شخصیتی ک تو خونه هستم و شخصیتی ک تو مدرسه هستم به شدت متفاوته، از لحاظ تفکر، دغدغه، رفتار، صحبت،واکنش ها همه چیز واقعا.
و این چیزیه ک باعث میشه دلم نخواد برم مدرسه، جایی که از خودم دور میشم.
یه غمِ عجیبی وجودمو پر کرده که کلی دلایل متعدد و مختلف داره و همه شونو میدونم ولی نمیدونم نمیتونم بگم. انگار وقتی میخوام بگم کلمات فرار میکنن نمیشه.
چقدر فرق کردم از شبِ قدرِ پارسال، نه نقل تکبر نیستا نقل تغییره. اینکه میدونم پارسال کجا بودم و امسال کجام.