🍀#شان_نزول #عهدی_مفید
🍀 #سوره_مبارک_فرقان_آیات_شریف27_29
🍀در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله دو دوست در میان مشرکان به نام عقبه و ابی بودند.
🍀 هر زمان عقبه از سفر می آمد غذایی ترتیب میداد و اشراف قومش را دعوت می کرد و درعین حال دوست داشت به محضر
پیامبر صلی الله علیه و آله هم برسد ، هرچند اسلام را نپذیرفته بود .
🍀روزی طبق معمول غذا ترتیب داد و از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را نیز دعوت نمود .
🍀بهنگام صرف غذا حاضر، پیامبرفرمودند : من از غذای تو نمیخورم تا شهادت به وحدانیت خدا و رسالت من دهی ،!
🍀عقبه شهادتین بر زبان جاری کرد .این خبر به گوش دوستش ابی رسید . گفت ای عقبه از آئین خود منحرف شدی؟!
🍀عقبه گفت:نه من منحرف نشدم ،لاکن مردی بر من وارد شد که حاضر نبود از غذایم بخورد جز اینکه شهادتین بگویم.
🍀من از این شرم داشتم که او از سر سفره من برخیزد بی آنکه غذا خورده باشد؛ لذا شهادت دادم ، ابی گفت من هرگز از تو راضی نمیشوم مگر این که در برابر او بایستی وسخت توهین کنی.!!
🍀عقبه این کار را کرد و مرتد شد.
🍀سر انجام در جنگ بدر در صف کفار به قتل رسید و رفیقش ابی نیز در جنگ اُحد کشته شد .
🍀 آیات ۲۷تا ۲۹ سوره مبارک فرقان سرنوشت مردی را که در این جهان گرفتار دوستش میشود و او را به گمراهی می کشاند شرح داده است.
🍀والعاقبه للمتقین