وقتایی ک مینویسم، حتی متنای کوتاه و کوچیک باعث میشه حس کنم واقعا خوشحالم، آسودم، میتونم، انگیزه دارم.
واقعا همین کارای کوچیک کوچیک مثل نقاشی، کلاژ، اسکرب بوک، آشپزی، خوندن، نوشتن همینایی ک خوشحالم میکنن و لیستشو نوشته بودم واقعا امید به زندگی میدن بهم.
من یه روز نشستم چند قسمت فیلم کره ای با برادرم تماشا کردم.
همون شب بابام:
یاسهاسبزخواهندشد ؛
من یه روز نشستم چند قسمت فیلم کره ای با برادرم تماشا کردم. همون شب بابام:
زندگیت خیلی پوچه ک صبح تا شب فیلم کره ای میبینی و خاک بر سرت واقعا.
به نظرت یه روز میفهمه چقدر دلتنگش بودی یا شایدم.. هستی؟
-فکر نمیکنم، به زودی فراموشم میکنه اگر تا الان نکرده باشه.
خدا جون!
باغ کتابو، کافهو، خیابون انقلابو، خرید کردنو، کتاب فروشی وکتابخونهو،نقاشی گروهیو، بلا بلا بلا اصلا هیچی گذشتم ازش.
یعنی یه اعتکافم نشد بریم؟ ممنون از شما.
هدایت شده از یاسهاسبزخواهندشد ؛
شب همه ی اونایی ک کسی رو ندارن بهشون شب بخیر بگه؛ بخیر(:✨🦋
[من بهتون شب بخیر میگم ما تنها نیستیم،همدیگه رو داریم و خدا رو]
در پناهِ حق؛