تو خیابون یکی رو دیدم، خیلی شبیه تو بود. از این به بعد هر شب دم در تکیهیِ میدون امام حسینم.
یه صورت مداوم حس میکنم، انسان هایِ جدید از ارتباط با من فرار میکنن. اصلا خوشایند نیستم برای روزِ اولِ آشنایی.
امروز صبح، تو راه مدرسه، از جلویِ یک کوچه ای گذشتیم که بِلا استثنا همهیِ خونه ها سردرشون پرچم سیاه داشت. اینقدر از دیدن این کوچه و قشنگیش ذوق کردم که حد نداره.
هدایت شده از فاموتیدین.
میثم مطیعی " ملیح " ترین آدمیِ که دیدم و نمیدونم برای چی این حس رو نسبت بهش دارم ، صورتش خیلی آرامشه.
وقتی اون پسره که رفته بود کما و فلج شده بود اومد، فضا خیلی منقلب کننده بود ولی اون لحظه ای که پسره میثم مطیعی رو بغل کرد و میثم مطیعی باهاش صحبت کرد، برای من خیلی خیلی خیلی منقلب کننده تر بود:::).
اهورا جانم تولدت مبارک دختری که هر چی فکر کردم تعریف مناسبی برای شخصیتش در ذهنم پیدا نکردم😂💛:). مهربانِ تهی احساسِ جان سخت شاید. تولدت مبارک زن!