eitaa logo
کانال "منتظران ظهور"
183 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.3هزار ویدیو
111 فایل
🔴کانال منتظران ظهوردر حوزه مهدویت ،سیاسی و اقتصادی فعالیت دارد.🇮🇷 https://eitaa.com/Montazernezohoor_1313 🔴جهت ارتباط با ادمینها⌨️ @musvij @mozammelll @hijabactor  کاربر یا مهدی✨ 🔴لینک گروه منتظران ظهور http://eitaa.com/joinchat/354091038Cac6587cda4
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مهدی کرار
پيش از آنكه ام سلمه جوياى كوبنده ى در شود، صداى گرم پيامبر بر گوش جانم نشست كه فرمود: - در را برايش باز كن ام سلمه. و بگو كه داخل شود. او مردى است كه خدا و رسول تواما بدو عشق مى ورزند. او عاشق و معشوق خدا و پيامبر است. باز كن در را براى او.
هدایت شده از مهدی کرار
ام سلمه سوال كرد: - پدر و مادرم به فدايت، تو هنوز نديده اى كه كيست پشت در و اينگونه از او تمجيد مى كنى؟ پيامبر فرمود: - دست كم مگير آن كس را كه اكنون پشت اين در ايستاده است. او برادر من است و پسر عموى من و محبوب ترين خلايق در نزد من. آن سخنان عطوفت آميز و آن كلمات مهرانگيز، قاعدتا مى بايست از شرم و حياى من بكاهد و مرا در سخن گفتن با پيامبر، آسوده تر كند. اما چنين نكرد، هر چه من بيشتر محبت رسول را نسبت به خويش دريافتم بيشتر حيا كردم در بيان آنچه از او مى خواستم.
هدایت شده از مهدی کرار
سلام كردم و به امر پيامبر زانو به زانوى او نشستم. سرم را از سر حيا به زير انداختم و نگاهم را از شرم بر زمين زير پاى پيامبر دوختم. آن داناى ماضى و مستقبل به يقين مى دانست كه من به چه نيت و حاجتى امروز به خانه ى او درآمده ام، اما پرسيد: انگار با كوله بار حاجتى آمده اى. كوله بار تقاضاى خويش را بر زمين اجابت من بگذار كه هر حاجت تو در نزد من بى چون و چرا برآورده است.
هدایت شده از مهدی کرار
چه مى گفتم ....؟ گفتم: -»پدر و مادرم به فدايت، نياز به گفتن نيست كه تو نه پسر عمو كه پدر و مربى و مقتداى من بوده اى، مرا از عمويت و پدرم ابوطالب و مادرم فاطمه بنت اسد، در آن حال كه كودك بودم و نارس گرفتى، به غذاى خويش تغديه ام كردى، به ادب خويش مودبم ساختى و از پدر و مادرم بر من دلسوزتر و مهربانتر بودى. خدا مرا به تو و با دستهاى تو هدايت كرد و از گمراهى و شركى كه خويشان من بر آن بودند رهايى بخشيد. و به خدا سوگند كه تو يا رسول الله پشت و پناه و ذخيره ى من در دنيا و آخرت بوده و هستى.
هدایت شده از مهدی کرار
دوست دارم كه خدا بيش از اين مرا به حضور تو پشتگرمى ببخشد. مرا نياز به كاشانه و همسرى است كه سكينه و آرامش را برايم به ارمغان بياورد.« و از شدت حجب، سر را بيشتر در خويش فرود بردم و آهسته ادامه دادم:⤵️⤵️
هدایت شده از مهدی کرار
- من امروز به خواستگارى دختر گرانقدرت فاطمه آمده ام، ميان اين خواهش و اجابت چقدر فاصله است؟ چهره ى پيامبر بازو و بازتر شد و تبسمى شيرين بر لبان او نشست و اين كلمات دوست داشتنى از ميان لبهاى مبارك او تراوش كرد:⤵️ - بشارت باد بر تو اى ابوالحسن كه پيش پاى تو جبرئيل بر من فرود آمد و پيام آورد كه پيوند تو و فاطمه را خداوند جل و علا، در آسمانها منعقد كرده است ... آنگاه از آمدن صرصائيل گفت و خطبه خواندن راهيل بر منبر عرش و ... رازهاى بسيار ديگر و سپس با خنده اى مليح فرمود:👇👇
هدایت شده از مهدی کرار
خوب، چيزى هم با خود دارى براى تشكيل زندگى؟ گفتم:⤵️ - پدر و مادرم به فدايت هيچ چيز من برتو پوشيده نيست، مرا شمشيرى است و زره و شترى و غير از اينها از مال دنيا هيچ ندارم. پدرت فرمود:👇👇 - شمشير، عصاى دست توست، تو به داشتنش ناگزيرى، كه در راه خدا جهاد مى كنى و دشمنان خدا را با آن به ديار عدم مى فرستى. شتر هم ابزار كار توست، با آن نخلستان هاى خود و اهلت را آبيارى مى كنى و بدان بار سفر مى كشى. همان زره را كابين فاطمه قرار بده، من به همان راضيم، اما تو ... تو از من خشنود هستى؟ !!!!
هدایت شده از مهدی کرار
عجب سوالى!!!! گفتم: بله، پدر و مادرم به فدايت، تو مرا غرق در بشارت و سرور كردى. تو هميشه فرخنده فال و مبارك بال و كمال مند بوده اى، سلام خدا بر تو. پيامبر فرمود: - بانى اين پيوند آسمانى به گفته ى امين الملائكه، خداوند- جل و جلاست- و ما فقط مجرى اين عقد بر روى زمينيم، برو به سمت مسجد و مردم را در اين شادى آسمانى سهيم كن. من نيز به دنبالت و خواهم آمد و عقد را در پيش چشم خلايق جارى خواهم ساخت تا چشم تو بدان روشن شود و چشم دوست داران تو در دنيا و آخرت بدان روشنى گيرد.
هدایت شده از مهدی کرار
تو بهتر مى دانى كه ميان تو و پيامبر در اين باره چه گذشت، امنا من با شعفى بى نظير از خانه درآمدم و روانه مسجد شدم. شادى ام آنچنان بود كه اصحاب را به شگفتى وامى داشت. در پاسخ سوالشان از اينهمه شادى فقط مى گفتم: - خدا و پيامبر، مرا براى فاطمه برگزيده اند. پيامبر ماجرا را به شما خواهد فرمود. و قتى پيامبر به مسجد درآمد، بلال را فراخواند و به او فرمود: - مهاجرين و انصار را بگو كه جمع شوند. و قتى همگان گرد آمدند، پيامبر برفراز منبر رفت و فرمود:⤵️
هدایت شده از مهدی کرار
»حمد و سپاس خاص خداوندى است كه به نعمتش ستايش مى شود و به قدرتش پرستش. در حاكميتش اطاعت شونده است و در عقوبتش وحشت انگيز. آنچه نزد اوست مطلوبست و فرمان او در زمين و آسمان نافذ. او كسى است كه خلايق را به قدرت خويش آفريد و به احكام خويش متمايز ساخت و به دين خويش عزتشان بخشيد و به واسطه پيامبر خود محمد (صلی الله علیه و آله) گرامى اشان داشت.
هدایت شده از مهدی کرار
سپس خداوند تبارك و تعالى ازدواج را پيوندى ديگر قرار داد و فرمانى واجب. به واسطه ازدواج، خويشاوندى را محكم، و خلايق را بدان ملزم ساخت. فرمود خداوند مبارك نام و عالى مقام: و اوست كه از آب، بشرى آفريد، سپس براى او تبار و پيوندى قرار داد، كه پروردگارتو قادرى بى همتاست. اى خلايق! پيام هم اكنون جبرئيل اين بود كه خداى من عزوجل- ملائكه را در بيت المعمور گرد آورد و همه را گواه گرفت كه خدمتكار و امة خود و دخت پيامبرش فاطمه را به بنده ى خود على بن ابيطالب تزويج فرمود. و مرا فرمان داد كه ازدواج اين دو را در زمين برپا سازم.
هدایت شده از مهدی کرار
شما را بدين امر گواه مى گيرم«. سپس نشست و به من فرمود: على جان برخيز و خطبه ات را بخوان. من برخاستم و در محضر خدا و پيشگاه رسول و ملاء خلايق، خطبه خواندم. و قتى از فراز منبر فرود آمدم، پدرت را شادمان تر از هميشه يافتم. ادامه دارد ... اللهم صل علی محمد و آل محمد بعدد ما احاط به علمک و عجل فرجهم به حق حضرت زینب سلام الله علیها 🌺🌺