مسلمان تا تو در خوابی اسیر دانه و آبی به جای چشمه مردابی فلسطین غرق درخونست اگر فکر شکم داری غرور و عرضه کم داری درونت ترس هم داری جهان دربند صهیون است برایت شک شده پیدا نمی فهمی حقیقت را میان این همه بلوا دل و روح تو مغبون است شبیه بید می لرزی به یک گندم نمی ارزی به خواری عشق می ورزی کجا این رسم‌میمون‌است؟ شدی بسیار بی غیرت همیشه غرق در شهوت وجودت معدن غفلت که‌دشمن‌در شبیخون‌است تو گرم ساز و آوازی به بختت سخت می‌نازی به‌چشمت‌هست این بازی- که‌گلگون‌خاک‌زیتون‌است خودت را برده‌ای از یاد سکوتت بار خفت داد هزاران لعن و نفرین باد به‌هرکه‌همت‌اش‌دون‌است برای دشمنان یاری به دوش دوستان باری چرا اینقدر بدکاری؟! رگت با جُبن همخون‌است یهود آورده‌ات در بند دلت را نکبتی آکند ولی از بس زدی لبخند غمت هر روز افزون است بیا و عزم جدی کن بکَن زَقوّم را از بن برای محو این فرعون زمان حمله اکنون است ✍#اسماعیل‌علیخانی #غزه #فلسطین ✒️@sherkadeh