فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
#مجله_نایت
این عادت هارو از زندگیت حذفکن
تا بعدا نگی ای کاش:
هیچوقت بیش از اندازه با کسی رفاقت و درد و دل نکن؛ چون دوست امروزت میتونه دشمن فردات باشه.
هیچوقت به کسی بیش از اندازه محبت و خوبی نکن؛ چون تبدیل به وظیفه میشه!
هیچوقت قدم بعدیت رو به کسی نگو چون ممکنه سعی کنن مانعت بشن و اعتماد به نفست رو بیارن پایین و مهمتر از همه اینکه مزش میره ،سورپرایزشون کن.
هیچوقت بیش از اندازه از کسی کمک نگیر و انتظار خوبی نداشته باش چون تبدیل به منت میشه!
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
#ماهور
یک خسته نباشید به خودم؛ که سالهاست کم نیاورده، که سالهاست هدفهای خودش را بغل گرفته و از آنها در مقابل نشدنها محافظت کرده.
یک خسته نباشید به خودم که بیش از ظرفیت توانش جنگیده، که سپاه سختیها را کنار زده و خودش را تا قلههای بعید آرامش رسانده.
یک خسته نباشید به خودم که از محدودیتها فرصت ساخته و با ناملایمتیها مدارا کرده.
یک خسته نباشید به دلم، به روحم، به احساسم...
باید به خودم کمی استراحت بدهم، باید کمی از شلوغیها دور باشم و آرامتر شوم، باید برای مدتی به چیزی فکر نکنم.
که خودم را بردارم ببرم جایی به دور از این حوالی و کمی خستگی بتکانم و نگران چیزی نباشم.
یک خسته نباشید به من، به تو و به تمام آنها که هدف داشتند، تلاش کردند و تسلیم نشدند.
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
#مجله_نایت
یه روز میرسه دقیقا وسط هدفات زندگی
میکنی
لحظه هایی که واست یه رویا بود
واست عادی ترین روزت میشه
میرسه روزی که شادیِ رسیدن رو تجربه
میکنی
اون روز یه نگاه به پشت سرت میندازی و میگی؛
خدارو شکر
میگی ارزشش رو داشت همهی تلاش هات
میگی با تموم شکست ها و خستگی هام
این مسیری که انتخاب کردم؛
ارزشش رو داشت
میرسه روزی که به خودت افتخار کنی
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
#ماهور
از دوست حرف میزنم
از رفیق...
از تویی که حضورت، حال مرا و حال جهان مرا بهتر میکند.
از عشق حرف میزنم، از حال و هوای نابی شبیه به روزهای آخر اسفندماه.
از احساس خوشایند و نابی که از کلام و نگاه مهربان تو دریافت میکنم.
تو که هستی، انگار که درختان سرمازده، برای سبز شدن، قیام کردهاند، انگار بهار در آستانهی آمدن ایستاده، بوی شکوفههای تازه و گیاهان نو رسته میآید و بادهای بهار، در عمیقترین لایههای احساسات من، انقلاب میکنند.
همیشه باش که با تصور داشتنت و امنیتی که از حضور و نگاه تو میگیرم، این سیاره، مکان مناسبیست برای زیستن.
اینجا! جایی که تو در آن نفس میکشی و غمگین و درمانده و بیپناه که شدم؛ تو را دارم و به امنیت حضور تو پناه میبرم...
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ