🔺ابوحمزه ثمالی 👌
#برگزیدهها
#بشنوازنی
#زمزمه
🔺امام رضا علیهالسلام 💕 درباره ابوحمزه فرمودهاند: #ابوحمزه در زمان خویش مثل #سلمان یا #لقمان در زمان خود بود، بدان سبب که به چهار تن از ما، یعنی علیبن حسین، محمدبن علی، جعفربن محمد و در برههای موسیبن جعفر خدمت کرده و با چهار تن از ما رفت و آمد داشته است.
🌷🇮🇷🌷
هدایت شده از قیامِ اندیشه 🌱
بسم الله
روایتکردن کلمه ای دلنشین است. انسانِ ایرانی قرن هاست به دریافت و انتقال حقایق از بسترِ روایت ها خو کرده است.
روایتکردن در عین شیرینی سخت هم هست؛ راوی نمیتواند ضبط صوت باشد و هر چه میشنود را تکرار کند. خیلی وقت ها باید حقایق را از زبانِ حال شنید نه زبانِ قال.
راوی باید بتواند آنچیز هایی را بشنود که به گوش نمی آید. باید صدای خستگیِ کارگر را بشنود. باید امید را در تقلای انسان ها ببیند.
راوی باید گزینش کند، و از بین فریم های زیادی که گرفته است یک فیلمِ گویا بیرون بکشد.
راویِ پیشرفت باید بتواند رگه های پیشرفت اصیلِ مردمپایه را، از پیشرفت های سرمایهدارانه و دولتی تشخیص بدهد.
باید جوهره ی انسان مومن را از بین عناصر دیگر پیدا کند و سلاحِ انکار را از همه ی مُنکّران بگیرد.
باید حقیقت حرکت و انقلاب را از اعماق جامعه رصد کند.
امشب از حاج حسین پرسیدم چرا به مس سرچشمه میگویند خرمشهر ثانی؟احمد متوسلیان و جهان آرا کجا و صنعتگران مس و فولاد کجا؟!
گفت: قبل از انقلاب آمریکایی ها مسِ ما را تولید میکردهاند. وقتی دیدند حضرت روح الله ملت ایران را از بردگیشان درآورده، گذاشتند و رفتند. روی دیوار کارخانه نوشته بودند که
"میرویم و شما را با ناتوانیهایتان میگذاریم تا وقتی که دوباره برگردیم..."
مبارزانِ صنعتگرِ غیور کرمانی با کمک بردران فولاد اصفهان، آستین همت بالازدند و با مجاهدت هاشان، دقیقا در تاریخِ آزادسازی خرمشهر اولین تولید مس ایرانِ انقلابی را رغم زدند...
بخاطر جهاد آنها بود که آمریکا دیگر برنگشت تا برایمان مس تولید کند...
و اکنون قلم ها باید این افسانه ها را روایت کند.
اسطوره ی روایتگری در اسلام زینب کبری سلام الله علیها است. یا زینب مددی 🤲
قلمم بار سترگی به امانت دارد
ای قلمساز دو دستم ز روایت پر کن
🌱#سلمان
📌۳۰مهر . اسکان شرکت مس سرچشمه کرمان
📌یادداشت های یک طلبه👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1979122414C7ca109ff7b