🔸جنبش امیدیه نمونه مناسبی است که میتواند در همهی شهر ها شکل گیرد.
🖌 #زینب_اسماعیل_زاده
در آستانهی چهل و یک سالگی انقلاب اسلامی هستیم و فرصت کافی برای تحقق آرمان های آن را داشته ایم، بسیج مردمی و کمیته امداد و جهاد سازندگی هایمان را ساخته ایم مهم ترین دغدغه مردمانمان فقر و فاصلهی طبقاتی و رانت های بعضا کلان است.
با نگاهی به جغرافیا و ترکیب تجمعات و آشوب های اخیر که عمدتا بخش کم درآمد و حاشیه نشین بوده اند این گمان به وجود می آید که به اندازه همهی این چهل و یک سال نه تنها از تاریخ وقوع انقلاب فاصله گرفته ایم بلکه از برخی اهداف آن نیز دور شده ایم.
نکته ای که باید آن را مد نظر داشت این است که با مقایسهی متوسط شاخص های رفاه عمومی در سطح کشور، امروز نسبت به سال های اولیهی انقلاب در وضعیت بدتری نیستیم، چیزی که از دست داده ایم، و البته به حق، امید به بهبود است.
چه انقلاب به دست نااهلان افتاده باشد و چه اهل ها راه نااهلی پیش گرفته باشند ،اینان عنصر امید را تا حد زیادی در جامعه تضعیف کرده اند و این ناامیدی تنها از کارگزاران حکومتی نیست بلکه به نوعی ناامیدی از اثرگذاری خود به عنوان یک شهروند انجامیده است.
شاید بتوان یکی از دلایل مهم عصیان های اجتماعی مثل آسیب زدن به اموال عمومی و سردادن شعار های مغایر با آرمان های جمعی انقلاب را همین ناامیدی از تاثیرگذاری خود دانست.
شهروندی که با سازوکار های به ظاهر قانونی مواجه است که حقوقش را زیر پا میگذارد و خود را نیز قادر به تغییر آنها نمیداند مستعد پیوستن به اجتماعاتی است که به او نوید تغییر و تاثیرگذاری میدهد، اجتماعاتی که عمدتا رادیکال و برای مقاصد سیاسی مشخص سازمان دهی میشوند.
در این بین باید به دنبال راهی گشت که نه انفعال و رضایت در قبال وضع موجود باشد و نه دربرگیرندهی حرکات احساسی و بی حاصل.
امیدیه شهر کوچکی در استان خوزستان است، با مردمی که دغدغه های شهری مشابه خیلی از شهر های کشور را دارند،از مشکلات راه ها و آب و فاضلاب تا ناکارآمدی و سوءاستفاده های مسئولین شهری و بی توجهی به قانون.
یک قول معروف هست که میگوید همیشه اقلیتی متعصب قادر به مدریت اکثریتی منفعل اند،از قضا در امیدیه هم جمع کوچکی از فعالین اجتماعی در مسجد حجت تصمیم گرفتند این جو غالب بی قانونی و عادت به آن را برهم بزنند و کارشان را با انتخاب یک عضو معتمد در شورای شهر آغاز کردند و در دور بعدی با در دست گرفتن اکثریت شورای شهر و تغییر شهردار جریان امور را به دست گرفتند.
در این زمان دیگر قانون شکنان با یک جمع کوچک فعال مواجه نبودند بلکه کل شهر با مشاهده تغیرات محسوس ایجاد شده نسبت به اوضاع حساس شده بودند، البته در برابر امنیتی که از فساد اداری گرفته بودند هزینه هایی هم متحمل شدند، هزینه هایی که تا حد صدور حکم جلب های ناعادلانه هم بالا رفت و نهایتا با درگیر شدن افکار عمومی پس از هجوم به خانه جانباز مدافع حرم اسماعیل شریفی، با پیروزی مردم امیدیه و برکناری دادستان پایان یافت.
شاید مهم ترین دستاورد این جنبش اجتماعی حس خودباوری و مسئولیت پذیری جمعی بود.
جنبش امیدیه نمونه مناسبی است که میتواند در همهی شهر ها و حتی در مقیاس بزرگ ترِ کشوری شکل گیرد.
سال های دور وقتی شرایط اولیه برای سکنا و ساختن شهری جدید ایجاد شد،خوزستانی ها با لهجه محلی میگفتند اینجا امیدی هِ! و چه تقارن جالبی که این امید را تا سال ها بعد حفظ کردند.
مشخصا غالب مردم عامل فساد اداری و زیرپا گذاشتن های کلان قانون نیستند اما همهی ما مردم در چنین شرایطی قرار گرفته ایم و اینک وقت انتخاب رسیده است که آیا هنوز امیدی هِ؟
@omidi_he