درد داره میدونم عزیزم. اینکه تو چیزی نداری که بخاطرش بکوبی اینهمه راه بری کشور غریب و ده ها کیلومتر پیاده روی کنی براش. اینکه هیچ ایمان و انگیزه عمیق نداری که سیم وصلش به قلبت باعث بشه بخوای خودت، که بزرگترین دارایی زندگیته رو فدا کنی. بهش بگی باَبی اَنت و اُمّی! هیچ لذت واقعی و دائمی وجود نداره برات، هیچ حُبِّ حقیقی ای توی زندگیت نیست؛ هرچی که هست موقته، زود اثرش میپره، مثل الکل یه مدت مستت میکنه ولی بعدش؟ نیست.
منم اگر اینارو نداشتم، کسی که داره رو مسخره میکردم. دلم برات میسوزه عزیزم، دستمو میکشم رو سرت بلکه یه روزی یه چیزی توی دنیا اینقدر مهم باشه برات که بخوای فداش بشی، اینقدر مهم..
2.5هزار دنبالکننده
3.9هزار عکس
618 ویدیو
1 فایل
هوالمعشوق؛
•
و ما به زودی سبز خواهیم شد عزیزم، زیر سایه یک چنار. آن زمان که گنجشکها رسیده باشند به مقصد و نامههایِ من به دستِ تو. وقتی بخوانیشان، آنگاه سبزخواهیم شد.
•
ده روز مانده به پایانِ تابستانِ چهارصد
مشاهده در ایتا