eitaa logo
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
2.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
618 ویدیو
1 فایل
هوالمعشوق؛ • و ما به زودی سبز خواهیم شد عزیزم، زیر سایه یک چنار. آن زمان که گنجشک‌ها رسیده باشند به مقصد و نامه‌هایِ من به دست‌ِ تو. وقتی بخوانیشان، آنگاه سبزخواهیم شد. • ده روز مانده به پایانِ تابستانِ چهارصد
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از توییت فارسی 🇮🇷
مطلع شدم آقای حامد سلطانی مجری توانمند صداوسیما که سال گذشته همسرشون فوت کردن، ازدواج کردن! چقدر خوشحال شدم… ان‌شاءالله این سنت‌های جاهلی که زن یا مرد بعد از فوت همسرش نباید ازدواج کنه شکسته بشه! 👤سلام @farsitweets
من اصلا اون دختر بی ادبه و بی تربیته. همونی که بلد نیست ارتباط بگیره، همونی که احترام مهمون سرش نمیشه، همونی که از ادما فراریه، همونی که یه خنده بزور رو لبشه و بقیه نمیپسندنش، همونی که به کسی که‌ نمیشناسه بزور سلام میکنه. اره من اصلا همون "واح واح چقدر بی شخصیت، یه ذره دختر بودن تو وجودش نیست"عه ام. من رو از ارتباط اجتماعی با افراد ناشناخته و کسانی که علاقه ای به آشنایی باهاشون ندارم معاف کنید با تشکر.
ورژن لایوِ جنگ یکی از قشنگ ترین لایو هایه که شنیدم.
دل بسوزونم برای جماعتی که بهم فوش میدن؟ به کسایی که مغزشون اینقدر پر از چرت و پرت شده که توان فکر کردن ندارن؟ دل بسوزونم و عصه بخورم؟ دیگه چقدر ؟
چقدر من هنوز برای امشب کار دارم.
چیزی که همیشه ازش بیزار بودم کنایه ای حرف زدن بوده، تیکه انداختن بوده. ولی حالا فجازی یه کاری میکنه که من هم اینطور به نظر برسم. اگر صحبتی میکنم که کنایه ای توش هست، حتما شخصی که مخاطب قرارش دادم اینجا نیست. و اگر هست و من بخوام باهاش صحبتی بکنم؛ حتما تویِ متنم، تویِ حرفم، تویِ نوشتم به یه چیزی از اون فرد اشاره میکنم که خودش و بقیه بفهمن. منظور هام رو اشتباه نگیرید، این خیلی یهویی ترسناک میشه.
امشب خیلی "مرا دردیست اندر دل که گر گویم زبان سوزد، وگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد" ام.
باشگاه ثبت نام کردم، این ماه حتی اگر قبل از شروع کلاسا از استرس رعشه به تنم بیفته هم مجبورم که برم، خوبه، غلبه کردم.
هر چقدر ورزش کنم، به کارایی که میخوام برسم، وزنم کم بشه، نقاشی کنم، هر چقدر سعی کنم قشنگ بپوشم، قشنگ حرف بزنم، کتاب بخونم، چله هامو رعایت کنم، به ایده هام فکر کنم، بنویسم، پاک نویس کنم، آهنگ بخونم، به این فکر کنم که کی هستم باز هم راضی نیستم از اون چیزی که امروز می ایسته و خودش رو توی اینه میبینه. هیچوقت راضی نیستم، هر چی هم که بشه باز میخوام جای دیگران باشم. جای اون هایی که به نظر زیبا تر از منن. انگار هر بخشی از وجودم برگرفته از کساییه که دوسشون داشتم، هیچ چیز از خودم ندارم.