◽️ موحدان مشرک نما
امروز جلوی درب مرکز تخصصی فلسفه ایستاده بودیم و با تعدادی از دوستان مشغول گفتگو بودیم، سر در موسسه بنری به مناسبت ارتحال علامه حسن زاده آملی نصب شده است.
یک آقای محترمی در حال رد شدن بود که به بنر اشاره کرد و گفت:
"مرجع من از این آقا خوشش نمیآمد و شما هم بهتر است این بنر را بردارید".
بعد از گفتگوی مختصر متوجه شدم از مطالب عرفانی علامه حسنزاده مکدر است.
لازم است چند نکته عرض کنم:
۱. آموزه "وحدت وجود" در عرفان آموزه محوری است و عرفا تلاش میکنند همه معارف دین (از مباحث اعتقادی تا ریزترین مسائل اخلاقی) را بر اساس این آموزه تفسیر کنند.
"وحدت وجود" به هیچ وجه به معنای این نیست که هر چه در عالم است خداست، معنای وحدت وجود بسیار پیچیده است و این برداشتهای سطحی بسیار غلط بوده و در واقع منبریهای تکفیری به فهم خود حمله میکنند نه به آنچه عرفا بدان معتقدند.
۲. تمام این بیمهریها علیه عرفایی مثل علامه حسن زاده آملی به دلیل آن است که تکفیریها و برخی تفکیکیها تصور میکنند هر قدر دین و توحید "عوامانهتر" فهم شود به صواب نزدیکتر است.
در حالی که دین لزوما آنچیزی نیست که این عده میگویند و به قول ما طلبهها این "اول الکلام" است که آیا نظر دین نظر تو است یا نظر من؟!
هیچ کدام از عرفای شیعه نگفتهاند علیرغم این که دین توحید را چنین گفته ولی من مقابلاش را میگویم؛ بلکه میگویند شما آموزههای دین را سطحی و ساده درک کردهاید و توحید عمیقتر از این سخنان عوامانه است.
۳. آسیب دیگری که در کار منتقدین عرفان وجود دارد این است که توجه به مصطلحات بسیار خاص عرفان ندارند و بدون توجه به این که این اصطلاح در این علم چه معنایی دارد کلمات ایشان را در اختیار عموم قرار میدهند و سپس فریاد میزنند:
ببینید این مشرک را! میگوید "انا الحق"
یا میگوید "لیس تحت جبتی الا الله"
غافل از این که این بیانها در چارچوب ربط حق و خلق معنای دیگری مییابد کاملا متفاوت با ذهن ماهیت زده ما!
با این همه و علیرغم این نکات باید بگویم نظر حضرت حافظ به صواب است که:
آن یار کزو گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد!
#عرفان
#علامه_حسن_زاده