eitaa logo
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
2.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
617 ویدیو
1 فایل
هوالمعشوق؛ • و ما به زودی سبز خواهیم شد عزیزم، زیر سایه یک چنار. آن زمان که گنجشک‌ها رسیده باشند به مقصد و نامه‌هایِ من به دست‌ِ تو. وقتی بخوانیشان، آنگاه سبزخواهیم شد. • ده روز مانده به پایانِ تابستانِ چهارصد
مشاهده در ایتا
دانلود
[در من کسی خاموش، می‌گرید اینجا..]
کاش تابستون از این لحظه‌ای که خوابیدم، باد کولر و بوی پوشال میاد و هوا خنکه، تکون نخوره. تابستون عزیزم لطفا وارد مرحله سگ پزون نشو. خواهش میکنم!
ذهنم و دستم و فکرم و هنرم و قلمم داره خشک میشه، این غم‌ و رقت‌انگیز ترین بخش زندگیمه.
تولد، تولد، تولدش مبااارک
هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
"تو خدایِ ناممکن‌ها و ممکن‌هایِ دوری" :))))))
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
سلامِ مخاطب همیشگی و سالانه نامه هایم. سلام عزیزِ من. بین ویدیو هایمان در جستجوی یک قطعه خاص بودم، اما بیشتر خنده روی لب هایم نشست به هنگام تماشا. میدانی فکر میکنم تو به عهدی که سال گذشته با تو بستم ماندی. هنگام دیدنشان چشمانم هم تر شد ولی خنده‌هایش بیش بود. مابین این گشتن ها، فهمیدم، جورابِ سبز مرا یاد تو می‌اندازد، فالوده‌ی قرمز نیز، و آفتاب‌گردان و موز و دانشگاه و پارک ملت و برگ های زردش، و ماهی‌های باغ کتاب، و گلزار و آقای اتوبوسی و قاصدک، حتی چای. من تو را به قدر تک‌به‌تک ثانیه های این داستان ها دوست دارم. شاید کسی فکر کند که نامه نوشتن سودی نداشته باشد آنقدر ها، چون معمولا مخاطبانِ نامه میروند و رد پایشان در زندگی، آدم رو مچاله میکند، اما اگر گیرنده نرود چه؟ آن‌وقت نامه‌ها میمانند، ساعت ها، روزها، سالها.. و این خوشبختی است. اینکه یک نفر نرود و همواره بشود امید زندگی‌ات، میشود خوشبختی. خداراشکر. یادت هست نامه‌ای که گذشته ای دور برایم نوشته بودی؟ یک جایش گفته بودی منتظر میمانی تا باغبانِ باغچه قلبم بیاید و مرا تحویلش بدهی و بگویی: بگیر این هم امانتی‌ات. اما امروز فکر کردم که من یک باغبان دارم، که مثل همیشه سبزم نگاه دارد. تو همان نقطه امنِ گل‌های باغچه‌ای، این را بدان. این گُل ها فقط به دست تو برای نوازش عادت دارند. حال درست است که شاید مثل قبلا ها خوب برایت ننوشته باشم اما، این همه آن چیزی بود که باید. تو اعداد فرد را دوست نداری، اما میخواهم قول بدهم که من نوزده را برایت بیست خواهم کرد. امسال میخواهم بیشتر بخندانمت، که دیگر مسئولیت این عهد را بر دوش نکشی. امسال میخواهم سبز نگهت دارم، میخواهم شاخه هایِ تازه‌ات را ببینم عزیزکم، امسال میخواهم من هم کمی دستی به باغبانی ببرم. همینقدر یکهو دیگر چیزی نیست که بگویم، جز آنکه، مسرورم که پروردگار در چنین ساعاتی تو را آفرید. ارادتمند تو؛ کیومرث🍀. @pishoolii -
فکر کنم آقای شاملو باهام دچار مشکله وگرنه اصلا طبیعی نیست که من توی شات‌های هیچکدوم از مراسم‌هایی که آقای شاملو عکاسش بوده نباشم.
هدایت شده از سَیارکِ‌‌سبز.
چمیدونم ، مثلا بیا بگو روزت مبارک.