یاسهاسبزخواهندشد ؛
دیروز دوباره همون حسِ مضخرف ترم یک اومد سراغم. همون حسی که هُلم داد تا رشتهم رو عوض کنم. نمیدونم شا
حسِ " ما، دانشکده تولید، بچههای کارگردانی، ما و یک حصار جداکننده دورمون، ما خوب تریم" شاید اشتباه کنم و شاید همشون اینطور نباشن ولی دیروز داشت این احساس فشارم میداد واقعا.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
اینم دیروزِ ما در حال فضا سازی هفته فیلم دانشگاه. جالب بود و قشنگ شُد. ممنونم خدایِ مهربون.
#ولاکس
هدایت شده از سبز جاندار"
حانیه راست میگه; من هرجا میرم بیشتر به چشم حمال نگاهم میکنن تا یک انسانی که تو اون کار شاید تخصصی داشته باشه و یکم زیادی مهربونه و دلش میخواد به همه کمک کنه. امان از این دل مهربان که راحت میدمش دست آدما و همونقدرم راحت میشکننش.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
حانیه راست میگه; من هرجا میرم بیشتر به چشم حمال نگاهم میکنن تا یک انسانی که تو اون کار شاید تخصصی دا
حانیه اینو درباره خودش گفته بچهها این داره چرت و پرت میگه. وا، تحریف تاریخ میکنی چرا؟ الان فکر میکنن من به تو گفتم حمال😭
یاسهاسبزخواهندشد ؛
حانیه اینو درباره خودش گفته بچهها این داره چرت و پرت میگه. وا، تحریف تاریخ میکنی چرا؟ الان فکر میکن
شاید ما زیادی سادهایم ریحانه عزیزم.