eitaa logo
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
2.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
617 ویدیو
1 فایل
هوالمعشوق؛ • و ما به زودی سبز خواهیم شد عزیزم، زیر سایه یک چنار. آن زمان که گنجشک‌ها رسیده باشند به مقصد و نامه‌هایِ من به دست‌ِ تو. وقتی بخوانیشان، آنگاه سبزخواهیم شد. • ده روز مانده به پایانِ تابستانِ چهارصد
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا ویوی اینجا پایینه. احتمالا چون من ناجالب شدم و خوندن اینجا دیگه اونقدراهم به بقیه احساسات خوب منتقل نمیکنه..
+ دیدی عین دوتا سگِ هار بهم نگاه میکردیم ریحانه؟ - اره دیدمتون.
-بچه‌ها نیم ساعت وقت دارین کلا. + حالا حتما باید هی اعلام کنید؟ - بچه‌ها بیست و پنج دقیقه وقت دارین. + نگاهِ بد* - (فرو رفتن در صندلی) ببخشید
پسرا در نهایت، با همه مثلا بزرگیشون، احمق و بامزه‌ن. ببخشید البته.
- بچه‌ها لطفا ببخشید اگر من یه جاهایی عصبانی شدم و بد برخورد کردم.. + شما عصبانی شدین؟ * مگه شما عصبانیم میشین؟ ' بچه‌ها خانم فلانی کی عصبانی شد من نبودم؟
- بنظرت پَس کله آقای فلانی جالب تره یا آقای بهمانی؟ + قطعا آقای فلانی (همون لحظه اقای فلانی برمیگرده و به ما احمق‌ها نگاه میکنه)
+ اون بادکنکایی که دارین میارین وسطاش ترکیده.. - نه جدا شده + نه ترکیده نگاه کنید - نه، میگم جدا شده + ترکیده - جدا شده + ترکیده - جدا شده (الی الابد) (اصلا از چی جدا شده مرد😭)
یه بادکنک میترکه* - اینا داره هر پنج دقیقه یکیش میترکه، اگر وسط جلسه یهویی ابرامون بترکن چی؟ +‌ خب هروقت یکیش ترکید دست میزنیم انگار برنامه از پیش تعیین شده بوده. یکی دیگه میترکه*
در حال دادن قیچی بهش* + بفرمایید - نه‌ نه پرت کنید 🗣
دارم سعی میکنم همه اتفاقات جالب امروز رو با مکالمه بنویسم..
این مکالمه‌ها، مکالمه‌های بامزه‌ایه امیدوارم طنزش رو بگیرین.
امروز روز عجیبی بود، شبیه آرزو‌های ترم یکم که فکر میکردم هیچوقت پیش نمیاد. امروز خیلی روز عجیبی بود.