یاسهاسبزخواهندشد ؛
عقربِ عاشق واقعا سریالِ جالبیه. زیادی تخیلیه ولی برام جالبه.
اصلنم رو شخصیت اصلی کراش نزدم.
جمله "صدایِ گوشی رو کم کن" اصلا انگار در ذهن خانوادهیِ من تعریف نشده.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
جمله "صدایِ گوشی رو کم کن" اصلا انگار در ذهن خانوادهیِ من تعریف نشده.
چه مشکلی با اون دو تا دکمهیِ کنارِ گوشی دارید که فشارش نمیدید یه کوچیک؟
یاسهاسبزخواهندشد ؛
هفتُمین #ولاگِ کاکائو؛ خاطراتِ اربعینِ امسال، هزار و چهارصد و دو، در واقع هزار و چهارصد و چهل و پنج.
دارم گالریم رو مرتب میکنم
و میبینم چقدر فیلم دارم که ندیدمشون
و به اشتباه تویِ این کلیپ استفاده نکردم.
مثلا از حرم امام جواد، پن هیچ فیلمی نذاشتم، در حالی که دو سه تا فیلم قشنگ داشتم که بذارم.
فقط کور بودم ندیدم، حیف شد، دلم سوخت.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
دارم گالریم رو مرتب میکنم و میبینم چقدر فیلم دارم که ندیدمشون و به اشتباه تویِ این کلیپ استفاده نکرد
یه فیلم داشتم از رد شدنِ کاروانِ شتر ها با کجاوه و بار و بُنه. واقعا دارم غصه نمیخورم، اصلاا.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
امروزم؟
این پیام مربوط به امروز نیست ولی خب یادم نیست برای چه روزیه. روزِ بدی نداشتم ولی حقیقت بخوام بگم روزِ مفیدی هم نبوده. صبح ها که بلند میشم حس میکنم واقعا انگیزه برای هیچکدوم از کار هام ندارم ولی به محض اینکه ماه میاد تو آسمون، اندازهیِ ده تا فیل انرژی و انگیزه برای کار دارم. ساعت بدنم به قول زهرا با آمریکا تنظیم شده، اشتباهیم من. البته زهرا هم همینه منتهی اون شرایطِ زندگیش رو با ساعت بدنش تنظیم کرده، من نمیتونم همچین کاری بکنم. خلاصه که فکر میکنم تنها بخشِ جالبِ امروزم، درست کردن دوتا گلدون بوده. یعنی خاکشونو عوض کردم و خوشگل و ترگل ورگل شدن. ذوق*