سلام علیکم
من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق
با نهایت احترام و رعایت ادب و در کمال تواضع و ارادت و با عرض سپاس، بدین وسیله مراتب قدردانی و تشکر از یکایک شما سروران، دوستان، آشنایان، بستگان و همسایگان ارجمندی که در مراسم تشییع، تدفین ، مجالس ترحیم و یادبود
"شادروان مرحومه خدیجه احمدی "
شرکت نموده و با ابراز همدردی، موجب تسلی خاطرمان شدید صمیمانه تقدیر و سپاسگزاری مینمایم از این که به علت تألمات روحی، توفیق تشکر حضوری میسر نشد، قلباً پوزش میطلبم
امیدوارم خداوند بزرگ عنایت فرماید تا بتوانم لطف و زحمات یکایک عزیزان را جبران نمایم .
ارادتمند شما رضا جان نثاری
2_144189955904838735.pdf
10.49M
#مسابقه _فرهنگی_ دفاع _مقدس
📗 #کتاب_شهدا_و_اهل_بیت 👈 خاطراتی بسیار زیبا از شهدا و رزمندگان و توسل آنها به اهل بیت تألیف #ناصرکاوه
همراه با اعطای جوائز به 8نفر برتر
زمان: جمعه 7مهرماه ساعت22
@Msahebazaman12
14_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
19.32M
قسمت14
زندگی پس اززندگی
@Msahebazaman12
15_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
18.31M
قسمت15
زندگی پس از زندگی
@Msahebazaman12
پیام رهبر انقلاب به مناسبت هفته دفاع مقدس
▪️شهیدان، الگوهای بیزوال برای همه نسلها
🔹متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
فرصتِ روزهای خاطرهانگیز دفاع مقدس را برای سلام بر شهیدان عزیز و تعظیم در برابر ارواح مطهّر آنان مغتنم میشمارم.
شهیدان، ستارگان راهنمایند؛ الگوهای بیزوال برای همهی ما و نسلهای پس از مایند؛ رفتار آنان درس است؛ انگیزههای آنان حکمت است. پیام آنان را باید بهدرستی بشنویم و از آن برای آبادی دنیا و آخرت در همهی دورهها و نسلها بهره بگیریم.
سلام خداوند و اولیائش بر شهیدان عزیز
@Msahebazaman12
16_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
18.29M
قسمت16
زندگی پس اززندگی
@Msahebazaman12
🔴 میخواهی در دنیا و آخرت با امام زمانت باشی؟!
🔻عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ سَهْلٍ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلِّمْنِي شَيْئاً إِذَا أَنَا قُلْتُهُ كُنْتُ مَعَكُمْ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ قَالَ فَكَتَبَ بِخَطٍّ أَعْرِفُهُ أَكْثِرْ مِنْ تِلاَوَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ وَ رَطِّبْ شَفَتَيْكَ بِالاِسْتِغْفَارِ.
اسماعيل بن سهل مىگويد:
به امام جواد سلام الله علیه نامهاى نوشتم كه دعايى به من بياموز كه چون بخوانم در دنيا و آخرت با شما باشم.
امام سلام الله علیه با خطّى كه من آن را خوب مىشناختم نوشت:
🔹 سورۀ «انّا انزلناه»(سوره قدر) را بسيار تلاوت كن، و لبهاى خود را به ذكر استغفار تَر گردان.
📚 ثواب الاعمال، ص۱۶۵
🟢 از همین حالا این کار رو جزء برنامه های روزانه مون قرار بدیم قرائت سوره قدر و ذکر استغفار هدیه به #امام_زمان..
@Msahebazaman12
✅کیا دروغ گفتن، کیا راست گفتن
شاه رفت گفت: میرم استراحت، دوباره بر میگردم، دروغ گفت و برنگشت، بختیار گفت: میرم چندماه دیگه برمیگردم، دروغ گفت، برنگشت، بنی صدر رفت گفت: ۶ ماه نشده برمیگردم، دروغ گفت، برنگشت. منافقین رفتند که چندماهه برگردند دروغ گفتند، برنگشتند. صدام گفت: چند روزه تهران رو فتح میکنم، دروغ گفت، برنگشت، طالبان گفت: ایران رو هم میگیرم، دروغ گفت، منافقین در مرصاد با کمک صدام گفتند: ۳ روزه تهرانیم، دروغ گفتند، داعش گفت: تمام حرمها رو ویران و ایران رو هم میگیرم، دروغ گفت. اغتشاشگرا چندین بار گفتند: کار نظام در مهر و آبان و بهمن و عید و ... تمومه، دیگه اثری از انقلاب و جمهوری اسلامی نیست! همه دروغ بود، ۴۴ سال با تکیه بر امریکا و اروپا و عرب مرتجع منطقه دروغ اندر دروغ بود. اسرائیل صدبار گفت: بایران حمله میکنم، همه دروغ بود. امریکا صدبار گفت: حمله نظامی روی میزه! همه دروغ بود تا بلکه سد مستحکم وحدت ملت ایران را بشکنند، نتوانستند. ببینید افراد ساده لوح چطور اینهمه دروغ ها را ۴۴ سال باور میکنند اما ۴۴ سال صداقت جمهوری اسلامی را باور نمیکنند که میگه: امریکا و دشمنا هیچ غلطی نمیتونند بکنند و نکردند. صد بار ما گفتیم: موشک و پهباد و ناو و تانک و هواپیما و کشتی و ... میسازیم، همش گفتند فتوشاپ هست و دروغه!!! بعدش در رسانه های جهان اعلام و التماس کردند که همین سلاح ها را به روسیه علیه اوکراین ندید!!!!!
حالا فهمیدید کیا دروغ میگند؟ و کیا راست میگند؟؟؟
ارادتمند سرباز ولایت
@Msahebazaman12
ماجرای خواندنی شهید مطهری و راننده تاکسی؛ آخوند سوار کنم ماشینم چپ میکند!
🔹 حاج حسن مطهری برادر استاد میگوید: تابستان سال ۱۳۳۹ بود. شهید مطهری یک هفته در فریمان بودند و می خواستند به مشهد بروند. من با یکی دیگر از اقوام رفتیم ببینیم ماشین هست یا نه. یک تاکسی برای مشهد ایستاده بود که راننده اش یک پایش میلنگید و به «محمد لنگ» معروف بود. گفتم یک نفر جا دارید؟ گفت: بله. زود بیایید میخواهیم حرکت کنیم. دو زن و یک مرد هم عقب نشسته بودند.
🔸 من آمدم منزل و با شهید مطهری به آنجا رفتیم. به آقای مطهری اشاره کردم و به راننده گفتم: مسافر مشهد ایشان است. تا این جمله را گفتم، با لهجه غلیظ فریمانی و با تعجب گفت: «اوه! آخوند برای ما آوردی؟! آخوند آمد و نیامد دارد! اگر آخوند سوار کنم یا ماشینم چپ میکند یا موتورش میسوزد!». بلافاصله پشت ماشین نشست و رفت.
✅ من و فرد همراهم که خیلی عصبانی شده بودیم، سریع سوار جیپمان شدیم و تعقیبش کردیم. وقتی به پمپ بنزین رسید، تا از ماشین پیاده شد من از پشت سر او را گرفتم و فرد همراه من به او ضربهای زد. راننده بنزین نزد و از همانجا به شهربانی رفت تا از ما شکایت کند.
🔹ما هم برگشتیم و رفتیم جای اول که آقای مطهری در آنجا منتظرمان مانده بود. ایشان تا ما را دید گفت: کجا رفتید؟ دعوا کردید؟ گفتیم: دیدید که چه گفت. آقای مطهری گفت: ما اینقدر در تهران از این حرفها میشنویم ولی هیچ اعتنایی نمیکنیم.
🔸 ما درباره اتفاقاتی که افتاده بود چیزی به ایشان نگفتیم. بعد که به منزل رفتیم از شهربانی دنبال ما آمدند. یک افسر آنجا بود که از شانس ما فردی مذهبی بود. با عصبانیت به ما گفت: چرا او را زدید؟ جریان را گفتیم. افسر شهربانی به راننده گفت: این حرفها چیست که ماشینم با سوار کردن آخوند چپ میکند؟ تو باید هر مسافری را با هر تیپ و مرامی سوار کنی. آخوند باشد یا ارمنی! چرا این حرف را زدی؟
✅ در این بین مرحوم مطهری که از جریان باخبر شده بود، آمد و از راننده عذرخواهی کرد. افسر نگهبان به راننده گفت: برو صورتت را بشوی و رضایت بده. افسر نگهبان از ما هم پرسید: شما هم شکایت دارید؟ گفتیم: بله. وقتی راننده دید که مأمور شهربانی خیلی طرف او را نمیگیرد، از شکایت منصرف شد. مرحوم مطهری صورتش را بوسید و عذرخواهی کرد و بعد راننده رضایت داد. ما هم رضایت دادیم.
🔹بعد افسر شهربانی به راننده گفت: برو و این آقا را به مشهد ببر. گفت: نه، نمیبرم. اینها این بلا را سر من آوردهاند حالا من این آقا را سوار ماشینم کنم؟! افسر گفت: نمیبری؟ گفت: نه. گفت: پس دیگر حق نداری در این خط کار کنی. راننده وقتی این را شنید مجبور شد که آقای مطهری را سوار ماشینش کند و به مشهد ببرد.
🔸 ما به برادرمان گفتیم حالا که این جریانات پیش آمده شما با این ماشین نرو. ممکن است اتفاقی بیفتد یا دوباره اهانتی به شما بشود که ایشان قبول نکرد و گفت: نه، میروم. مشکلی پیش نمیآید.
✅ ده، پانزده روز بعد میخواستم به مشهد بروم. دیدم همان راننده آنجا نشسته است. تا چشمش به من افتاد من را صدا زد و گفت: بیا کارَت دارم. با خودم گفتم: حتما میخواهد تلافی کند. راننده گفت: آن آقایی که آن روز آوردی و سوار ماشین ما کردی، که بود؟ گفتم: برادرم بود. گفت: باز هم به فریمان میآید؟ گفتم: تابستانها میآید.
🔹گفت: میخواهم دهانش را ببوسم، پایش را ببوسم. من بچه مسلمان هستم ولی از مسلمانی هیچ سرم نمیشود. ۴۵ سال از عمرم گذشته، نه نماز خواندهام، نه روزه گرفتهام و همه نوع عیاشی هم کردهام. ولی نمیدانم این آقا در راه مشهد با من چه کار کرد که مرا از این رو به آن رو کرد. گفتم: چطور؟ گفت: تا مشهد برای من صحبت کرد و مرا از این رو به آن رو کرد.
🔸 بعد از چند روز زنگ زدم به برادرم و جریان را پرسیدم. شهید مطهری گفتند: ما که سوار تاکسی شدیم سر صحبت را با راننده باز کردم. اول که رویش را آن طرف کرده بود و اعتنا نمیکرد. کمکم که صحبت میکردم به حرفهایم توجه میکرد و نرمتر شد و به من نگاه میکرد. مدتی که گذشت به حرفهایم گوش میکرد.
✅ به مشهد که رسیدیم، میخواستم با بقیه مسافرها پیاده شوم ولی او نگذاشت و گفت: حاج آقا بشین با شما کار دارم. نمیدانم چه اتفاقی افتاده، من حالت دیگری پیدا کردهام. صحبتهای شما اینقدر در من اثر کرده که نمیدانم چه کار کنم. حالا میخواهم بروم حرم امام رضا(ع) توبه کنم اما بلد نیستم. چه کار کنم؟ به او گفتم: برو به امام رضا(ع) بگو از این تاریخ من همه گناهانم را کنار گذاشتم و میخواهم روزه بگیرم و نماز بخوانم.
💢 بعد آقای مطهری پشت تلفن گفتند: شرش را شما به پا کردید، خیرش برای این بنده خدا بود!
همزمان باایام ولادت پیامبررحمت وهفته وحدت مراسم انس باقرآن باحضور گروه تواشیح بین المللی نور وقارئ ممتازکشوری برادرشیخ زاده برگزارمیگردد
زمان: شنبه 8مهربعدازنمازعشا
مکان: مسجد جامع صاحب الزمان عج
@Msahebazaman12
مسابقه فرهنگی دفاع مقدس
امشب ساعت22
زمان مسابقه15دقیقه
ارسال جوابهابه آیدی زیر
@vlkh110