی دلم شکست و بغض گلویم را گرفت و با حال گریه به منزل رفتم و در مظلومیت امام زمان عجلّ الله تعالی فرجه الشریف اشک زیادی ریختم و حتی غذا هم نتوانستم بخورم. تاآنکه در عالم مکاشفه حضرت ولی عصر ارواحنافداه را در حالی که محزون بودند دیدم در همان حال آن حضرت سه مرتبه(درباره همان جمله که آن شخص گفته بود)فرمودند:((تهمتم می زنند تهمتم می زنند تهمتم می زنند!))  راهی به سوی نور صفحه 185 این چه بی معرفتی است که به امام عزیزمان هم تهمت بزنیم؟مگر حضرت فاطمه سلام الله علیها در حدیث معتبر و شریف لوح از خدای تعالی نقل نفرموده که خدای حکیم لقب ((رحمه اللعالمین)) را به امام عصر عجلّ الله تعالی فرجه الشریف داده است؟ مگر((رحمه للعالمین))به معنای مهربانی برای تمام عالمیان نیست؟ این چه خرافات و چه زشتی است که ما به امام معصوم خود نسبت می دهیم؟ اگر ما پیرو اهل بیت عصمت و طهارتیم نباید حرفی را که آنها نمی پسندند به زبان جاری کنیم بلکه بایداگر چیزی را یقین داریم که آنها فرموده اند بیان کنیم و چیزی را که شک داریم و با سیره آن بزرگواران سازگاری ندارد مطرح نکنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوال: آیا در عصر ظهور، امام زمان دین جدیدی خواهد آورد؟ چکیده بر اساس روایات، امام زمان امری جدید می‌آورد که از یک‌سو سبب برداشت نادرست دوستان و از سوی دیگر، سوءاستفاده و تبلیغات منفی دشمنان شده است. پرسش این است که با توجه به اصول اسلام _ که شیعه امامیه نیز به آن معتقد است _ در تفسیر این روایات چه احتمال‌هایی قابل پذیرش‌اند و چه احتمال‌هایی پذیرفتنی نیستند. برخی احتمال‌ها در این‌باره مطرح شده‌اند که در این اینجا بررسی می‌شوند و علاوه بر آن، سعی میکنیم احتمال‌هایی را که موجه می‌دانیم مطرح کنیم _ در مجموع، هفت احتمال بررسی می‌شود که برخی از آن‌ها قطعاً مردودند؛ چون با اصول و محکمات کتاب و سنت سازگار نیست مانند این احتمال که حضرت حجت دین و شریعتی جدید می‌آورد که نه‌تنها دلیل و روایت معتبری ندارد، بلکه روایات معتبر متعددی برخلاف آن است و با اصول قطعی اسلام که امامیه هم به ان اعتقاد دارد، ناسازگار است؛ همچنین این‌که حضرت احکامی جدید تشریع کند نیز صحیح نیست؛ زیرا امامان شارع نیستند. و نیز این‌که احکامی در نزد امام مهدی به ودیعت نهاده شده و ایشان هم آن‌ها را بیان می‌کند، بر اساس برخی امور تضعیف می‌شود. احتمال‌هایی که به نظر موجه است از این قرارند: الف) بیان دوبارۀ احکامی که پیامبر ابلاغ کرده است؛ ب) تفسیر اسلام متناسب با شرایط زمان ظهور؛ ج) بیان زیرمجموعه‌ها و مصادیق عناوین عام کتاب و سنت. در برخی روایات درباره امام زمان آمده است: يُبَايِعُ النَّاسَ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ. (نعمانی، 1422: 27) إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ. (مفید، 1414: ج2: 384) يَقُومُ بِأَمْرٍ جَدِيد. (حلی، 1370: 213) جَاءَ بِأَمْرٍ غَيْرِ الَّذِي كَانَ. (اربلی، 1405: ج3، 255) و امثال این عناوین که همگی نوعی نوآوری را به امام زمان نسبت می‌دهند. پرسش اصلی این است ؛ که این امور از چه تناسبی است و با توجه به محکمات کتاب و سنت چه احتمالی نمی‌تواند مراد از «امر جدید» باشد؟ همچنین با توجه به اصول قطعی کتاب و سنت، نمی‌توان «امر جدید» را به آن تفسیر کرد و در نتیجه از زمره احتمال‌هایی است که قطعاً مردود است و تفسیرهایی که با اصول قطعی کتاب و سنت سازگار است و می‌توان آن‌ها را به عنوان یک دیدگاه پذیرفت کدام است؟ سرانجام این‌که آیا می‌توان برای برخی از تفسیر‌ها شواهد و قرائنی اقامه کرد؟ درباره معنای روایت، در کلام دانشمندان دینی چند احتمال مطرح شده است و چند احتمال دیگر نیز مطرح می‌کنیم؛ ولی پیش از طرح و بررسی احتمال‌ها، نکته‌ای یادآور می‌شویم و آن این‌که باید این احتمال‌ها به روش علمی بررسی شود تا معلوم شود کدام احتمال با اصول و مبانی اسلام سازگار است و کدام‌یک با اصول و مبانی اسلام سازگار نیست؛ چون این روایات را باید در چارچوب محکمات کتاب و سنت تفسیر کرد. وگرنه باید آن روایات را کنار گذاشت. اصول و چارچوب‌های محکم کتاب وسنت متعدد است؛ اموری همچون ختم نبوت، جامعیت و کمال شریعت، عدم اهمال پیامبر گرامی اسلام در ابلاغ احکام و... احتمال اول: آوردن دین و شریعت جدید یکی از احتمال‌ها در ذهن برخی مردم سطحی‌نگر این است که حضرت حجت در هنگام ظهور اساساً دین و شریعت جدیدی غیر از دین اسلام می‌آورد؛ همان‌طور که پیامبر گرامی اسلام پس از دین مسیح دین جدیدی آورد و حضرت عیسی پس از حضرت موسی دینی جدید ارائه کرد. مطابق روایات مومنین به ادیان الهی در کمترین زمان ممکن ، و سایر ملت ها در مدتی کوتاه پس از آنها . مشخصا" همانطور که می دانید حضرت مسیح بعد از ظهور بلافاصله تجلی خواهند داشت و با معجزات زمان رسالت شان اثبات خواهندکرد که عیسی ابن مریم هستند و با اقتداء به امام زمان عج در نماز حقانیت اسلام و امامت را مسجل و اکثر مسیحیان بدون هیچ جنگی به اسلام گرویده و مطیع حجت خدا خواهند شد روایتی وجود ندارد که حضرت مهدی دین یا شریعتی جدید می‌آورد، بلکه وصف جدید و امثال آن صفت برای چند امر ذکر شده که بدین قرار است: 1. امر جدید: «جَاءَ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ» (مفید، 1414: ج2، 384)؛ 2. کتاب جدید: «يَقُومُ الْقَائِمُ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ وَ كِتَابٍ جَدِيدٍ» (نعمانی، 1422: 238)؛ 3. سنت جدید: «يَقُومُ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ وَ سُنَّةٍ جَدِيدَةٍ» (همو: 235)؛ 4. قضای جدید: «يَقُومُ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ ... وَ قَضَاءٍ جَدِيدٍ» (همو: 255)؛ 5. سلطان جدید: «يُبَايِعُ النَّاسَ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ ... وَ سُلْطَانٍ جَدِيد»(همو: 270)؛ 6. دعوت جدید: «يَسْتَأْنِفُ الدَّاعِي مِنَّا دُعَاءً جَدِيداً كَمَا دَعَا رَسُولُ اللَّهِ» (مجلسی، 1363: ج13، 194). ممنون از سعه صدر و همراهی همه بزرگواران ، فردا شب احتمال اول و احتمالات دیگر را بررسی میکنیم، در ضمن گفتگویی هم درباره علائم و نشانه های حتمی ظهور در شب های بعد خواهیم داشت.
بعضی واژه‌ها خیلی کوچکند، اما وسعت زیادی دارند. کارایی‌شان خیلی بالاست. بعضی واژه‌ها آنقدر قوی هستند که می‌توانند یک زندگی را بسوزانند یا یک زندگی بسازند. گاهی یک عضو از بدن می‌تواند قابلیت ویران کردن یک رابطه یا شکستن یک قلب را داشته باشد. احتمالاً دانسته‌اید درباره کدام عضو حرف می‌زنم. آری زبان زبان آدمیزاد خاصیت غذایی ندارد، اما تا دلتان بخواهد خاصیت‌های دیگر دارد. ۷۰ گناه را به تنهایی عهده‌دار است که بخشی از آن‌ها در زمره گناهان کبیره محسوب می‌شوند، یعنی گناهانی که خیلی بزرگ هستند. هر کدام از ما یک یا چند تا از این ۷۰ مدل هنر زبانی را خوب بلدیم. مثلاً همگی دست به غیبتمان عالی است! اصلاً نقل مجالسمان است و اگر پشت سر کسی یا از کسی حرف نزنیم روزمان شب نمی‌شود. انگار اگر درباره دیگران حرف نزنیم سوژه برای دورهمی کم می‌آوریم. فلانی فلان کار را کرد و آن یکی بهمان کار را. خیلی از ما به شوخی می‌گوییم بیا کمی غیبت کنیم حالمان خوب شود، یعنی آنقدر قبح این عمل زشت برایمان کمرنگ شده که به انجامش افتخار می‌کنیم. اگر یکی اهل غیبت نباشد و در مهمانی بخواهد ما را امر به معروف کند، او را محکوم به امل بودن کرده و مجبورش می‌کنیم به جرم همسو نبودن با ما جمع را ترک کند. قانون‌های این روز‌های ما وارونه شده است. به این فکر می‌کنم که چرا باید دروغ بگوییم؟ چرا بلد نیستیم جواب قاطع بدهیم و با دروغ خود را تبرئه یا از زیربار مسئولیت شانه خالی می‌کنیم؟ بدتر ماجرا این است که بعد از مدتی جامعه به دروغ شنیدن هم عادت می‌کند. وقتی مدام دروغ می‌شنود یا راستی‌ها را باور نمی‌کند و دچار بی‌اعتمادی می‌شود یا دروغ‌های مدام را باور و بی‌توجه به آن‌ها زندگی‌اش را می‌کند. یادش بخیر بچه که بودیم مدام توی گوشمان می‌خواندند دروغگو دشمن خداست ولی حالا ریز و درشتمان مثل نقل و نبات دروغ می‌گوییم و در این آشفته بازار توقع داریم بچه‌هایمان به ما راست بگویند. کم‌کم دارد این عادت صادق بودن یادمان می‌رود غیبت هم دست کمی از دروغ ندارد. فقط طرف حساب این یکی خلق خداست و تا رضایتش را نگیری توبه‌ای در کار نیست. این بار هر دو فرد گوینده و شنونده خطاکارند. غیبت هم مثل دروغ گفتن عادتمان شده است. اگر درباره دیگران حرف نزنیم روزمان شب نمی‌شود. اگر پشت سر کسی حرف بزنیم غیبت کرده‌ایم و اگر آنچه گفته‌ایم دروغ باشد به فرد غایب تهمت زده‌ایم. عجیب است که آدم‌های اهل معامله غیبت کنند. عجیب است که در این روز‌های سخت که نگه داشتن ایمان مثل نگه داشتن آتش در کف دستان است و دُر گران بهایی است، کسی آن را با غیبت هدر بدهد. ما در دنیا با سختی و وسواس بخشش می‌کنیم، اما عجیب است که برای آخرت خود بخشنده می‌شویم و به واسطه حرف‌هایی که زده‌ایم گناه دیگران را به دوش می‌کشیم. آنچه از اعمال نیک را که به سختی ذخیره کرده‌ایم دو دستی تقدیم دیگران کرده و کفه سیاهی آن‌ها را کم و کفه سپیدی خودمان را کم می‌کنیم. این عجیب‌ترین معامله‌ای نیست که می‌کنیم؟!‌ یکی از زشت ترین رفتارهای اجتماعی، تهمت، بهتان و افترا زدن به دیگری است. نگاه منفی به دیگری و بدگمانی، موجب می شود که فرد نسبت به دیگری چنین رفتاری داشته باشد و آبروی او را در معرض خطر قرار دهد. امام صادق(ع) نیز فرموده است: ان من الغیبهًْ ان تقول فی اخیک ما ستره الله علیه، و ان من البهتان ان تقول فی اخیک ما لیس فیه؛ غیبت آن است که در مورد برادرت آنچه را خدا پوشانده بیان کنی و بهتان آن است که آنچه در او نیست را به او نسبت دهی. البته امام صادق(ع) نسبت به افراد هشدار می دهد و می فرماید: هر کس تو را فریب داد نباید امین بشماری و هر کس را امین یافتی متهم نکن. آثار زیانبار افترا و تهمت و بهتان گناه آشکار ،ارتکاب حرام،دروغ، ظلم، بدفرجامی، عذاب اخروی، لعن و نفرین، توبیخ، سنگین ترین گناه ، حرمت شکنی و ..... البته دین مان موافق نیست جلسه غیبت و تهمت را به این آسانی ها ترک کنیم . ابتدا مکلف هستم در حد وسعمان که آن را هم باید تقویت روزانه کنیم (با مطالعه) جلوی تهمت و غیبت را با ارائه دلائل قوی و استفاده از مضامین قرآنی و منابع حدیثی بگیریم ، امام علی(ع) می فرماید: «لاقحه کالبهت؛ هیچ بی شرمی و وقاحتی چون بهتان زدن نیست». بزرگ تر و سنگین ترین جرم: امیرمؤمنان امام علی(ع) می فرماید: «البهتان علی البری اعظم من السماء؛ بهتان زدن به آدم بی گناه بزرگتر از آسمان است». نشانه بی ایمانی: برای هر چیزی نشانه ای است، امور باطنی نشانه هایی دارد، نشانه ایمان ترک تهمت و نشانه بی ایمانی گرفتاری به تهمت است. امام علی(ع) فرموده است: المؤمن لا یغش اخاه، و لا یخونه، و لا یخذله، و لا یتهمه؛ مؤمن با برادر مؤمنش فریبکاری نمی کند و به او خیانت نمی ورزد و او را خوار نمی سازد و به او تهمت نمی زند.
بزرگترین و بدترین نوع تهمت می دانید چیه؟؟؟!!!! تهمت زدن به زنان پاک دامن و با ایمان مردی که به زن با ایمان و پاکدامن افترا می زندو تهمت می بندد و نسبت ناروا به او می دهد 227- إِنَّ الَّذِینَ یرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظیمٌ 23» (النور). قرآن کریم در این آیه کسانی را که به زنان پاکدامن و با ایمان تهمت زده- و نسبت انجام عمل ناشایست به آنها می دهند- مورد نکوهش شدید قرار می دهد و محروم بودن آنان از رحمت الهی را اعلام می نماید. و اینگونه افراد را به کیفر دنیوی و عقوبت اخروی وعده می دهد. در حدیث آمده است: از هفت چیزی که موجب هلاکت و نابودی است اجتناب کنید. تهمت زدن به زنان با ایمان و پاکدامن از جمله آن هفت چیز می باشد جعفی می گوید: مردی با امام صادق علیه السلام بسیار دوست و رفیق بود. به گونه ای که همیشه همراه آن حضرت علیه السلام راه می رفت. روزی آن مرد- به همراه غلام خود- امام صادق علیه السلام را در بازار کفّاشها همراهی می کرد. و آن غلام پشت سر آن مرد راه می رفت. پس از آنکه مدتی راه رفتند. آن مرد متوجّه شد که غلام او پشت سرش راه نمی رود. و به جائی رفته است. و هنگامی که آن غلام به نزد آن مرد بازگشت. او با تندی به غلام گفت: - ای فرزند مادر بدکاره- کجا رفته بودی؟ هنگامی که آن مرد این جمله را بر زبان جاری کرده و با غلام خود این گونه سخن گفت. امام صادق علیه السلام بسیار ناراحت شدند. و از فرط ناراحتی با دست مبارک بر پیشانی خود زدند. سپس آن حضرت علیه السلام با لحن سرزنش آمیزی به آن مرد فرمود: به مادر این غلام تهمت می زنی و به او نسبت ناروا می دهی؟ من تا امروز فکر می کردم که تو انسان باتقوا و پرهیزگاری هستی. امّا امروز- با این کار- فهمیدم که تو اهل تقوا و پرهیزگاری نیستی. آن مرد برای توجیه این عمل ناپسند خود به امام صادق علیه السلام گفت: مادر این غلام مسلمان نیست. در این هنگام امام صادق علیه السلام به تندی به آن مرد فرمود: از من دور شو. مگر نمی دانی که برای هر قوم و جماعتی ازدواج و پیمان زناشوئی وجود دارد- که با انجام دادن آن- خود را از زنا و عمل نامشروع منزّه و پاک می گردانند؟! راوی می گوید: پس از این ماجرا امام صادق علیه السلام- تا آخر عمر- همراه با آن مرد راه نرفتند غیبت در چه مواردی جایز است؟!!! حرمت غیبت در غیر موارد استثنایی - که همه این‏ موارد جنبه اجتماعی دارند - پابرجاست. به طور مثال در آنجا که یک نفر می‏ خواهد با یک کسی شرکتی تأسیس کند، می‏ آید با شما که از احوال‏ آن شخص اطلاع دارید مشورت می‏ کند که آقا این آدم که تو مدتی با او بوده‏ای چه جور آدمی است؟ من می‏ خواهم با او شرکتی تأسیس کنم، یا می‏ خواهم‏ دخترم را به او بدهم، یا می‏ خواهم دخترش را برای پسر خودم بگیرم و امثال اینها... اینجا پای مشورت در میان‏ است و بر شما جایز و بلکه لازم است که بگویید چون پای مشورت در میان‏ است. یا در موردی‏ که خودتان مظلوم یک شخص هستید یعنی او حق شما را پایمال کرده، در اینجا شما یا باید دهان ببندید و نگویید حقم پایمال شده و بگذارید حقتان پایمال شود یا اگر بخواهید بگویید، غیبت کرده ‏اید که این غیبت در اینجا جایز است: «لا یحب‏ الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم» خداوند دوست نمی‏ دارد که کسی به‏ عیب مردم صدا بلند کند مگر اینکه ستمی به او رسیده باشد ./ سوره نساء، آیه 148
امام صادق (علیه‌السلام) در روایتی از بسم الله به عنوان کلید درهای طاعت یاد کرده و می‌فرماید: درهای گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببندید و درهای طاعت را با بسم اللّه گفتن بگشایید. همچنین امام صادق (علیه‌السلام) در حدیثی فرمودند: هرگاه یکی از شما وضو بگیرد و بسم اللّه الرحمن الرحیم نگوید، شیطان در آن شریک است و اگر غذا بخورد و آب بنوشد یا لباس بپوشد و هر کاری که باید نام خدا را بر آن جاری سازد، انجام دهد و چنین نکند، شیطان در آن شریک است. بسم الله نشانه دین اسلام پیامبر (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) علاوه بر توصیه های عام نسبت به ذکر بسم الله، در مواردی خاص، مانند اوقات خوردن غذا، نوشتن نامه، رفتن به بستر برای خواب و برخاستن از بستر تأکید بیشتری بر بیان بسم الله داشتند. با این اوصاف، ذکر بسم الله برای مسلمانان به صورت شعار و نشانه دین اسلام درآمده است و بلند گفتن آن از نشانه های ایمان شمرده می‌شود، چنانکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) هنگام تلاوت قرآن، بسم الله را به صدای بلند می‌گفت و مشرکان از او روی بر می‌گرداندند که آیه 46 سوره اسراء به همین نکته اشاره دارد. از اميرالمومنين (عليه السلام ) روايت شده كه فرمودند: (بسم الله ) گفتن فوايدي دارد 1. بازكننده گره ها 2. ترميم كننده ي فاصله ها 3.آسان كننده هر دشواري 4. امان از شر اشرار 5.محافظ انسان در فتنه هاي روزگار 6. شفاء دردها 7. امان در روز قيامت منبع: مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل جلد ‏5 صفحه 304 ابن عباس روایت کرد که حضرت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: که هر گاه معلمی به کودکی امر کند که بگوید بسم الله الرحمن الرحیم خدای تعالی برات آزادی از دوزخ برای آن کودک و پدر و مادر و معلم او بنویسد. گفته اند که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) روزی از قبرستان بقیع گذر کردند، نزدیک قبری رسیدند به اصحاب فرمودند: عجله کنید و بگذرید، اصحاب تعجیل کردند و از آنجا گذشتند و در وقت مراجعت چون به قبرستان و آن قبر رسیدند خواستند زود بگذرند حضرت فرمودند: که عجله نکنید. اصحاب گفتند: یا رسول الله چرا در وقت رفتن امر به عجله فرمودید، حضرت فرمودند: صاحب این قبر را عذاب می کردند من طاقت ناله و فریاد او را نداشتم، اکنون خدای تعالی رحمتش را شامل حال او کرد. گفتند یا رسول الله سبب عذاب و رحمت به او چه بود؟ حضرت فرمودند: این مرد، مرد فاسقی بود که بسبب فسقش تا این ساعت اینجا معذب بود، کودکی از وی مانده بود، در این وقت او را به مکتب بردند معلم به این فرزند (بسم الله الرحمن الرحیم) را تعلیم فرمود. و کودک آنرا بر زبان جاری نمود، خطاب به فرشتگان عذاب رسید، دست از این بنده فاسق بردارید و او را عذاب نکنید، روا نباشد که پدر را عذاب کنیم و پسرش به یاد ما باشد. بگویمت سخنی ای رفیق فاضل من کسی بغیر خدا حل نکند مشکل من به هر که درد خویش را فرو خواندم غم فزود ولی غم نبرد از دل من
آیا در عصر ظهور، امام زمان دین جدیدی خواهد آورد؟ مهدی کرار چکیده بر اساس روایات، امام زمان امری جدید می‌آورد که از یک‌سو سبب برداشت نادرست دوستان و از سوی دیگر، سوءاستفاده و تبلیغات منفی دشمنان شده است. پرسش این است که با توجه به اصول اسلام _ که شیعه امامیه نیز به آن معتقد است _ در تفسیر این روایات چه احتمال‌هایی قابل پذیرش‌اند و چه احتمال‌هایی پذیرفتنی نیستند. یارفیق من لا رفیق له خیر دین جدید نخواهند اورد.از امام صادق عليه السلام روايت شده است: هنگامی که قائم ظهور کرد با امر جدیدی خواهد امد چنانک رسول خدا ص دراغاز اسلام‌مردم را به امر جدید دعوت می کرد. اما قطعا مراد این احادیث این نیست که امام زمام عج دین اسلام رانسخ می کند ودین جدیدی ارائه کند چرا که دین اسلام اخرین دین وپیامبر اسلام اخرین پیامبر الهی است. درزمان غیبت بدعت هایی دردین گذاشته می شود احکامی ازقران واسلام طبق میل مردم تفسیر می شود بسیاری ازاحکام وحدود فراموش می شود بسیاری ازمسلمان ها ارکان اسلام را رها می کنند وبه ظواهر ان اکتفا می کنندو.. وطبیعی است که درچنین اوضاعی اگر امام زمان عج ظهور کنند وبه ابطال بدعت هابپردازند واحکام قوانین اسلامی را با تمام ابعاد به اجرا بگذارند چنین دینی برای مردم تازگی خواهد داشت
آیا در عصر ظهور، امام زمان دین جدیدی خواهد آورد؟ برخی احتمال‌ها در این‌باره مطرح شده‌اند که در این اینجا بررسی می‌شوند و علاوه بر آن، سعی میکنیم احتمال‌هایی را که موجه می‌دانیم مطرح کنیم _ در مجموع، هفت احتمال بررسی می‌شود که برخی از آن‌ها قطعاً مردودند؛ چون با اصول و محکمات کتاب و سنت سازگار نیست مانند این احتمال که حضرت حجت دین و شریعتی جدید می‌آورد که نه‌تنها دلیل و روایت معتبری ندارد، بلکه روایات معتبر متعددی برخلاف آن است و با اصول قطعی اسلام که امامیه هم به ان اعتقاد دارد، ناسازگار است؛ همچنین این‌که حضرت احکامی جدید تشریع کند نیز صحیح نیست؛ زیرا امامان شارع نیستند. و نیز این‌که احکامی در نزد امام مهدی به ودیعت نهاده شده و ایشان هم آن‌ها را بیان می‌کند، بر اساس برخی امور تضعیف می‌شود. احتمال‌هایی که به نظر موجه است از این قرارند: الف) بیان دوبارۀ احکامی که پیامبر ابلاغ کرده است؛ ب) تفسیر اسلام متناسب با شرایط زمان ظهور؛ ج) بیان زیرمجموعه‌ها و مصادیق عناوین عام کتاب و سنت. در برخی روایات درباره امام زمان آمده است: يُبَايِعُ النَّاسَ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ. (نعمانی، 1422: 27) إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ. (مفید، 1414: ج2: 384) يَقُومُ بِأَمْرٍ جَدِيد. (حلی، 1370: 213) جَاءَ بِأَمْرٍ غَيْرِ الَّذِي كَانَ. (اربلی، 1405: ج3، 255) و امثال این عناوین که همگی نوعی نوآوری را به امام زمان نسبت می‌دهند. پرسش اصلی این است ؛ که این امور از چه تناسبی است و با توجه به محکمات کتاب و سنت چه احتمالی نمی‌تواند مراد از «امر جدید» باشد؟ همچنین با توجه به اصول قطعی کتاب و سنت، نمی‌توان «امر جدید» را به آن تفسیر کرد و در نتیجه از زمره احتمال‌هایی است که قطعاً مردود است و تفسیرهایی که با اصول قطعی کتاب و سنت سازگار است و می‌توان آن‌ها را به عنوان یک دیدگاه پذیرفت کدام است؟ سرانجام این‌که آیا می‌توان برای برخی از تفسیر‌ها شواهد و قرائنی اقامه کرد؟
آیا در عصر ظهور، امام زمان دین جدیدی خواهد آورد؟ درباره معنای روایت، در کلام دانشمندان دینی چند احتمال مطرح شده است و چند احتمال دیگر نیز مطرح می‌کنیم؛ ولی پیش از طرح و بررسی احتمال‌ها، نکته‌ای یادآور می‌شویم و آن این‌که باید این احتمال‌ها به روش علمی بررسی شود تا معلوم شود کدام احتمال با اصول و مبانی اسلام سازگار است و کدام‌یک با اصول و مبانی اسلام سازگار نیست؛ چون این روایات را باید در چارچوب محکمات کتاب و سنت تفسیر کرد. وگرنه باید آن روایات را کنار گذاشت. اصول و چارچوب‌های محکم کتاب وسنت متعدد است؛ اموری همچون ختم نبوت، جامعیت و کمال شریعت، عدم اهمال پیامبر گرامی اسلام در ابلاغ احکام و... احتمال اول: آوردن دین و شریعت جدید یکی از احتمال‌ها در ذهن برخی مردم سطحی‌نگر این است که حضرت حجت در هنگام ظهور اساساً دین و شریعت جدیدی غیر از دین اسلام می‌آورد؛ همان‌طور که پیامبر گرامی اسلام پس از دین مسیح دین جدیدی آورد و حضرت عیسی پس از حضرت موسی دینی جدید ارائه کرد. مطابق روایات مومنین به ادیان الهی در کمترین زمان ممکن ، و سایر ملت ها در مدتی کوتاه پس از آنها . مشخصا" همانطور که می دانید حضرت مسیح بعد از ظهور بلافاصله تجلی خواهند داشت و با معجزات زمان رسالت شان اثبات خواهندکرد که عیسی ابن مریم هستند و با اقتداء به امام زمان عج در نماز حقانیت اسلام و امامت را مسجل و اکثر مسیحیان بدون هیچ جنگی به اسلام گرویده و مطیع حجت خدا خواهند شد روایتی وجود ندارد که حضرت مهدی دین یا شریعتی جدید می‌آورد، بلکه وصف جدید و امثال آن صفت برای چند امر ذکر شده که بدین قرار است: 1. امر جدید: «جَاءَ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ» (مفید، 1414: ج2، 384)؛ 2. کتاب جدید: «يَقُومُ الْقَائِمُ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ وَ كِتَابٍ جَدِيدٍ» (نعمانی، 1422: 238)؛ 3. سنت جدید: «يَقُومُ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ وَ سُنَّةٍ جَدِيدَةٍ» (همو: 235)؛ 4. قضای جدید: «يَقُومُ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ ... وَ قَضَاءٍ جَدِيدٍ» (همو: 255)؛ 5. سلطان جدید: «يُبَايِعُ النَّاسَ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ ... وَ سُلْطَانٍ جَدِيد»(همو: 270)؛ 6. دعوت جدید: «يَسْتَأْنِفُ الدَّاعِي مِنَّا دُعَاءً جَدِيداً كَمَا دَعَا رَسُولُ اللَّهِ» (مجلسی، 1363: ج13، 194).
آیا در عصر ظهور، امام زمان دین جدیدی خواهد آورد؟ *بِسْمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم* *زیباییها ی ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف* *راحتی خلایق به ظهور و در دولت آن جناب می‌باشد*. 🔹حضرت علی علیه السلام در وصف امام زمان علیه السلام فرمودند: در ملک او درندگان صلح می‌کنند و زمین گیاهش را بیرون می دهد و آسمان، برکتش را فرو می‌ریزد. 📚مکیال المکارم،ج١/ص ١۴٣ از بحارالأنوار ٢٨٠/۵٢. 🔹 پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده که فرمودند: ساکنین زمین و آسمان از حکومت او راضی خواهند بود و اموال را به طور صحاح میان مردم تقسیم می‌کند. مردی پرسید: صحاح یعنی چه؟ فرمود: یعنی به طور مساوی. 📚مکیال المکارم، ج١/ص١۴٣ از بحار الأنوار ٨١/۵١. و از سعدالسعود از صحف ادریس ؛نقل شده که: .... و در آن زمان، امامت را در زمین تحقق بخشم، پس چیزی به چیز دیگری ضرر نداشته باشد و هیچ چیز از (جانداران) از هیچ چیز نترسد، آن گاه جانوران و چهارپایان در میان مردم باشند و به یکدیگر اذیتی نرسانند، نیش هر نیش دار از جانوران را بگیرم و سمّ آنها را بی اثر نمایم، و برکات را از آسمان و زمین برآرم و زمین با گیاهان زیبایش نزهت یابد و تمام میوه هایش را برآورده، انواع عطرها را برون دهد و رأفت و رحمت و مهربانی را در میان آنها برقرار سازم. 📚مکیال المکارم،ج١/ص١۴٣ از بحار الأنوار :٣٨۴/۵٢؛ سعدالسعود:٣۴-٣۵. در روایت دیگری 🔹 امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: اگر قائم ما به پا خیزد، آسمان بارانش را فرو می‌ریزد و زمین گیاهانش را بیرون می دهد، و کینه ها و کدورت ها از دل‌های بندگان زایل می گردد، و درندگان و بهائم با هم سازگار می‌شوند تا به حدی که یک زن، راه عراق و شام را طی می کند در حالی که جز بر سبزه و گیاه پا نگذارد و زینت های خود [یا زنبیل خود] را بر سر دارد و هیچ درنده او را به وحشت نمی‌اندازد. 📚مکیال المکارم،ج١/ص١۴۴ از بحار الأنوار :٣١۶/۵٢. ولی هیچ روایتی نداریم که امام زمان دین یا شریعت جدیدی می‌آورد. هیچ‌یک از روایات یادشده بر این دلالت ندارند که آن حضرت اساساً دینی جدید می‌آورد و امر جدید ابهام دارد. باید به گونه‌ای تفسیر شود که با اصول قطعی و مسلّم اسلام همچون ختم نبوت و جامعیت شریعت _ که امامیه نیز بدان معتقد است _ ناسازگار نباشد. مراد از «کتاب جدید» نیز همین قرآن است و البته ویژگی‌هایی مانند ذکر اسباب نزول، تفسیر صحیح و بیان برخی مصادیق و زیرمجموعه‌ها و... همراه آن است (طباطبایی، 1393: ج12، 116، مرتضی عاملی، 1410: 56). هیچ‌یک از روایات فوق دلالتی ندارد آن‌چه حضرت مهدی بدان دعوت می‌کند دینی جدید است. برفرض هم چنین روایاتی وجود داشته باشد، با قرآن، سنت و اجماع مسلمانان سازگار نیست. قرآن، سنت و ضرورت اسلام و اجماع مسلمین بر ختم نبوت است. در این صورت از زمره روایاتی خواهد بود که مخالف قرآن و سنت است و به دستور پیامبر و امامان اهل‌بیت باید روایات مخالف با قرآن و سنت را کنار گذاشت و از درجه اعتبار ساقط است.
آیا در عصر ظهور، امام زمان دین جدیدی خواهد آورد؟ رسول خدا فرمود: قائم از فرزندانم است؛ اسمش با اسم من، کنیه‌اش با کنیه من، شکل و شمایلش با شمایل من و سنتش با سنت من یکی است. مردم را به دین و شریعت من هدایت می‌کند و مردم را به کتاب خدای من فرا می‌خواند. امام صادق فرمود: هنگامی که قائم ما قیام می‌کند دوباره قرآن، قوانین و احکام دین و واجبات را همان‌گونه که بر پیامبر نازل شده است به شما یاد می‌دهد. 💢💢احتمال دوم تشریع احکام جدید پیامبر گرامی اسلام همه تشریعات الهی را ابلاغ کرد و برخی احکام را نیز خود تشریع نمود (صفار، 1362: 397)؛ ولی امام زمان یک دسته احکام جدید تشریع می‌کند. درباره احکام جزایی برخی معتقدند این احتمال جدی وجود دارد که امام هنگام ظهورش احکام جزایی جدیدی متناسب با عصر خودش بیاورد؛ چون حضرت مهدی حق تشریع دارد و آن حضرت یکی از مصادر و منابع تشریع هست و شاید این یکی از تفاسیری است که می‌توان از روایات ارائه داد؛ روایاتی که می‌گوید: «یأتی بأمر جدید و قضاء جدید و حکم جدید» (صدر، 1427: ج9، 137). برخی نیز گفته‌اند که در روایات آمده است حضرت حجت احکامی جدید درباره راه‌ها تشریع می‌کند (سبزواری، 1416: ج23، 300). بعضی دیگر نیز از تبدیل احکام شرعی نسبت به حضرت حجت سخن گفته‌اند (حائری، 1407: ج3، 128). ظاهر کلام برخی اخباری‌ها همچون محدث بحرانی این است که امامان اهل‌بیت مانند پیامبر بر تشریع ولایت داشته‌اند؛ ولی به نظر این دیدگاه نه‌تنها دلیلی معتبر ندارد، بلکه دلیل‌های معتبری بر نفی آن وجود دارد (طباطبایی، بی‌تا، ج2، 295؛ ضیایی‌فر، 1388، 80 - 89).
آیا در عصر ظهور، امام زمان دین جدیدی خواهد آورد؟ احتمال سوم: ابلاغ ابتدایی برخی احکام برخی معتقدند پیامبر گرامی اسلام بیشتر احکام را برای مردم بیان کرد، ولی به عللی همچون مساعد نبودن شرایط برای اجرای برخی از احکام، بعضی از آن‌ها را به همه مردم ابلاغ نکرد. از این‌رو برخی از احکام را حضرت مهدی به مردم ابلاغ و آن‌ها را اجرا خواهد کرد که در روایات به پاره‌ای از آن‌ها اشاره شده است (فیض کاشانی، 1365: ج2، 475؛ حائری، 1385: ج1، 178). برخی از شارحان احادیث هم بعضی از آن‌ها را ذکر کرده‌اند؛ مانند قضاوت کردن بر اساس علم خود، نظیر کشتن مانع زکات توسط حضرت داود، قطع دستان بنی‌شیبه از مسجدالحرام، جلوگیری از ناودان‌ها و سایر امور که به راه مردم ضرر می‌زند (مجلسی، 1363: ج6، 246). در پاره‌ای از روایات هم آمده است امام زمان برخلاف پیامبر _ که جزیه می‌گرفت _ جزیه قبول نمی‌کند (همو، 1403: ج52، 345). شاید با توجه به این روایات برخی از فقها گفته‌اند: مصلحت الهی مقتضی آن است که تعدادی از احکام تا زمان ظهور حضرت مهدی پنهان باشد و شاید مراد از روایاتی که می‌گوید امام زمان دینی جدید می‌آورد، آشکار کردن این تعداد از احکام است (واعظ بهسودی، 1386: ج2، 271). مقتضای این احتمال این است که پیامبر اسلام برخی از احکام اسلام را بیان نکرده است و این با وظیفه ابلاغ آن حضرت (مائده: 67) و با ادله‌ای که اکمال دین را بیان می‌کند سازگار نیست، نظیر آیه اکمال (مائده: 3)؛ چرا که مراد از اکمال دین، اکمال آن در واقع و نفس‌الامر نیست، بلکه مراد اکمال دین ابلاغ شده به مردم است. همان‌طور که امامیه به درستی می‌گویند ولایت امیرالمؤمنین به مردم ابلاغ شد و با ابلاغ آن، دین کامل شد . از این‌رو در برخی روایات آمده است که پیامبر همه گفتنی‌ها را برای مردم گفت؛ لیکن همه مردم صلاحیت و توانایی حفظ پیراسته از خطا و دروغ آن را نداشتند و تنها اهل‌بیت بودند که احکام را به دور از خطا و دروغ حفظ کردند (کلینی، 1363: ج1، 62-64). علاوه بر آن روایاتی وجود دارد که می‌گویند پیامبر حلال و حرام را به صورت کامل به مردم ابلاغ کرد و به علم امام در حلال و حرام (یعنی احکام فقهی) چیزی اضافه نمی‌شود؛ بلکه به علم امام در امور دیگری غیر از حلال و حرام اضافه می‌شود (صفار، 1362: 412). در روایات دیگری نیز آمده است که پیامبر همه احکام را به مردم ابلاغ کرد (مجلسی، 1363: ج2، 214). بنابراین قرائن و شواهد متعددی علیه این احتمال است و نمی‌توان آن را به عنوان دیدگاهی قابل دفاع و موجه به شمار آورد.
آیا در عصر ظهور، امام زمان دین جدیدی خواهد آورد؟ احتمال چهارم: بیان مجدد احکام خالص اسلام پیامبر گرامی اسلام و سایر امامان اهل‌بیت همه احکام اسلام را بیان کردند؛ ولی اجتهادهای باطل و ناقص، جعل روایات، بدعت‌ها، خرافات، ناخالصی‌هایی را به احکام اسلام اضافه کرد. امام زمان هرگونه ناخالصی که به احکام اسلام اضافه شده کنار گذاشته و همان احکام خالص اسلامی را دوباره بیان می‌کند. این تفسیر در کلام گروهی از دانشوران امامیه آمده است (منتظری، 1408: ج1، 521؛ بغدادی، بی‌تا: 237). تفاوت این احتمال با احتمال پیشین این است که در احتمال پیشین گفته می‌شد که پیامبر برخی از احکام فقهی را هرگز برای مردم بیان نکرده است و در زمان حضرت مهدی احکام برای اولین‌بار به عموم مردم ابلاغ می‌شود؛ ولی در این احتمال گفته می‌شود که حضرت مهدی همان احکامی که پیامبر به مردم ابلاغ کرده و به عللی حفظ نشده است دوباره بیان می‌کند. از این‌رو در روایات، از عمل حضرت به تجدید بیان دین تعبیر شده است. تجدید یعنی چیزی که بوده و گفته شده و دوباره گفته می‌شود. امیرالمؤمنین علی می‌فرماید: فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ السِّيرَةِ وَ يُحْيِىݫݔ مَيِّتَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ؛ (راوندی، 1406: ج2، 57) [امام زمان] به شما نشان می‌دهد که سیره عادلانه چگونه است و خداوند به وسیله وی امور کنار گذاشته شده کتاب و سنت را احیا می‌کند. رسول خدا فرموده است: إنّ اللّه تعالی يبعث لهذه الأمّة على رأس كلّ مائة سنة من يجدّد لها دينها؛ (متقی هندی، 1409: ج12، 193) همانا خداوند برای این امت در هر قرن کسی را برمی‌انگیزاند تا دینش را برای مردم آن زمان احیا و تجدید کند. معنای تجدید و احیا در همه این روایات، بیان دوباره احکام و آموزه‌های دین به شکل صحیح است. اشکالی در این احتمال به نظر نمی‌رسد؛ بلکه برخی از روایات با این تفسیر هماهنگ است. برای نمونه در روایتی نبوی چنین می‌خوانیم:دوازدهمی از فرزندانم به گونه‌ای غایب می‌شود که اصلاً دیده نمی‌شود. زمانی بر امتم می‌گذرد که از اسلام جز اسم آن باقی نمی‌ماند و از قرآن جز نوشته آن باقی نمی‌ماند. پس در این هنگام خداوند متعال به او اذن خروج می‌دهد و اسلام [ناب] را به وسیلۀ وی آشکار و آن را دوباره بیان می‌کند. دعای ندبه نیز از آن حضرت به عنوان تجدیدگر احکام یاد شده است: أَيْنَ الْمُدَّخَرَ لِتَجْدِيدِ الْفَرائِضِ وَ السُننِ؛‏ (ابن‌طاووس، 1414: ج1، 508) کجاست آن شخصیتی که برای تجدید فرایض و سنت‌ها ذخیره شده است؟
آیا در عصر ظهور، امام زمان دین جدیدی خواهد آورد؟ احتمالات بعدی را برای اینکه وقت شما گرفته نشود خلاصه وار تقدیم می کنم؛ احتمال پنجم: بیان زیرمجموعه‌ها و مصادیق جدید:پس همان طور که پیامبر وظیفه داشت به مصداق إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ (نساء: 105) بر اساس حق حکم کند، امام زمان نیز وظیفه دارد به حق حکم کند، هرچند ممکن است مصادیق و زیرمجموعه‌های حق در دو زمان متفاوت باشد احتمال ششم: ارائه تفسیر متناسب با زمان از اسلام؛یکی از شئون امام تفسیر و تبیین است (ضیایی‌فر، 1390: 61) و طبیعی است که امام زمان نیز بر اساس این شأن، به تفسیر و تبیین معارف دین متناسب با شرایط زمان ظهور بپردازد احتمال هفتم: شیوه جدید اداره جامعه؛ شیوه‌های اداره جامعه در زمینه قضاوت و... از زمانی تا زمان دیگر دچار تغییر می‌شود؛ در یک زمان و مکان شیوه‌ای برای اداره جامعه در زمینه حکومت، قضاوت و امثال آن است، ولی در زمان و مکان دیگری کارایی شیوه قبلی کم یا از بین می‌رود. در نتیجه باید با شیوه‌های دیگری جامعه را اداره کرد. نتیجه : این‌که حضرت احکامی جدید تشریع کند با این مطلب که ائمه شارع نیستند سازگار نیست. همچنین با توجه به ادله‌ای که وظیفه پیامبر را ابلاغ همه احکام به مردم می‌داند، پذیرش این احتمال که احکام نزد حضرت ودیعه گذاشته شده که حضرت برای اولین‌بار به مردم ابلاغ می‌کنند دشوار می‌نماید. اما تبیین مجدد احکامی که پیامبر ابلاغ کرده‌اند یا بیان زیرمجموعه‌های احکام کلی و ارائه تفسیر متناسب با عصر ظهور از اسلام احتمال‌هایی است که مانعی از پذیرش آن‌ها نیست؛ بلکه قرائن و شواهدی برای‌شان وجود دارد. همچنین این احتمال که مراد از «امر جدید» شیوه اداره جامعه باشد مشکلی ندارد، ولی نمی‌توان همه روایات را با این احتمال تفسیر کرد. بنابراین از میان احتمال‌ها و دیدگاه‌های هفت‌گانه، تنها سه احتمال موجّه و قابل دفاع است و احتمال ششم (تفسیر متناسب با عصر) می‌تواند احتمال پنجم (بیان زیرمجموعه‌ها) بلکه احتمال چهارم (بیان مجدد احکام) را پوشش دهد. از این‌رو احتمال چهارم از همه احتمال‌های موجّه از برخی جهات به پذیرش نزدیک‌تر است. ناگفته نماند احتمال‌های موجه مانعة‌الجمع نیست. بنابراین ممکن است هم احتمال چهارم صحیح باشد و هم احتمال پنجم، بلکه اختلاف تعبیرها در برخی روایات جمع آن‌ها را تأیید می‌کند. در برخی روایات گذشته هم «سنت جدید» آمده و هم «کتاب جدید».
بسم الله الرحمن الرحیم یا ابوالفضل العباس (ع) ادرکنا یکی از آرزوهای دیرینه بشر گسترش عدالت در سراسر گیتی و ریشه سوزی بیداد از همه آبادیهای زمین است؛ و این امید و آرزو به شکل نوعی اعتقاد در ادیان الهی تجلی نموده است. در طول تاریخ، کسانی که مدعی تحقق این ایده شدند، طرحها ریختند و چاره ها اندیشیدند، ولی، نتوانستند بشر خسته دل را امیدی بخشند. اندیشه ظهور حضرت مهدی (عج) تنها چراغ فروزانی است که می تواند تاریکی ها و غبار خستگی را از انسان دور کند. روزی که او می آید و حکومت واحد جهانی تشکیل می دهد، انحراف و بی عدالتیها را محو می سازد و ابرهای خودخواهی و نفاق را کنار می زند تا بشر لذت و زیبایی زندگی واقعی را در سایه حکومت اهل بیت(ع) و پیاده شدن همه احکام اسلام ناب محمدی(ص) را با تمام وجود احساس کند. در آستانه این ظهور نورانی آن منجی بشریت، حوادث شگفت انگیزی اتفاق می افتد که از جمله آنها بازگشت گروهی از مؤمنان واقعی برای درک و تماشای عظمت و شوکت جهانی اسلام و حکومت دولت کریمه خواهد بود؛ البته عده ای از کافران بد طینت نیز در این میان پیش از بر پائی رستاخیز به دنیا برمی گردند تا به سزای پاره ای از اعمال ننگین خویش برسند. بازگشت گروهی از مؤمنان خالص و کافران ستمگر به این جهان پیش از قیامت، «رجعت» نامیده می شود.