eitaa logo
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
2.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
617 ویدیو
1 فایل
هوالمعشوق؛ • و ما به زودی سبز خواهیم شد عزیزم، زیر سایه یک چنار. آن زمان که گنجشک‌ها رسیده باشند به مقصد و نامه‌هایِ من به دست‌ِ تو. وقتی بخوانیشان، آنگاه سبزخواهیم شد. • ده روز مانده به پایانِ تابستانِ چهارصد
مشاهده در ایتا
دانلود
حقیقتی که وجود داره اینه که من نمیدونم بخاطر این وضعیت باید یقه کی رو بگیرم؟ باید با کی بجنگم؟ با خودم، با احساساتم، با تو، با خدای بالا سرم با کی؟
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
حقیقتی که وجود داره اینه که من نمیدونم بخاطر این وضعیت باید یقه کی رو بگیرم؟ باید با کی بجنگم؟ با خو
و چیزی که فهمیدم اینه که حتی اگر بتونم یقه کسی رو هم بگیرم مشکلم حل نمیشه. تموم نمیشه، رها نمیشم. انگار محکومم به اینکه ذره ذره تموم شدنِ خودم رو تماشا کنم. ولی حتی نمیدونم چرا محکومم و چرا به تو محکومم. دیگه فقط خسته نیستم. ترسیدم، خیلی زیاد. از اینکه اگر هیچوقت رها نشم چی؟ اگر تباه بشم چی؟ اگر خدای مهربون من که هیچکاریش بی حکمت نیست، نا امیدم کنه چی؟ اگر اگر اگر.. اگر تموم نشی، تموم میشم.
به دختر بودن یک میدم از هزار.
کاش مشهد بودم اکنون.
دیدی هادی، دو روز از چهاردهم گذشت. هیچکس یادش نمی‌مونه جزئیاتی که من تا ابد یادمه رو.
پدرت پزشکیان، پدرت بزرگواره.
من هر هفته، هررر هفته جمعه‌ها دوباره فکر میکنم، چطور همه‌یِ آخر هفته رو میدوعم و در آخر بازم کارهام میمونه و اینقدر زود شنبه میشه؟
تولدت مبارک رفیقی که علی‌رغم مجازی بودن به قلبم نزدیکی : )💘 بمونی همیشه برام، برامون.
گیسو پریشان کرده‌ای، عطر تنت را هم پیراهنم را باز کن، پیراهنت را هم لب می‌گذارم موج‌های گیسوانت را پر می‌کنم از رود گریه دامنت را هم هرکس تو را در فکر دارد، دوست می‌دارم هم دوستان هم آشنایان، دشمنت را هم در خواب آغوش تو یک عمر است می‌خوابم از من مگیر این اشتیاق گشتنت را هم با خویش زیر خاک خواهم برد یادت را با اشک می‌شویم غبار مدفنت را هم بر بوم بی‌پی‌رنگ، رنگِ عشق می‌ریزیم دل دادنت را می‌کشم دل کندنت را هم چشمان مستت را به هم بگذار و مستم کن پیراهنم را باز کن پیراهنت را هم "سیدعلی حسنی"
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
گیسو پریشان کرده‌ای، عطر تنت را هم پیراهنم را باز کن، پیراهنت را هم لب می‌گذارم موج‌های گیسوانت را
میدونید که من آدم شعری‌ای نیستم، ولی این شعر چندین سال قبل، برای مدت‌های زیادی شعر مورد علاقم بود. و هنوزم هست. و نمیدونم، شاید هیچوقت فرصتی پیش نیاد که درکش کنم.
https://eitaa.com/akhtar5/5804 زنننن تبریک تولد خودتو چطوری به نفع من برمیگردونی؟:::)))))
هدایت شده از بایگانی.
ما واقعا کلی چیزو پشت سر گذاشتیم. خیلی شبا تا صبح کنار هم خندیدیم و بعضی وقتا گریه کردیم. «برای تو» «لانه‌ی جاسوسی» مهم نیست اسمش چی باشه من عاشق این ترکیبم و خیلی خوشحالم که باهاشون آشنا شدم.