من با نزدیک ترین آدمهای حضوری در زندگیم الان یک هفتهس که واقعا ارتباطی ندارم. نه چون هیچکدومشون ایتا نمیان و منم هیچجای دیگه نمیرم. چون اصلا انگار یادم رفته تا قبل از این چطوری باهاشون حرف میزدم یا چیکار میکردیم یا اصلا درباره چی حرف میزدیم؟ البته من با اونا خیلیهم اینطوری مجازی حرف نمیزدم، هر روز میدیدمشون و خب، شاید همینه که انگار نمیتونم حرف بزنم. همهچیز داره فرو میره توی ذهنم. کاش یکی دستم رو بگیره قبل از اینکه خودمم فرو برم، بکشه منو بیرون.
دورِ سرت بگردم حانیه جان عزیزم. تو اینقدر هر ثانیه آنلاینی که کسی بخواد هم نمیتونه نگران تو باشه. عزیزِ دل.
هدایت شده از ‹آبینه.›
امام خمینی:
توحیدمان کم است که آمریکا را ابرقدرت میدانیم ، نه خدا را...