۲/ در اواخر شهریور ۹۸ و در حالی که مقاومت خود را برای زدن ضربه‌ای گیج‌کننده به قلب دشمن آماده می‌کند، پیامی از سوی امانوئل مکرون به تهران زمین بازی را تغییر می‌دهد. در این پیام ذکر شده که در ازای بازگشت ایران به وضعیت اولیه برجام‌، اروپا در ۴ ماه ۱۵ میلیارد یورو در یک خط اعتباری تزریق کرده و ۷۰۰ هزار بشکه نفت از ایران پیش‌خرید می‌کند‌. جالب اینجاست که پاریس می‌گوید آنها فقط ۵ میلیارد یورو داده و ۱۰ میلیارد یورو دیگر را باید چین و روسیه بدهند. طرح این است که در مجمع عمومی سازمان ملل زمینه‌سازی توافقی صورت گیرد. دولت وقت شدیدا اصرار دارد که طرح فوق اجرایی شود و البته قبل از آن یک گام بلند کاهش تعهد برجامی دیگر برداشته شود. رهبر معظم انقلاب سه ملاحظه دارند اولا دیداری میان ترامپ و روحانی صورت نگیرد ثانیاً اروپا ۱۵ میلیارد یورو را حتما پیش از هر چیز بدهد و ثالثاً چنین توافقی الزاما به معنای بازگشت آمریکا به برجام نیست. در دو ماه مهر و آبان اما تقاطع آشوب‌های عراق و لبنان و حمله ترکیه به شمال سوریه، ارسال پالس‌های متناقض مذاکره و تهدید از سوی آمریکا و اروپا و اصرار دولت وقت بر حفظ فضای تعامل و نهایتاً درگیری و اختلافات داخلی ناشی از فتنه بنزینی و آشوب‌های آبان ۹۸ ظرفیت مقاومت را دچار یک فرسایش می‌کند. @Muhallel

۳/در اواخر آذرماه سال ۱۳۹۸ حسن روحانی و هیئت همراه در حالی به توکیو سفر می‌کنند که در ایران(آبان)، عراق و لبنان چالش‌هایی برای مقاومت پیش آمده است. پیش از سفر، رهبر معظم انقلاب به آقای روحانی تاکیدمی‌کنند زیر بار هیچ تعهدی نروید. در جلسه روحانی و آبه که پشت درهای بسته است، هیئت ایرانی درخواست می‌کند ژاپن کانال واسطه‌ای با آمریکا را مجددا فعال کند و برای پیشرفت روابط، ۳ تا ۵ میلیارد دلار از منابع ایران را آزاد کند. طرف ژاپنی در کمال تعجب می‌گوید ما بدون اجازه ترامپ کاری نمی‌‌کنیم و شما باید با برداشتن گام‌هایی اعتماد ترامپ را جلب کنید زیرا دوره این اقدامات گذاشته و آمریکا به دنبال تقابل است(مشابه نامه پمپئو بعد از شهادت حاج قاسم). نهایتا توافقاتی صورت می‌گیرد مانند اینکه طرح گام به گام کاهش تعهدات هسته‌ای متوقف شود و امریکا هم دیگر تحریم نکند. بعد از جلسه و در تماس توکیو با ترامپ، وی به این نتیجه می‌رسد که ایران ضعیف شده و در حال عقب‌نشینی است و به همین دلیل سایر توافقات نیم‌بند با ژاپن هم لغو می‌شود. گفته شده یکی از دلایل ترور سردار سلیمانی ارسال پالس‌های متعدد ضعف به واشینگتن بود که محاسبات ترامپ را عوض کرد. @Muhallel

۴/ نهادهای امنیتی یک ماه پس از فتنه بنزینی در آبان ۹۸، درگزارشی به رهبر معظم انقلاب و ستادکل نیروهای مسلح، هشدار می‌دهند که آمریکایی‌ها درصدد ترور فرماندهان ارشد نیروی قدس برآمده‌اند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پس از دریافت این گزارش، به سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح دستورات ویژه‌ای می‌دهند. سه روز قبل از اقدام تروریستی آمریکایی‌ها، سازمان اطلاعات سپاه در گزارشی تاکید می‌کند که وضعیت از هشدار زرد گذشته، به وضعیت قرمز رسیده و احتمال ترور بسیار قوت گرفته است. این گزارش به سمع و نظر حاج قاسم نیز می‌رسد. اما به رغم این هشدارها، سردار سلیمانی بنا به ضرورت‌ها و برای بررسی وضعیت منطقه به سوریه و لبنان سفر کرده و ساعت 22:30 به سمت بغداد پرواز می‌کند. از صبح روز ۱۲ دی بالگردهای آمریکایی اقدام به گشت‌زنی و پرواز بر فراز سفارت جمهوری اسلامی ایران در منطقه‌ سبز می‌کنند. ساعاتی قبل از حضور سردار سلیمانی به بغداد، پهبادهای آمریکایی بر فراز فرودگاه این شهر به پرواز در می‌آیند. همچنین تماسی ناشناس با ستاد حشد گرفته شده و اعلام می‌شود که امشب برخی مواضع حشد در منطقه سبز هدف قرار می‌گیرد. با توجه به بی‌اطلاعی همه ارکان حشد از ورود حاج قاسم(به جز ابومهدی) و با توجه به تعدد این تهدیدها در شرایط خاص آن روزهای عراق، اقدامی صورت نمی‌گیرد. نهایتا پرواز سردار سلیمانی در حدود ساعت ۲۴ در بغداد به زمین نشسته و ابومهدی به استقبال او رفته که در حال خروج از فرودگاه با موشک‌های هلفایر به شهادت می‌رسند. سید حسن نصرالله می‌گوید که در آخرین سفر که آن شهید به لبنان آمد، دیدم چهره او تغییر کرده و یک سیمای نورانی پیدا کرده است. به حاج قاسم گفتم من نگران تو هستم. وقتی خداحافظی کرد و رفت، من آن شب اصلا نخوابیدم و منتظر یک خبر بودم. وقتی تلویزیون را روشن کردم، دیدم الجزیره یک خبر فوری زده و حدس زدم که حاج قاسم شهید شده است. @Muhallel

و لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

دو روز پیش هشدار دادم که دشمن در ایام نزدیک به ۱۳ دی قصد رقم زدن یک رخداد دیگر را دارد. زمان انتخاب این حمله تروریستی معنا دار است و نشانه‌ای بر قصد دشمن برای اقدامات نمادین. حاج صالح هم در شب شهادت حاج قاسم به کاروانی پیوست که جایش بود.

آخرین وضعیت رایزنی‌های محور واشینگتن- تل‌آویو به طور کلی اکنون آمریکا و رژیم صهیونیستی در دو حوزه اختلاف‌نظر اساسی دارند: 1 - حوزه نظامی و عملیاتی: واشینگتن بر این باور است که جنگ با شتاب کنونی خود باید تا آخر سال میلادی پایان یابد و به مرحله ای کوتاه و با شتاب کمتر حرکت کند؛ در حالی که تل آویو معتقد است که مرحله فعلی می تواند در آخر ژانویه 2024 پایان یافته و سپس به سطح کمتری برود. واشینگتن همچنین معتقد است که عملیات خان یونس باید آخرین عملیات بزرگ در نوار غزه باشد، در حالی که اسرائیل متعهد به انجام آن نیست. واشنگتن می خواهد با توسل به جنگ از راه دور، یعنی حملات و تهاجمات محدود، فوراً به مرحله سوم عملیات زمینی، یعنی به سطوح نبردی با شدت کمتر برود. این در حالی است که تل آویو همچنان در برابر واقعیت سرسخت است و به دنبال ادامه نبرد با سرعت بالای فعلی به امید دستیابی به برخی از اهدافی است که تحقق آنها غیرممکن به نظر می‌رسد. هدف اصلی سفر جیک سالیوان به تل‌آویو نیز همین بود: ادامه نبرد با سرعت کنونی آن امکان پذیر نیست و زمان آن فرا رسیده است که شکل، روش، سرعت و دامنه جغرافیایی آن را به گونه‌ای تنظیم کنیم که دستیابی به یک هدف را تضمین کند. بر اساس دیدگاه دولت آمریکا، جنگ، آنگونه که اکنون هست، دیگر با منافع اسرائیل یا ایالات متحده سازگار نیست زیرا علاوه بر افزایش فشارهای بین‌المللی، گسترش درگیری در منطقه را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. بنابراین رژیم باید سریعا آن را متوقف کند و به روش دیگری از جنگ یعنی عقب نشینی از مناطق تماس مستقیم با مقاومت فلسطین به ویژه مناطق شهری و جنگ از راه دور از طریق حملات هوایی یا تهاجمات زمینی محدود مانند حملات ارتش رژیم به شهرها و شهرک‌های کرانه باختری روی آورد. در این تاکتیک، ارتش رژیم صهیونیستی باید ظرف چند هفته یک دستاورد مشخص در دو عرصه آزادی یک یا چند اسیر توسط نیروهای ویژه و یا ترور یحیی سنوار، محمد سنوار، محمد الضیف، مروان عیسی یا محمد سلامه را بدست آورد. در مرحله بعد رژیم وارد یک آتش بس بلندمدت شده، اسرای بیشتری آزاد شده، نیروها عقب نشینی کرده و حملات جدید که مرحله سوم جنگ زمینی خواهد بود با هدف ضربه به رهبران و دارایی‌های حماس آغاز شود. نگاهی به وقایع روزهای اخیر نشان می‌دهد که اولاً غرب با تحریم رهبران مقاومت، چراغ سبز ترور را به تل‌آویو داده است. ثانیاً تلاش اطلاعاتی محور غربی - عبری جهت شناسایی اسرا یا رهبران حماس چند برابر شده است. البته تلاش‌های روی زمین مانند حمله کماندوهای نخبه رژیم در پوشش آمبولانس یک موسسه بشردوستانه برای آزادی نظامی اسیر اسرائیلی، سائر باروخ را شاهد بودیم که با شکست کامل موجه شد. ثالثاً اخیرا شاهد اجرای نوعی از عملیات توسط ارتش رژیم در غزه بودیم که به نظر در راستای تست شیوه‌های نفوذ و حمله مرحله سوم عملیات زمینی استوار است. رابعاً در این زمینه، فرار نتانیاهو، گالانت و سایر مسئولین سیاسی، امنیتی و نظامی رژیم  از پایان عمر کاری خود به دلیل فاجعه ۷ اکتبر، و تلاش برای طولانی کردن و گسترده کردن جنگ یک متغیر کلیدی محسوب می‌شود. @Muhallel

۱. بیروت یکی از امن‌ترین اماکن مقاومت بوده نه از این جهت که جاسوس نیست یا دشمن توانایی دسترسی و حمله ندارد بلکه به دلیل بازدارندگی ایجاد شده توسط حزب‌الله و پاسخ قاطع به هر اقدام خصمانه. شکست این معادله به وضوح دارای پیامدهای جدی است و در صورت عدم حمله متوازن حزب‌الله به تل‌آویو، در این بازدارندگی خدشه ایجاد شده و بیروت همچون دمشق تبدیل به سیبل دائم حریف خواهد شد. لازم به ذکر است تحلیل ریپلای شده مربوط به پیش از طوفان‌الاقصی است. معادلات از ۷ اکتبر اساسا تغییر کرده است. ۲. جدای از پاسخ حزب‌الله، طرح ترور متوازن از سوی حماس همواره در پاسخ به ترور رهبران حماس روی میز بوده است. دشمن صهیونیستی یک مار زخم خورده است و هیچ محاسبه هزینه و فایده‌ای نکرده و فقط اقدام می‌کند. ۳. شیخ صالح هر چند اصلی‌ترین وظایفش در حوزه نظامی و مسلح‌سازی و عملیات در کرانه باختری بود اما اسماً معاون دفتر سیاسی حماس بود. هدف قرار دادن یکی از ارشدترین مقامات دفتر سیاسی در میانه مذاکرات برای آتش‌بس و توقف جنگ نیاز به اتخاذ اقدام محکم سیاسی دارد. @Muhallel

شیخ صالح در دفتر سیاسی حتی از اسماعیل هنیه نیز روابط نزدیک‌تری با جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت داشت و از جمله مخالفان جدی رویکردهای مشعل و ابومرزوق در بحران سوریه. بنابراین آثار این ترور بر داینامیک‌های درونی دفتر سیاسی حماس نیز مهم است. گفته می‌شود قرار بوده که تا ساعاتی دیگر یک جلسه مشترک ایرانی - لبنانی - فلسطینی برگزار شود که قبل از رسیدن طرف لبنانی و ایرانی به نشست فوق، عملیات ترور انجام می‌شود. @Muhallel

خب همانطور که حدس می‌زدم برخی دوستان عزیز این تحلیل را تبدیل به چماق کرده و بر سر ما می‌کوبند. جدای از اینکه این را خودم مجددا یادآوری کردم، اما همانطور که گفته شد معادلات پیش و پس از ۷ اکتبر به شدت تغییر کرده است و متن فوق مربوط به تابستان امسال است. باید توجه کرد به میزانی که رژیم تضعیف شده و همه ارکان امنیت‌ملی‌اش بر باد رفته است به همان میزان وحشی‌تر شده و دست به هر اقدامی خواهد زد. این را نیز شخصا متوجه شده‌ام که هنوز هم برخی فکر می‌کنند که نتانیاهو اقداماتش را هزینه - فایده خواهد کرد. حقیقت این است که رژیم به هر شکل ممکن به دنبال جابه‌جایی خطوط قرمز به نحو دلخواه خودش است. افزایش دامنه و ترور سید رضی و اقدام به هدف قرار دادن فرماندهان مقاومت در ضاحیه جنوبی بیروت در همین راستا تعریف می‌شود. نتانیاهو مشخصاً در حال افزایش تنش به صورت پلکانی و عبور از خطوط قرمز مقاومت است. بنابراین باید به چند اصل توجه کرد: اول پذیرش و آمادگی این نکته که آب از سر نتانیاهو گذشته و وی دست به هر اقدامی خواهد زد ولو به قیمت یک جنگ گسترده و آسیب شدید رژیم. هر چند این تحلیل نیز بسیار تکراری اما درست است که بسیاری از اقدامات اسرائیل در راستای فرار نتانیاهو از محاکمه است بنابراین باید عمر سیاسی وی که در وقت اضافه است را تمام کرد، دوم ترمز رژیم را کشید و سوم کل رژیم را به شکست نهایی در این نبرد حساس کشاند. @Muhallel

اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا