21.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدانه زیستن آقا مهدی زین الدین
صحنهی جالب و درس آموز از روبرو شدنِ
شهید زینالدین با سرهنگ عراقی که به
او سیلی زده بود ...
یکی از زیبا ترین کلیپهای تهیه شده برای شهدا
او یکی از خاطراتش را اینگونه برایمان
تعریف کرد:
برای شناسایی با موتور به منطقه دشمن
وارد شدم. مسافت زیادی را رفته بودم و
برای رفع خستگی وارد چادر یک افسر
عراقی شدم. در آنجا برای خودم چای هم
ریختم.
بعد از دقایقی افسر عراقی وارد چادر شد
و چون فکر میکرد سرباز هستم و بدون
اجازه وارد چادرش شدهام، سیلی به من زد؛
من هم احترام نظامی گذاشتم و بدون
اینکه او متوجه شود من ایرانی هستم،
از چادر بیرون آمدم.
در جریان همان عملیات آن افسر عراقی
را اسیر کردیم و او من را شناخت و باورش
نمیشد فرمانده لشکر توانسته باشد به
خاکشان نفوذ کند.
در این حین مادرم به آقا مهدی گفت:
کاش آن سیلی که افسر عراقی به تو زده
بود را تلافی میکردی! اما آقا مهدی گفته بود،
که آن افسر بعثی، اسیر ما بود و ما
نباید با اسیر رفتار تندی میکردیم.
#شهدا
#روایتگری
#سبک_زندگی
کانال#مصطفی_غفوریان
https://eitaa.com/MosTafaGhaforean