عجیب شدم، ولی واقعا دلم تنگ شده، حس میکنم روحیم ضعیف شده، باید رو خودم کار کنم، زیادی دارم احساساتم رو تویِ ابعادِ زندگیم دخیل میکنم.
ما برای یه سری چیزها هیچوقت تصمیم گیرنده و قضاوت گر نیستیم، یه آدم هایی رو فکر میکنی که چقدر میتونن از باطن بد باشن ولی نیستن و از تو سبقت میگیرن و میرن و به جاهایی میرسن که تو خوابتم نمیبینی؛ و چه ادم های خوبی که به نظرت زیبا میان ولی از درون پوسیدن. سر همین این یه هفته ده روز گذشته نشستم و نگاه کردم به پستایِ اربعینی و گفتم، عه این، عه عه این، اینام رفتنا! همینایی که من هیچوقت فکر نمیکردم پاشون به کربلا باز بشه، چه عجیب. نشستم خودم رو یه برانداز کردم، من واقعا کیم؟ چیم؟ چی از خودم تو ذهنِ آدما ساختم؟ چیکار کردم؟ چیکار قراره بکنم؟ این منم با این همه خصلت هایِ بدی که بهم چسبیده. ولی میدونی، امام حسین با اینکه وجودِ پوکیدم رو میبینه، نذاشت اربعین رو اینجا بمونم و صدایِ دسته و مداحی بشنوم و تو خودم حل بشم و بیشتر بترکم. فقط میتونم برایِ همهیِ این یهویی راضی شدنا، یهویی جور شدنا، یهویی هایِ شیرین بگم، شکرت.
دیگ جدا حرفی راجع بهش نمیزنم به سبب اینکه ممکنه کسی غصه دلش رو بگیره و بیاد بهم بگه و اون موقع خودمم دو سه گالن براش گریه کنم، ولی این روزا به خاطراتِ مضخرفِ پر از درد پارسال که فکر میکنم یه ذوق و دلهره و قلقلک عجیبی ته دلم حس میکنم، خیلی عجیبه دل تنگِ لحظاتی بشی که داشتی به چخ رفتن رو تجربه میکردی و بخوای به اون لحظه ها برگردی. واقعا عجیبه. و دل پذیر البته.
هدایت شده از 𝗖𝖺𝘀𝖾𝗦𝗁𝗶𝗋-
1.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاسهاسبزخواهندشد ؛
彡@CseShir
ما تو مدرسه با یه قاشق غذا میخوریم!
نمیدونم چه اصراری دارن پسرا ثابت کنن دخترا لوسن، داداش ما هر ماه دارم حداقل یه هفته لوس نبودنمون رو ثابت میکنیم به خودمون و جهانِ اطرافمون، خفه شو! :))))
ولی اون قشرِ دخترِ گوگولی که واقعا اینشکلی هستن رو زیر یوال نمیبرم ولی باشه شماها زورو اید. اه. بعد میگنچرا از مردا بدت میاد.