یاسهاسبزخواهندشد ؛
صفحه چند بود؟ یه صفحه رو نرسیدم بخونم، اومد همه بیست نمره از اون یه صفحه.
یه سوال (های) مسخره همش تویِ مغزم بود..
حالا درسته بچهها حق دارن هرکاری دلشون خواست بکنن و بهشون خردهای وارد نیست، ولی توهم که مادرشی حداقل یه عذر بخواه بابتِ روانیبازیهای بچت : ))))))).
هدایت شده از Purple things 💜🍬
[ My biggest mistake wasn't falling for you, it was thinking that maybe you fall for me too... ]
به طورِ مداوم درگیر یک رودروایسی و خجالتِ عجیبیم باهمه آدمها و در همه شرایط. حانیه بس کن زن.
از حرف زدنهایِ تکراری و بی ثمر خستم، پس لطفا وقتی به من رسیدی فقط مَرا بِبغَل.
کارتو قبول نکردم؟ بهت گفتم وقت ندارم؟ بهت گفتم خیلی سرم شلوغه؟ بهت گفتم این کار، کارِ من نیست و بلدش نیستم؟ چرت گفتم، فقط ازت خوشم نیومده و حالم از نگاهِ از بالا به پایینت بهم میخورده. دوست نداشتم برایِ تو خود همه چیز پندار کار کنم. وگرنه که از پس همه چی برمیام و همیشه برای همه چیز وقت هست عزیزم.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
کارتو قبول نکردم؟ بهت گفتم وقت ندارم؟ بهت گفتم خیلی سرم شلوغه؟ بهت گفتم این کار، کارِ من نیست و بلدش
(بابت جمله آخر مطمئن نیستم ولی گفتم دیگه بذار لاتیشو خیلی پُر کنم : )