#نامه_53
#سیاست_دینی
#هوش_هیجانی_حاکمان
#نهی_از_پوپولیسم
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔰«ثُمَّ اعْلَمْ يَا مَالِكُ أَنِّي قَدْ وَجَّهْتُكَ إِلَى بِلَادٍ قَدْ جَرَتْ عَلَيْهَا دُوَلٌ قَبْلَكَ مِنْ عَدْلٍ وَ جَوْرٍ وَ أَنَّ النَّاسَ يَنْظُرُونَ مِنْ أُمُورِكَ فِي مِثْلِ مَا كُنْتَ تَنْظُرُ فِيهِ مِنْ أُمُورِ الْوُلَاةِ قَبْلَكَ وَ يَقُولُونَ فِيكَ مَا كُنْتَ تَقُولُ فِيهِمْ وَ إِنَّمَا يُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحِينَ بِمَا يُجْرِي اللَّهُ لَهُمْ عَلَى أَلْسُنِ عِبَادِهِ فَلْيَكُنْ أَحَبَّ الذَّخَائِرِ إِلَيْكَ ذَخِيرَةُ الْعَمَلِ الصَّالِح».
🍃
🔰ترجمه:
اى مالك بدان من تو را به سوى شهرهايى فرستادم كه پيش از تو دولت هاى عادل يا ستمگرى بر آن حكم راندند،
و مردم در كارهاى تو چنان مى نگرند كه تو در كارهاى حاكمان پيش از خود مى نگرى، و در باره تو آن مى گويند كه تو نسبت به زمامداران گذشته مى گويى،
و همانا نيكوكاران را به نام نيكى توان شناخت كه خدا از آنان بر زبان بندگانش جارى ساخت، پس نيكوترين اندوخته تو بايد اعمال صالح و درست باشد.
🍃
🔰شرح مختصر:
🔸1- چون مالک در منطقه یمن و عربستان بوده و با منطقه متمدن مصر -شاید- آشنایی چندانی نداشته است لذا حضرت امیر علیه السلام چنین تذکری را در ابتدای نامه لازم می دانند که تو را به منطقه ای فرستاده ام که قبل از تو دولت های زیادی -عادل یا ظالم- بر مردم حکمرانی کرده اند.
🍃
🔹 2- چون حاکمان -نوعا- بعد از رسیدن به حکومت شرایط سابق خویش را فراموش می کنند دستوری از جانب حضرت برای درک حالت مردم صادر شده است و آن تفکر در همان قضاوت ها و گفته هایی است که مالک درباره حکام قبل از خود داشته است. در روان شناسی معاصر به این رفتار تقویت هوش هیجانی گفته می شود یعنی هوش و توان درک حالت های عاطفی دیگران. چون سواره از حال پیاده خبر ندارد بایست از راه هایی برای فعال کردن و تقویت کردن این حالت استفاده کرد.
🍃
🔸 3- در عین حال حضرت، نهی از عوام گرایی (پوپولیسم) می کنند و می گویند حاکمان صالح را تنها از آنچه خداوند بر زبان بندگان خاصش جاری می کند می توان شناخت. پس محبوب ترین چیزی که می توانی ذخیره کنی عمل صالح است نه جلب توجهات و قلوب عموم مردم. البته کسانی که عمل صالح انجام می دهند خداوند محبتشان را در قلب مردم قرار می دهد.
🍃
🔹4- آیا جمله «وَ إِنَّمَا يُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحِينَ بِمَا يُجْرِي اللَّهُ لَهُمْ عَلَى أَلْسُنِ عِبَادِه» ناظر به قضاوت های عموم مردم نیست؟ یعنی برای شناخت صالحان باید به زبان عموم مردم نگاه کرد نه بندگان خاص.
اگر چه به صورت قاطع نمی توان پاسخ منفی داد اما به نظر می رسد مقصود از «عباد» در این عبارت بندگان خاص خداوند هستند نه عموم بندگان. چون معنای اول خلاف واقع است و از هر دو جهت می توان خلاف آن را در تاریخ و حتی عصر حاضر مشاهده کرد، از سویی حاکمان ناصالحی که با فریب اذهان عمومی خود را صالح معرفی کرده اند و هنوز هم در تاریخ از آنها به نیکی یاد می شود و از سوی دیگر حاکمان صالحی که نزد مردم منفور بوده اند.
ضمن آن که جمله بعد از این عبارت قرینه - البته نه چندان محکم- بر این ادعاست؛ در ادامه فرموده است «نتیجه این سخن من آن است که باید محبوب ترین ذخیره برای تو عمل صالح باشد» و این یعنی محبوب ترین ذخیره توجه قلوب مردم نباشد.
#نهج_البلاغه