eitaa logo
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
2.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
617 ویدیو
1 فایل
هوالمعشوق؛ • و ما به زودی سبز خواهیم شد عزیزم، زیر سایه یک چنار. آن زمان که گنجشک‌ها رسیده باشند به مقصد و نامه‌هایِ من به دست‌ِ تو. وقتی بخوانیشان، آنگاه سبزخواهیم شد. • ده روز مانده به پایانِ تابستانِ چهارصد
مشاهده در ایتا
دانلود
ببین واقعا علاج در وطن است.
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
ببین واقعا علاج در وطن است.
تنها بدیش اینه که وارد تهران شدم و دوباره یادم اومد یک ایرانی هستم با یه عالمه مشکلات و پزشکیان.
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
نوزده‌سال گذشته، از یک چنین روزی که خدا به آدم‌ها زهرا رو هدیه داد. آدم‌ها که اون موقع زهرا رو نمیشناختن اما خدا میدونست که قراره یه روزی بهم برسن و کنار هم قرار بگیرین و رویا بسازن و اگر زهرا نبود یک پایه‌یِ بزرگ و محکم از زندگی اون آدم‌ها کم می‌شد. از بیست‌وشش مرداد پارسال تا الان، اتفاقات بی‌شماری افتاده، برای تو و برای من که وقتی برمیگردم عقب و نگا‌ه میکنم، با خودم میگم که چقدر اینجایی که الان هستیم بهتر از جاییه که پارسال بودیم. خداروشکر، امیدوارم هیچوقت دیگه چنین چیزی رو دربارت تجربه نکنم. من امسال برای بودن آدم‌های زیادی خدارو هر روز شکر کردم که یکی از اون‌ها تو بودی. خداروشکر میکنم و هنوز یادمه همه چیز رو. از لحظه اولی که باهات آشنا شدم و سعی میکردم بهت نزدیک بشم و باهم انیمیشن ساختیم که توش یه مشت بچه بدو بدو میکردن ولی ما فکر میکردیم این انیمیشن، استعاری و فلسفی ترین انیمیشن جهانه. من ثانیه به ثانیه اون ده دقیقه‌ای که کفِ پادگانِ خانم‌ها میخندیدم و ریسه میرفتیم و حتی نمیشد نفس بکشیم رو یادمه. من سه دقیقه فیلمی که توی نمازخونه مدرسه ضبط کردیم و موضوع فوقِ مهجیش رو یادمه، من روز‌هایی که برات غر میزدم یا باهات فنگرلی میکردم رو یادمه. من همه روز‌هایی که باهم جر و بحث میکردیم و میخندیدیم رو، و همه روز‌هایی که کنار هم استاپ موشن ساختیم رو یادمه. من روز‌هایی که بقیه رفتن ولی تو موندی و ازم حمایت کردی رو یادمه. من تولدی که برات گرفتیم و کادویی که بهت دادم اون سال رو با جزئیات یادم میاد. من بغل دست تو نشستن، سر کلاس‌های خانم مردانی رو یادمه و اینو با هیچ خاطره‌ای از هنرستان عوض نمیکنم. من انرژی دیوانه‌واری که کنارت دارم و کار‌های دیوانه‌واری که کنار تو میکنم رو فراموش نمیکنم و هزاران چیز دیگه هم هست که یه وقت‌هایی که حرف میزنی و من دارم نگاهت میکنم، یا شب‌ها موقع خواب یادش میفتم و با خودم میگم، کاش اینارو هیچوقت یادم نره، کاش تا همیشه اینا ته ذهن ما بمونه. خوشحالم که خدا روزی که زهرا رو خلق میکرد توی سرنوشتش اسم من رو هم نوشت، و خوشحالم که احساساتِ خالصانه و نزدیکی رو با تو تجربه کردم، شاید بعضی وقت‌ها جوری که با کَسِ دیگه‌ای تجربه نکرده بودم. تو یکی از مهم ترین بخش‌های زندگی منی و هرچیزی‌هم که بشه، همینقدر مهم میمونی.به قول مبینا تو اون آدمی هستی که حتی وقتی ما نبودیم، تو برایِ ما بودی و کم نذاشتی و رفاقت کردی حتی وقتی که خودت غم داشتی و همین باعث میشه یه بخشِ بزرگی از قلب آدم‌ها برای تو بتپه. امیدوارم سال دیگه که خواستی شمع بیست رو فوت کنی و سال قبل رو مرور کنی، رسیده باشی به اون‌چیزهایی که الان نداشتنشون غمگینت میکنه و دستِ کمک خدارو شفاف تر تویِ زندگیت حس کنی. تولدت مبارک، پروانه‌ی رنگی‌رنگی من:) -
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
[فیلم‌های دوتاییمون قابل پخش نیست]
هدایت شده از دُژَم.
نگاه می‌کنم به خنده‌های نامنظمت.
دوباره اومدم ایران که یادم بیاد یه غم‌هایی رو حل نکردم و برگشتم.
نمیخوان درس بخونم ایهالناس. دانشگاه قرار نبود اینقدر طول بکشه هر تِرمش.
من خیلی برنامه برای تابستونم چیده بودم، این درست نبود.
هدایت شده از MoWji 🌊
"💔"
پیج شخصی‌م رو از پیج کاری‌م تفکیک کردم و حالا انسان خوشحال تری‌ هستم.