خدایا تنبلی و حسد و بخل و کینه رو از ما دور کن. مخصوصا تنبلی رو خداجون.
خدایا سلطه و فرمانروایی هرچیزی جز خودت رو از سر ما بردار، نذار همین چهار روز زندگیمون رو خرج چیزی جز تو بکنیم.
خدایا اگر صلاح مارو در چیزی جز اونی که بهش مشتاقیم قرار دادی، به ما توان فهم و درکش رو بده.
خدایا همه اعضا و جوارح مارو در خدمت خودت و امام زمانمون قرار بده. همه مارو خرج خودت کن.
خدایا به حق این شب ها انقلاب مارو از شر اجانب و خائن های داخلی خلاص بفرما.
خدایا همه مارو در مسیر درست و حق قرار بده، اگرم جایی پامون میلغزه خودت دست مارو بگیر.
خدایا دنیا رو از شر عقده متعفن اسرائیل خلاص کن. خدایا به همه مردم مقاوم جهان توان و اراده روز افزون عطا بفرما.
خدای من، مارو بار روی دوش اماممون قرار نده، مارو هرچقدر کم، جز کوچکی از ظهور قرار بده.
خدای من، نائب امام زمانمون رو خودت برای ما و همه مردم آزاده دنیا حفظ بفرما.
خدایِ پر زورِ ما، ظهور اماممون رو برسون. ما رو لایق دیدن ظهورش قرار بده:)))
خدایِ مهربون من، به حق این شبها و به عنوان آخرین دعا، مارو عاشق خودت کن..
هدایت شده از عجم علوی | مهدی مولایی
شب را تا سحرگاه، بارها از خانه خارج شده و تاریکای آسمان کوفه را نگاه کرد. ماه را نظاره کرد. و درحالی که به اندرونی میرفت، زیرلب گفت که این همان شبی است که عیسی به آسمان رفت. و شبی که موسی وفات یافت. و شبی است که یوشع رحلت نمود. بهخدا قسم به من دروغ گفته نشده! نیمههای شب باز آسمان را دید. این بار لبخند بر لب و برق در چشم، لاحولولاقوه به لب، گفت خدایا پس مرا از آنان بگیر و شرّ نالایقی را بر آنان مسلط کن. او مستجاب الدعوه بود...