یاسهاسبزخواهندشد ؛
چهل و پنجمین روز پاییزِ هزار و چهارصد و سه، اکران سایه سرو، دانشگاهِ تربیت مدرس، بوستان، جوب، گردبند، بازارچه، سوره مهر، دونات، بیپولی.
#ولاکس
امروز رفتیم مدرسه. سر زده و بدون اطلاع قبلی. همه چیز هنوز همونطوری بود که قبلا بود. حتی من، منی که با چادر وسط راهرو ها قدم میزدم ولی توی پس ذهنم هنوز همون دختر کوچولو با مانتوی گشاد سورمه ای بودم. دلم برای این هیاهویِ مدرسه تنگ شده بود، برای این راهرو های شلوغ، برای کلاسایِ صمیمی، برای آدمایی که احساساتِ صادقانه دارن.