27.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نُهمین #ولاگِ کاکائو؛
یک دقیقه و اندی از سیصد و شصت و پنج روزِ گذشته.
[شما شاهد یکی از درخشان ترین و زیباترین بخش های زندگی بنده هستید، با اینکه خیلی از اتفاقات ثبت نشدن ولی بازم]
هدایت شده از سِدخارجی
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱۴۰۳ پیش پیش مبارک همه ایرانیان عزیز
سالی پر برکت❤️🤲🏻
@sedkhareji ✔️
یاسهاسبزخواهندشد ؛
حتی دونگی هم تموم شد دیدی؟ یه خوشحالی دیگه هم کم شد.
ولی یه چیز مهمه اینه که، همه مردن اما چانسو همچنان زنده بود. این آدم کلا نَمیره میدونی. دلمم براش تنگ میشه.
دقیقه ها را نگاه میکنم، و دقیقا سال گذشته را، لحظاتی که برای آرزوی حال سبز خسرو شکیبایی اشک ریختم به یاد دارم، نزدیک و قابل لمس. فکر میکنم که امسال هم نمیخواهم نوروز را به کسی تبریک بگویم یا نه؟ اما ناگهان یادم می آید ما برای چه اینجا جمع شده ایم.
این ماییم. من و هادی و یوسف و چند نفر دیگر که نشسته ایم گردِ یک کاغذ و فکر هایمان را روی هم میگذاریم برای این متن. هادی میگوید خاطرات را بنویسم، او همیشه همین پیشنهاد را میدهد، اینبار ولی دیگرحتما تکراری میشود اگر خاطره بنویسیم. یوسف نشسته و هیچ نمیگوید فقط منِ امسال را از خاطر میگذراند و گاهی لبخند میزند، گاهی اشک میریزد. فواد میگوید داستان را یک ربطی به او بدهم و مثلا بنویسم "آخر امسال باز هم به تو نرسیدم." ولی این هم تکراریست، آخرِ متن پارسال هم به او رسید. ترانه سیگاری روشن میکند و میگوید برای این است که بتواند فکرش را متمرکز کند. محکم میزنم پشت دستش و بسته سیگار را حواله سطل میکنم. چه غلط ها! فیکیریم ری میتیمیرکیز کینیم... پیمان و هادی پا در میانی میکنند تا ترانه را سیاه و کبود نکنم.
"خب کجا بودیم؟" خودشان را جمع و جور میکنند ولی باز هم هیچکس نمیداند ما در وصف امسال چه باید بگوییم.
هر بار دورهم جمعشان میکنم ولی دریغ از ذره ای هوش و استعداد.
باشد اصلا خودم میگویم، من امسال دختر خوبی برای مامان نبودم. امیدوارم سالی که روبه روی ماست، دختر بهتری باشم. تو، ۴۰۲ عزیز، برایم سال شیرینی بودی. برای تمام روز هایی که با من رقصیدی و تمام روز هایی که پابه پایم راه آمدی، نگران شدی، مشتاق شدی، اشک ریختی، چه شوق و چه اندوه و تمام احساسات و آموزه هایی که برایم درون پاکت به یادگار گذاشتی تو را تنگ در آغوش می فشُرم. از خاطرم نمی روی امیدوارم از خاطرت نروم. باشد که ۴۰۳ با ما مهربان تر باشد، نقطه.
دو بامداد این روزی که نمیدانیم چندم است.
-
#حانیهنویس
نوروز رو دوست دارم، چون آدما دوسش دارن. چون وقتی میاد آدما میخندن، باهم مهربونن، همدیگه رو دوست دارن. منم واقعا آدمارو دوست دارم چون زیبان. کاش میفهمیدن اینو از من.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
مبارککککک🥳🙋🏻♂️♥️ @sedkhareji ✔️
دلم برای کلاه قرمزی هم تنگ شده، بابا بزرگ شدن بسه همینجا استوپ.
سااال نو و بهارتون، نوروزتون، عیدتون پر برکت. امیدوارم برای هممون سال قشنگی در پیش باشه. بخندیم، بخندیم و برسیم به آرزوهامون. چند تا از آرزوهامون همش نه. در نهایت به قول خسرو شکیبایی، امیدوارم حالتون امسال سبز [🍀]باشه.