eitaa logo
سید محمدجواد موسوی‌فرد
1.1هزار دنبال‌کننده
613 عکس
219 ویدیو
7 فایل
طلبه حوزه علمیه قم، روضه خوان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام شاید اینجا برای اندکی عمیق‌تر شدن در اعتقادات و مسائل اجتماعی مناسب باشد ارتباط با بنده: https://eitaa.com/Mousavifard
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️تحلیل معرفت شناختی تجربه های نزدیک به مرگ *قسمت چهارم* مدلول این تجربه ها 🔺1. تجربه نزدیک به مرگ به چه چیزی دلالت دارد؟ به تعبیر ساده تر چه چیزی را اثبات می کند؟ این سؤال را هم یک مومن خداباور و هم یک ملحد می تواند بپرسد و نحوه دلالت تجربه های نزدیک به مرگ برای هر یک می تواند متفاوت باشد. 2. تعبیر دیگر این سؤال این است که آنچه تجربه گران، درک کرده اند غیر از وجود عالم غیر مادی، دارای محتوا و مفاد است و خبرهایی از عالم غیب آورده اند که قابل توجه اند، آیا تجربه نزدیک به مرگ دلالت بر صحت تمام این گزارش ها دارد؟ 👈پاسخ را در ضمن نکاتی بررسی می کنیم: 🔸نکته اول- تجربه نزدیک به مرگ دلالتی مثل برهان نظم دارد، هر چند برهان نظم هیچ گاه احتمال خلاف را به صفر نمی رساند اما تجمیع شواهد و قرائن منجر به این می شود که به قول فیلسوفان دین کفه باور به خدا سنگین تر شود و البته ادله وجود خداوند بسیار دقیق تر و قوی تر از برهان نظم اند اما برهان نظم خاصیت «در فکر فرو بردن» برای خواص و «تقویت ایمان» برای عامه را در پی دارد. 🔰بر این اساس تجربه نزدیک به مرگ نیز از جمله شواهدی است که وجود عالم غیب و «به حساب» بودن کارهای انسان در دنیا را می تواند تقویت کند هر چند برهان یقینی منطقی را نتواند سامان دهد. 🔹نکته دوم- خبرها و گزارش هایی که تجربه گران می کنند بر دو قسم است: 👈اول آنچه صرفا گزارش از شهود و کشف ایشان است و هیچ تفسیری اضافه نمی شود، 👈دوم تفاسیری که از مشاهداتشان ارائه می کنند بین این دو نوع خبر حتما» باید فرق گذاشت. 🔺به مثال زیر دقت کنید: یکی از اساتید فلسفه حوزه علمیه تعریف می کرد ابتدای انقلاب یکی از عرفای اهل سنت نقشبندی در کردستان ادعا کرده بود من در مکاشفه ام رسول خدا صلی الله علیه و آله و خلیفه اول را مشاهده کرده ام و هیچ کس دیگری همراه ایشان نبود. ایشان به قصد توضیح بیشتر از قم به کردستان سفر می کند، با آن شخص به گفتگو می نشیند: - شما چه چیز مشاهده کردید؟ - مشاهده کردم که رسول خدا نشسته بودند و کسی که به ایشان اقتدا کرده بود جناب ابوبکر بود. - آیا رسول خدا به شما فرمودند ایشان ابوبکر است؟ - خیر - آیا خود آن شخص گفت من ابوبکرم؟ - خیر - آیا روی پیشانی اش نوشته بود من ابوبکرم؟ - خیر - پس از کجا متوجه شدید؟ - خب! این شخص مسنّ بود و بین اصحاب رسول خدا هیچ کس مثل جناب ابی بکر مسن نبوده است!! 👈پر واضح است که این شخص مشاهده خالص را تعریف نکرده است بلکه علاوه بر مشاهده تفسیرهای ذهنی خویش را نیز افزوده است. 🔰 بر همین اساس بایست با ملاحظات دقیق آنچه اشخاص مشاهده کردند با تفسیرهای ذهنی شان تفکیک شود و آقای موزون تا حدی هنگام پرسش تلاش می کردند این اتفاق بیفتد. 🔹نکته سوم- مشاهدات تجربه گران بسیار ناقص است و هیچ استثنائی هم ندارد. این گزاره جزء مطالب رایج در عرفان اسلامی است که از آن به این صورت یاد می شود که تنها کسی که عالم ملکوت را به صورت تامّ و تمام مشاهده کرده و سپس بر اساس آن فرموده چه چیزی واجب و چه چیزی حرام است رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله است. بقیه تجربه ها بدون استثنا مقدار بسیار اندکی از عالم ملکوت را نشان می دهد و نباید سبب غرور تجربه گر شود که من همه عالم ملکوت را دیدم و مثلا] آن چنان هم که گفته می شود عبادات در نجات انسان مؤثر است نیست. 👈اولا آنچه تو مشاهده کرده ای بخش بسیار اندک عالم ملکوت بوده است و به صورت خیلی واضح تر باید بگویم در عالم برزخ تمام زندگی دنیا را انسان زندگی می کند لکن با حقیقت اعمالش، یعنی اگر در دنیا اهل نیکوکاری و عبادت بوده است در عالم برزخ با حقیقت مجسم شده این اعمال برزخ را طی می کند، و در نتیجه ممکن است لحظات ابتدایی ورود در برزخ جذاب و دلربا باشد اما ادامه آن معلوم نیست چنین باشد. 👈ثانیا همه آنچه در برزخ رخ می دهد در مقابل قیامت کبری شیء قابل ذکری نیست، نباید با غرور، حضور چند دقیقه ای در برزخ را شناخت تمام عوالم ملکوت از جمله عالم قیامت اعلام کرد. 🔸نکته چهارم- هر آنچه که تجربه گران مشاهده کرده اند اگر موافق اعتقادات است تاییدی بر آنهاست و اگر موافق نیست باید ملاحظه کرد که آیا اولا این مشاهدات در عالم برزخ رخ داده یا صرفا مشاهده دنیایی آنها بوده، ثانیا آیا تفسیر آنهاست یا مشاهده خالص ایشان. @elmetawhid
◽️ گزاره‌های مبهم ۱. گاهی بحث کردن‌ها دچار فرسودگی می‌شوند نه از این  جهت که جار و جنجال به پاست یا این که مغلطه عمده‌ای در کار باشد بلکه یک حرف صحیح اما مبهم و بدون آدرس ارائه می‌شود که ارزیابی را دچار مشکل می‌کند. "گزاره‌های مبهم" آدرس غلط و کذب نیستند تا بگوییم اشتباه نکن! مغالطه قابل توجهی هم ندارند تا دنبال صورت و ماده استدلال باشیم بلکه اشکال‌شان در این است که می‌گویند "چه" ولی نمی‌توانند بگویند "چگونه"! ۲. وقتی یک ناهنجاری، مردمی شود دیگر نمی‌توان به سادگی آن را ریشه‌کن کرد، مثلا گاهی داعش حمله می‌کند و شما دفاع می‌کنید و ریشه‌شان را هم می‌کنید، اما اگر همین ناامنی توسط مردم یک کشور ایجاد شود کار حاکمیت را سخت می‌کند. مثلا: دوست طلبه‌ای سالها پیش در کلاس بنده بود که در انگلستان بزرگ شده بود، از جمله چیزهایی که می‌گفت این بود که لندن شهر بسیار ناامنی است و در محله شیعیان که امن‌ترین محله است نمی‌توان بیشتر از ساعت ۲۲ بیرون از خانه ماند. چرا پلیس انگلیس نمی‌تواند چنین ناهنجاری فاحشی را از بین ببرد؟ چون یک گروه اراذل و اوباش نیستند که ناامنی ایجاد می‌کنند بلکه متاسفانه بخشی از خود مردم‌اند. در ایران خودمان در بعضی استان‌ها مقابله با قاچاق مواد مخدر مشکل است چون امرار معاش برخی از مردم از همین طریق است. ۳. "جلوی قاچاق را بگیرید" به جای این که ارز ترجیحی را حذف کنید از جمله گزاره‌های مبهم است که آدرس روشنی نمی‌دهد چگونه می‌شود جلوی قاچاقی را گرفت که مع الاسف منبع درآمد برخی از مردم ما شده که مرزنشین‌اند؟ آن بیچاره‌ها هم البته گناهی ندارند؛ طریق دیگری به راحتی برای گذران زندگی جلوی رو ندارند نه این که این کار یک انتخاب باشد.
◽️کلاس درس سیاسی "جومونگ" (به بهانه بازپخش ده باره سریال جومونگ از تلوزیون!) 🔸۱.سریال جومونگ هر چند جذابیت داستانی و گاه ابرقهرمانی دارد اما به نظر می آید این سریال یک کلاس درس سیاست آموزی است، طور ورود و خروج و سیر داستان چنین می‌نماید که سیاست را که دانش «تصدی و حفظ قدرت» و مولفه های تاثیر گذار در این موضوع دانسته اند در این سریال مجسم شده است. 🔺ای کاش خیلی از کسانی که تصورات نه چندان عمیقی از سیاست دارند دقت بیشتری در تصویرسازی این سریال از «مولفه های قدرت» می کردند، احتمالا کلاس درس جومونگ موجب عمق بخشیدن به اندیشه های سیاسی گردد. 👈 مثلا کسی که تصور می‌کند رفاه مملکت به یک امضا وابسته است و سران مملکت از بدجنسی از بد ذاتی این حکم را امضا نمی‌کنند را باید کجای دلمان بگذاریم، یاد طنزی افتادم که می‌گفت برخی تصور می‌کنند گرانی و ارزانی یک دکمه در هیات دولت دارد که اگر بخواهند به سادگی می‌توانند همه چیز را ارزان کنند. 🔹۲. سریال جومونگ به خوبی می‌تواند مخاطب عام را از سطح تحلیل‌های کوچه بازاری به یک عمق نسبی برساند، در این سریال: اولا مشکلات عدیده‌ای که در راه رسیدن به اهداف بزرگ وجود دارد به خوبی به تصویر کشیده شده است، چنین نیست که برای رسیدن به این اهداف همه چیز فراهم باشد و فقط با زدن یک دکمه بتوان به مطلوب رسید. 🔸 از این مهم‌تر‌ تفاوت انگیزه‌ها در رسیدن به اهداف متعالی و به قول خودشان هدف والاست.(تعارض یاران جومونگ با قبیله سوسانو) تفاوت انگیزه‌ها هر چند در ابتدا موجب اتحاد است اما در ادامه سبب نزاع‌های داخلی می‌گردد. (کتاب‌های طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن اثر رهبر انقلاب و امیر کبیر قهرمان مبارزه با استعمار نوشته هاشمی رفسنجانی تفاوت‌ جدی د عمیق دو نگاه در انقلاب را نشان می‌دهد). 🔹 ۳. یکی دیگر از نکات مهم سیاست‌ورزی و سیاست فهمی در سریال، تاثیر گذاری عناصر مختلف بر سیاست‌های کشور است: - پادشاهی که در دوران‌های سلامتی، بیماری و کودتا انحائی از تاثیر را داراست، - وزرائی که البته همه در یک سطح نیستد و تاثیر گذاری‌های مثبت و منفی مختلفی دارند، - شاهزاده‌هایی که اگر بتوانند کودتا می‌کنند، - زنان حرمسرا که از طریق فرزندانشان در حاکمیت تاثیر گذارند، -رؤسای قبائل که اتحاد و عدم اتحادشان و نیز انگیزه های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی آنها در حکومت موثر است، -ابر قدرت هایی که طمع ورزی و دخالت های بیجای آنها همیشه مانع رشد کوچک تر ها شده و اجازه نفس راحت کشیدن نمی دهند. 👈مخلص کلام این که چنین نیست هر آنچه حاکم جامعه اراده کند به سادگی در جامعه پیاده گردد و هیچ مانعی منع و تحریف و تغییر ایجاد نکند. این سریال نکات درس آموز دیگری در فهم روابط سیاسی دارد که شاید وقتی دیگر به آن پرداختیم.
◽️ جدال احسن هر چند دعوت به وسیله حکمت و موعظه حسنه کار عملیاتی امام صادق علیه السلام بود اما بدون تردید بخش زیادی از عمر علمی حضرت امام صادق علیه السلام مناظراتی است که ایشان با ادیان و مذاهب مختلف داشتند. ۱) مناظرات امام صادق علیه السلام اختصاص به هیچ موضوعی نداشت، گاه با ملحدین و زندیق های مشهور و غیر مشهور آن زمان به گفتگوهای جدی فلسفی و کلامی می پرداختند، گاهی با مخالفین و اهل سنت و حتی گاهی با پزشک هندی که اعتقادی به خداوند نداشت بحثی ترکیب یافته از اعتقادات، پزشکی، انسان شناسی و معرفت شناسی طرح می کنند. ۲) امام شاگردان متعددی برای مناظرات تخصصی تربیت فرموده بودند، هشام بن سالم را برای مباحث توحیدی، هشام بن الحکم در مسائل امامت و نبوت، زراره را در فقه، دیگری در حدیث و همین طور. شخصی از شام در موسم حج نزد امام علیه السلام آمد و گفت می خواهم با شاگردانت مناظره کنم. امام اجازه دادند و مناظره کرد. آخرین نفر هشام بن حکم بود، چنان مغلوب شد که خودش در میانه بحث متوجه تناقض مذهبش شد. سپس به دست امام علیه السلام شیعه شد. ۳) با ابن ابی العوجاء که شخصی مشهور در زندیق بودن و کفر بود چند جلسه مناظره کردند، ابن ابی العوجاء وسط بحث می گفت: هیبت شما اجازه نمی دهد درست صحبت کنم، امام علیه السلام طور سخن گفتن را تغییر دادند تا راحت باشد. یکی از نفس گیر ترین سؤال های امام از او این بود: - بگو بدانم تو مخلوقی یا مخلوق نیستی؟ (کنایه از این که خدایی هست یا نیست؟) - مخلوق نیستم! - پس بگو اگر مخلوق بودی چه ویژگی هایی داشتی (که اکنون آن ویژگی ها را در خود تطبیق نمی کنی؟) به تعبیر خودمان «هنگ» کرد، نمی دانست چه پاسخ دهد، بلند شد و ایستاد. امام ادامه دادند: اگر در تمام عالم یک مخلوق باشد و تو بخواهی آن را تشخیص بدهی چگونه برایت ممکن است در حالی که نمی دانی مخلوق چه ویژگی ای دارد؟ ۴) همین ابن ابی العوجاء وقتی پرخاشگری مفضل بن عمر شاگرد امام صادق علیه السلام هنگام مباحثات را دید گفت: تو چگونه شیعه ای هستی؟! جعفر بن محمد (علیهما السلام) وقتی با ما به گفتگو می نشیند آن قدر آرام و ساکت گوش می دهد که می گوییم سخن ما را پذیرفته است، ولی وقتی شروع به نقادی می کند می بینیم بنیاد سخنانمان بر هواست.
◽️ جشن یا استغاثه؟ والله می‌دانستم جلوی "سلام فرمانده" را همین اخباری مسلک‌های خشک مغز و هیاتی‌های سکولار قرار می‌دهند، گفتم چیزی نگویم پیش‌داوری نکرده باشم.. اما شد همین که شد! می‌گویند غناست!! جشن گرفتن در شب شهادت رئیس مذهب است!! امام عصر علیه السلام فرمانده نیست!! نام سید علی را چرا کنار نام امام عصر علیه السلام می‌آورید؟! مردم آبادان عزادارند! یا للعجب! نه می‌دانند غنا چیست و نه از سیاست و دین و ولایت فقیه چیزی خبر دارند. خودشان اسمش را گذاشته‌اند جشن و بعد حمله می‌کنند. ما گفتیم استغاثه به امام عصر علیه السلام است ولی با زبان کودکان  که "بیا یارت میشم"...
◽️روان‌کاوی مخالفت‌ها با سلام فرمانده این نوشته به آن دسته‌ای از هم‌وطنان که نظری متفاوت درباره زمان اجرای این سرود دارند ناظر نیست، مقصودم آنهایی هستند که می‌دانند "سلام فرمانده‌"ای ها نه بی توجه به عزای عزیز زهرا هستند و نه در همدلی و همبستگی با مردم آبادان کمتر از دیگران‌اند اما در عین حال موقعیتی مناسب را برای تفرقه افکنی دیده‌اند. آنچه در روان‌کاوی مخالفت با اجرای این سرود به نظر می‌رسد این است که این جماعت همیشه و همواره تبلیغ می‌کنند که عموم مردم طرف حکومت نیستند و در نتیجه قوانین سختگیرانه حکومت مثل حجاب و منع شرب خمر و امثال آن مشروعیتی ندارد. در "ناخودآگاه"شان احساس می‌کنند این اتحاد خلاف حرفی است که شبانه روز تبلیغ و ترویج می‌کنند، طبیعتا بهانه‌های واهی و مضحک را وسیله تخریب اتحاد گرفته‌اند‌. مخلص کلام اینکه مشروعیت قانون جمهوری اسلامی به طرفداری اکثریت است، در حالی که این عده همواره گفته‌اند جمهوری اسلامی طرفداری بین مردم ندارد و بالنتیجه وقایعی مثل تشییع جنازه حاج قاسم و حججی شهید و پویش (حقیقتا پویش) سلام فرمانده را که نشان‌دهنده این اتحاد و همدلی است را بر نمی‌تابند.
◽️ فقط ما می‌فهمیم! 👈برای جمهوری اسلامی بهتر نبود اتحاد به وجود آمده مردم در تشییع جنازه حاج قاسم را با ساقط کردن هواپیمای اوکراینی از بین نبرد؟ منطق بعضی‌ها: جمهوری اسلامی این قدر شعور نداشت که شلیک به یک هواپیمای خارجی تمام آن شکوه و هیبت را از بین می‌برد. 👈 برای جمهوری اسلامی بهتر نبود عبدالباقی را دستگیر کند و عمده تقصیرات را متوجه او کند و خودش جا خالی دهد؟ باز هم همان منطق سست می‌گوید جمهوری اسلامی این همه هزینه می‌دهد و فشارها را تحمل می‌کند که یک شخص معلوم الحال فرار کند!! چرا فکر می‌کنند همه احمق هستند و فقط خودشان می‌فهمند؟! برخی هم می‌گویند فیلمش را گرفته‌ایم در دبی! آخر این شخص فراری که همه عالم و آدم دنبالش هستند صاف می‌آید توی خیابان که فیلمش را بگیری؟!! عبدالباقی گنده‌تر بود یا حسین فریدون یا مهدی هاشمی که بابایش یک موقع همه کاره مملکت بود؟!! احمدی نژاد و حسن روحانی و دیگرانی بودند که هی تهدید کردند اگر فلان بشود همه چیز را می‌گوییم و ... عبدالباقی چه چیز داشت که بگوید و فراری‌اش دادند که نگوید؟ که فلانی رشوه گرفته؟ خب فلانی را هم گرفته‌اند یا خواهند گرفت. که فلان کله گنده نظام با من هم‌دست بوده؟ خب دیوار حاشا بلند است، به سادگی می‌توان انکار کرد و یک لیوان آب هم روش...
◽️ کنترل ذهن در مسیر تقرب به نمره😄 (توصیه های به طلاب، دانشجویان و دانش آموزان برای شب های امتحان) ۱. امتحان های حافظه محور خیال ندارند که جای خودشان را به نسل جدیدی از آزمون ها مثل «ارائه»، «آزمون های کتاب باز» و «آزمون مهارت محور» دهند و این هم احتمالا به سبب همان کهنگی و پیری میانگین سنی مسئولان کشور است که حوصله دردسر جدید را ندارند اما امیدورایم این دولت تکانی به این وضع فسیل شده بدهد. ۲. با این حال چنین نیست که امتحان های حافظه محور مضر باشند بلکه فواید قابل توجهی هم دارند لکن در مقایسه با انواع جدیدی از آزمون، رتبه های پایین جدول را به خود اختصاص می دهند، آزمون حافظه محور سبب تسلط و جمع بندی مناسب از مباحثی می شود که به تدریج و خرد خرد در طول سال فرا گرفته شده است. دانش آموزان، دانشجویان و طلاب اگر شب های امتحانی خوبی بگذرانند خود احساس می کنند که بعد از امتحانات چند پله تسلط پیدا کرده اند. ۳. امتحان حافظه محور را می توان با بازدهی بیشتر ارائه کرد اگر این موارد رعایت گردد: ۳.۱. تلاش شود در ایام امتحانات هر گونه فعالیت غیر امتحانی به حداقل برسد، والدین بدون آن که فشار روانی به دانش آموز خود آورند و طلاب و دانشجویان بدون ایجاد اضطراب بیهوده در این دو سه هفته کارهای غیر درسی مثل تفریحات شبانه، میهمانی، مشاهده مدام فیلم و سریال و امثال آن بکاهند. کمترین ضرر این مشغولیت های متنوع «کاهش قدرت تمرکز» و به تبع «کاهش کارایی حافظه» است. ۳.۲. فضای مجازی ذهن آدمی را می پراکند، ذهن پراکنده توان تحلیل، یادسپاری و ارائه را ندارد. خودتان فضای مجازی را به کمترین میزان ممکن برسانید. ۳.۳. روش های یادسپاری متنوعی کشف شده است که با یک الی دو ساعت وقت گذاشتن می توانید آنها را فرابگیرید، اما این روش که گفته می شود را شیخ بهائی برای حفظ تمرکز در نماز گفته و مشکلی هم ندارد: در یک اتاق ساکت، خاموش و بدون نور، شمعی روشن کرده و به مدت یک دقیقه به آن خیره شوید، سپس چشم ها را بسته و تلاش کنید نیمی از این زمان (۳۰ثانیه) تصویر شمع را در ذهن نگاه دارید. این کار را دو بار در هفته و هر بار در حدود ۶ الی ۷ بار انجام دهید. (بیشتر از این مقدار موجب سردرد شدید می شود). ۳.۴. انجام عبادات به تقویت حافظه و عدم پراکندگی ذهن کمک قابل توجهی می کند، نمازهای اول وقت به جماعت، انجام نماز قضا و نیز گفتن اذکاری مثل صلوات و «لا حول و لا قوۀ الا بالله» ان شاء الله موجب موفقیت خواهد شد. ۳.۵. هر متن آموزشی را سه بار بخوانید: در نوبت اول تلاش کنید تمام چاله چوله های مطلب را صاف کنید، هم زمان به صورت نموداری در کاغذهای جداگانه خلاصه مطلب را پیاده سازی کنید.(احتمالا حدود ۱۳ الی ۱۴ ساعت از شما زمان خواهد گرفت) در نوبت دوم یک بار دیگر از ابتدا تا انتها را به حافظه بسپرید، از تکنیک های به یاد سپاری استفاده کنید. (متوسط زمان این نوبت حدود ۵ الی ۶ ساعت است). نوبت سوم که کمتر از یک ساعت طول می کشد دوباره تمام مطالب را از ابتدا تا انتها مرور کنید. ۴. در میانه امتحانات یک یا دو تفریح خوب و آرام بخش داشته باشید، مثل استخر شنا، فوتبال، زیارت حرم مطهر یا هر چیزی که حلال و متین بوده و سبب تقویت انگیزه می گردد.
◽️ پناهِ دین انقلاب امام عزیز ما اگر نبود باید فاتحه دین‌داری در ایران خوانده میشد. ساده نباشیم! چهارتا مناسک پیرمردهای سنتی با هجوم ماهیت مدرنیته‌ی غربی که محمد رضای ملعون مجری‌اش بود باقی نمی‌ماند و فقط یک تغییر نسل می‌خواست.. می‌شدیم مثل مسیحی‌ترین کشورهایی که در اثر تفکر منحوس مدرن به یک نتیجه واحد رسیدند: "خدا مُرد"! امروز هم تمام دیانت به برکت جمهوری اسلامی باقی است و اگر خدای ناکرده این خیمه فرو بریزد باید تا صدها سال دین را فقط در پستوی خانه‌ها دنبال کرد. انقلاب امام با همه سختی‌ها در پیش است، اگر مرارت‌ها و فریب‌ها و ولع شکم و شهوت و مقایسه‌های کودکانه با ابناء دنیا امان‌مان دهد به نتیجه خواهیم رسید ان شاءالله اگر هم به فقدان صبر و بصر پشتش خالی شود اتفاق جدیدی نیفتاده، مثل خیلی از انقلاب‌های دیگر انبیاء و اولیاء این بار هم سرها بر نی می‌رود و خذی و ذلت نصیب آن کسانی خواهد شد که تنهایش گذاشتند.